سفارش تبلیغ
صبا ویژن

منتقدانه
.. و زمانی که قائم ما ظهور کند، ندا در دهد: آگاه باشید ای جهانیان! که منم امام قائم.. آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده.. بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنه کام کشتند.. بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را عریان روی خاک افکندند.. آگاه باشید ای جهانیان که جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند.. *یالثارات الحسین علیه السلام*
قالب وبلاگ

بخش دوم توصیه های امام راحل(ره) به نمایندگان مجلس:

emam_khomeini_19908

6/3/60

من یک کلمه راجع به مجلس و محیط مجلس عرض دارم. و یک کلمه هم راجع به کشور و کسانى که در این کشور مشغول به خدمت هستند.

آنکه راجع به مجلس است یک مقدار زیادش را دیشب از تلویزیون آقایان دیدند، که من در سال قبل آن مسائل را گفتم. و باید عرض کنم که مع‏الأسف آن که من مى‏خواستم نشده است.

من مى‏خواستم که این مجلس یک معلم باشد از براى همه کشور،و براى مجلسهاى بعد و نسلهاى آینده، که کیفیت مشاوره وکلا باید این نحو باشد. آن نحوى که در مجالس سابق، و خصوصاً این مجالس آخر پنجاه ساله، آن طور نباشد. آقایان در یک محیط آرام مسائلى که دارند با آرامش بیان کنند. اختلافاتى که در دیدها دارند، در سلیقه‏ها دارند، اینها را با یک آرامش خاطر بیان کنند و حل و فصل کنند و راجع به مسائل کشور هم که در آنجا مى‏آید، باز هم با یک محیط آرام. در محیط آرام است که عقلها مى‏توانند کار بکنند. آن روزى که غضب توى کار آمد، عقل کنار مى‏رود. قوه غضبیه هر وقت به راه افتاد، عاقله را کنار مى‏زند، [شخص] از روى بى‏عقلى صحبت مى‏کند. قاضى چنانچه در حال غضب باشد ، نباید حکم بدهد؛ براى اینکه حکم در حال غضب حکمى استکه از منشأ عقلى و شرعى صادر نمى‏شود. شما مسائلى دارید؛ فرض کنید یک نفر مى‏رود و مسائل خودش را مى‏گوید؛ انتقاد هم دارد؛ انتقادات آزاد است، به اندازه‏اى که نخواهند یک کسى را خفیف کنند، یا یک گروهى را خفیف کنند و از صحنه خارج کنند؛ انتقاد براى ساختن، براى اصلاح امور، لازم است؛ هر مجلسى باید این انتقادات را داشته باشد؛ لکن اگر [در] این انتقادات آن که انتقاد مى‏کند با آرامش خاطر و با نظر صحیح انتقاد بکند، این که جواب مى‏دهد هم اگر با نظر صحیح و بدون اینکه غضب در آن راه داشته باشد جواب بدهد، آن وقت منطق در مقابل منطق است. و اگر با هیاهو و جار و جنجال بخواهید شما یک مسأله را حل بکنید،و هر کسى در نظر داشته باشد که طرف مقابل خودش را مثل یک دشمن بکوبد، عقلها کنار مى‏رود و قوه غضبیه، که بدترین قوه‏هاست اگر مهار نشود، در کار مى‏افتد؛ و مسائل را علاوه بر اینکه حل نمى‏کنند، مشکلتر مى‏کنند.

… مهم در همه افراد، و خصوصاً شما آقایان که در مجلس هستید، و مجلس مبدأ همه چیزهایى است که در کشور واقع مى‏شود، مهم این است که در مقام بیان مسائل و رد مسائل، انتقاد و تکذیب، به آنجا نرسد که قوه عقلیه کنار، و با قوه غضبیه انسانو ارد میدان بشود. اگر یک کسى هم فرض کنید از زبانش یک مطلبى بر خلاف شما صادر شد، شما بروید و مطلب را منطقى صحبت کنید، با داد و فریاد و ـ خداى نخواسته ـ حرف زشت زدن کار درست نمى‏شود. جز اینکه اگر ـ خداى نخواسته ـ این امور تکرار بشود در مجلس، کم کم ـ هیچ امر فاسدى یکدفعه سراغ آدم نمى‏آید. شیطان باطنى انسان بسیار استاد است. و او همچو نیستکه ابتدا انسان را به فساد بکشد ـ ابتدا قدم کوچکى را وا مى‏دارد که انسان بردارد. این قدم که برداشت، فردایش یک قدم یک قدرى بلندترى. انسان را یواش یواش به جهنم مى‏فرستند؛ یواش یواش به فساد مى‏کشد….

امیدوارم که از این به بعد یک قدرى توجه بکنند که این محیط مجلسى که نمایش داده مى‏شود در همه کشور، و بعضى جاهاى دیگر هم، یک طورى نباشد که وقتى این محیط در منظر مردم واقع شد، مردم از اینکه این وکیل را انتخاب کرده‏اند پشیمان بشوند. یک طورى نباشد که از آن راهى که همه مردم دنبال آن راه هستند کنار برود.

مجلس باید یک محیطى باشد که با کمال تفاهم و خیرخواهى براى ملت و کشور، مسائل را پیش بیاورند. انتقاد مى‏کنند، انتقاد خیرخواهانه باشد. جواب انتقاد مى‏دهند، آن هم خیرخواهانه باشد. و منظره مجلس یک منظره صالح باشد، که مردم وقتى که این منظره را دیدند بگویند چه کار خوبى کردیم که یک همچ و اشخاص صحیح را در مجلس بردیم. و یک وقت ـ خداى نخواسته‌ طورى نباشد که مردم پشیمان بشوند از رأیى که داده‏اند.

1/4/60

توجه بکنید این مجلس یک مجلسى است که در مقابل این امور انحرافى ایستاده است. این مجلس در دست هیچ حزبى نیست؛ در دست هیچ گروهى نیست؛ اکثریت این مجلس اشخاص مستقلى هستند که خودشان فکر مى‏کنند و خودشان عمل مى‏کنند؛ آنها انحرافات را [مى‏بینند]، و رضاى خدا را در نظر مى‏گیرند و با رضاى خدا مى‏خواهند راه را به آخر برسانند.

4/9/60

مجلسیان در تصویب لوایحى که از ارگانها به آنها مى‏رسد با تحقیقو تدقیق و مراعات موازین اسلامى تسریع نمایند و مواردى که احتیاج به تشخیص متخصصین دارد از آنان دعوت و مشورت و نظرخواهى نمایند.

9/6/61

آقایان نمایندگان محترم مردم هم باید این فکر را بکنند. ما بین راه هستیم. اگر اینجا احتیاج باشد به نمایندگانى که بروند در جبهه‏ها و مردم را نصیحت بکنند، آن وقت تصور این را بکنند که آیا یک سفر مستحبى حج باید بروند یا یک سفر ـ‌تقریباً‌ واجب به طرف جبهه‏ها و نصیحت آنها و دلدارى به آنها. الآن چند روز است که به من مکرر گفته شده است که دارد مملکت براى این توجهى که دارند به سفر حج، فلج مى‏شود. و کلاى مجلس مى‏خواهند همه مشرف شوند؛ 140 نفر یا بیشتر مشرف بشوند. البته عذر دارند ، مى‏گویند آقاى هاشمى فرمودند که این تعطیلى آنهاست، لکن ما فکر این را بکنیم که ما امروز تعطیل داریم؟ ما امروز مى‏توانیم در این وضعى که کشور ما دارد، استفاده از تعطیل بکنیم؟ و شوراى قضایى هم مى‏گویند بسیاریشان مى‏روند. شوراى نگهبان هم ، خوب، ایشان هم مى‏روند و از سایر قشرها هم همین طور. اگرو اجب باشد مکه، خوب، هیچ کس جلویش را نمى‏تواند بگیرد؛ باید هم بروند، اگر حج فریضه باشد، مگر اینکه یک فریضه بالاتر از آن باشد با حفظ ثغور اسلام که همه فرائض را کنار مى‏گذارد.

این را من عرض کردم باز هم به بعضى آقایان که اینجا تشریف داشتند که با اینکه قتل نفس مؤمن از همه گناهان کبیره، شاید بعد از شرک باللّه‏، بالاتر باشد؛ قتل نفس مؤمن بى گناه، لکن اسلام؛ همین اسلامى که این قدر راجع به مؤمنین سفارش فرموده است و تحذیر از قتل نفس مؤمن کرده، از احکام جهادش این است که اگر یک دسته از همین مؤمنین، از همین مسلمین، از همین فقها، از همین ـ عرض بکنم ـ دانشمندان را کفار جلو قرار دادند و سپر قرار دادند براى خودشان که بیایند، امر فرموده است که همه را بکشید؛ اینها با آنها، اینها همه شهیدند و به بهشت مى‏روند، آنها هم جهنم؛ براى اینکه حفظ ثغور اسلام است؛ حفظ نظام اسلام است؛ حفظ ثغور اسلام است. حفظ ثغور اسلام جزءِ فرایضى است که هیچ فریضه‏اى بالاتر از آن نیست؛ حفظ اسلام است.

آقایان توجه کنند! خودشان همه دانشمند هستند، همه توجه به مسائل دارند؛ که البته بعضى مسائل دیگر هست، من نمى‏خواهم بگویم که موجب نگرانى است، ولى خودتان توجه بکنید که آیا با این وضعى که کشور ما دارد. این طور کوچ کردن به جوار بیت‏اللّه‏ با آن همه ثوابهایى که دارد، بر غیر اشخاصى که واجب عینى است ، آیا الآن صلاح مى‏دانند آقایان که این مملکت را به حال تعطیل درآورند؟ و ـ‌خداى نخواسته‌ یک وقت یک صدمه‏اى وارد بشود به کشورتان، علاوه بر یک نگرانیهاى دیگرى که هست. در هر صورت، توجه به این بکنید که انگیزه‏اى که در قلب شما براى رفتن حج هست، چه هست؟ این است که به ثواب عالى برسید؟ آن وقت ببینید ثواب اینکه به حج بروید یا ثواب اینکه براى مسلمین خدمت بکنید، کدام بیشتر است؟

4/11/61

من میل دارم که این مجلس، یعنى همه میل دارید که این مجلس که از همین ملت تشکیل شده است و با رأى همین ملت تشکیل شده است و همه مى‏دانید که این ملت جز اسلام انگیزه‏اى نداشتند، حتى مذاهب که رسمى هستند، آنها هم دیانت را مى‏خواهند؛ خدارا مى‏خواهند؛ رضاى خدا را مى‏خواهند. ما باید فکر این معنا باشیم که این معنا که رضاى خداست و آرمان اسلام است، این معنا را به تمام معنا درصدد باشیم که متحقق کنیم. انسان گاهى دیدش، مجلس هم همین طور است، دیدها مختلف است، هردوو همه جمعیت، اسلام را مى‏خواهند، لکن دید از اسلام اختلاف دارد، و مى‏دانید که تقریباً بسیارى از روشنفکرهاى ما هستند ، افراد تحصیلکرده ما هستند که اینها ادعاى اسلامشناسى مى‏کنند ، لکن از اسلام بى‏اطلاعند. این طور نیست که اسلام را به آن معنایىکه دارد، به آن معنا بتوانند بفهمند. یک جنبه‏اى یا یک جنبه‏هایى را در آن مطالعه مى‏کنند و مسائلى در آنجا مثلاً مى‏فهمند، لکن جنبه‏هاى زیاد دیگرى که در اسلام هست توجه نمى‏کنند؛ و این اسباب این مى‏شود که یک اختلاف نظرهایى پیش بیاید. من میل دارم که، شما هم میل دارید که این مجلس طورى باشد که اگر قانونى را گذراند وقتى که در شوراى نگهبان برود بیچون و چ را قبول کنند. شما مى‏دانید که مردم اسلام را مى‏خواهند، دیانت را مى‏خواهند، رضاى خدا را مى‏خواهند. این همه مردمى که در ایران در این طول مدت مبارزه کردند و حالا هم دارند در جبهه‏ها مبارزه مى‏کنند و در پشت جبهه‏ها هم مبارزه مى‏کنند، اینها همه براى اسلام است و براى خداست. اینها را ما باید فکر این باشیمکه این نظرى که به مجلس دارند و نظر اسلامى دارند، این نظر محفوظ بماند. این نه مخصوص مجلس است، دولت هم همین طور است. همه کسانى که مشغول یک شغلى در دولت هستند ، این معنا را باید توجه کنند که مردم توجه به اسلام دارند؛ انحراف مختصرى اگر پیدا بشود در یکى از اینها، این انحراف را مردم نمى‏پذیرند. و ما باید براى خدا درصدد رضایت این مردم باشیم.

یعنى، این مردمى که آن مجلسهاى طاغوتى را به هم زدند و یک مجلس اسلامى درست کردند. دست بسیارى را از توى حبسها گرفتند و بیرون آوردند از تبعیدها، تبعید شده‏ها را برگرداندند.

اینها همه چیزهایى بود که مردم کردند. ما ادعا نمى‏توانیم بکنیم که من کردم؛ شما کردید؛ جامعه کرد، منتها به توفیق خداى تبارک و تعالى. خداوند این جامعه را طورى قرار داد و عنایت به طورى شدکه این جامعه با دید اسلامى جلو افتادند. و جوانهایشان را فدا کردند و همه چیزشان را دادند و آن رژیم را و آن کسانى که آن رژیم را تقویت مى‏کردند رفتند و یک جمهورى اسلامى پیدا شد؛و از این جهت، مردم دنبال اسلام هستند.

اگر خداى نخواسته، در مجلس شورا ـ نه به واسطه سوء نیت ، به واسطه اینکه شناخت کم است ـ یک دسته‏اى گمان مى‏کنند که مکتب سرمایه‏دارى بهتر از مکتب کمونیست است مثلاً، یک دسته هم آن طرفش را خیال مى‏کند، آن که خیال مى‏کند او بهتر است، مى‏رود سراغ اینکه ببیند در اسلام کجاها اسمى از این مسأله برده شده، بدون اینکه توجه به اطراف مسأله بکند، ببیند که آنجایى که گفتند، پهلویش چه گفتند. یک دسته مى‏روند آن چیزىرا که باز خودشان به نظرشان رسیده، مى‏روند دنبال آنکه او را پیدا بکنند. من در نجف که مشرف بودم، مى‏دیدم که در این دیوارهاى نجف، کربلا، یک چیزهایى را همین بعثیها که اساس ادیان را منکرند و قبول ندارند، در آنجا نوشتند از نهج‏البلاغه. آنهایى که در نهج‏البلاغه راجع به ـ فرض کنید که ـ انتقاد از اینکه سرمایه‏دارى اگر بزرگ بشود در پهلویش مظلوم پیدا مى‏شود، این طور شعارهارا مى‏نوشتند، منتها آنها نیت سوء داشتند. آنها اشخاصى نبودند که بروند براى اینکه نهج‏البلاغه چه مى‏گوید، اطاعت کنند. و اما همان اشخاصى هم که حسن نیت دارند، خدمت مى‏خواهند بکنند به این کشور، خدمت به اسلام بکنند؛ گاهى به واسطه بى‏توجهى به همه اطراف مسأله، مى‏بینى که یک راهى را پیش گرفتند که این راه، راه به خیال خودشان اسلام است، لکن جهات دیگرش را توجه نکردند. از این جهت آنى که من آرزو دارم این است که ما، شماها که در مرکز قانونگذارى هستید و از همه مهمتر محل شماست، و دیگران هم که مابعد این واقع هستند، ما تحت تأثیر هیچ مکتبى واقع نشویم. نمى‏خواهم بگویم همه شما تحت تأثیر واقع شدید، لکن یک عده‏اى ممکن است تحت تأثیر تبلیغات آن طرف یا تبلیغات آن طرف. ما باید راه مستقیم اسلام را بگیریم و مطالعات اسلامى داشته باشیم، یا از کسانى که مطالعات اسلامى دارند یاد بگیریم که آیا سرمایه‏دارى تا چه حدود در اسلام قبول شده است و اسلام درباره او چه مى‏گوید، و کمونیست را اصل اسلام قبول دارد یا قبول ندارد. اگر یک مکتب انحرافى، ما را در تحت تأثیر خودش قرار بدهد، ما از اسلام غافل شده‏ایم.

حسن‏نیت داریم، خیلى هم میل داریم که ملت چه باشد، صلاح این است که امروز چه جور بشود، صلاح براى اینکه اسلام تقویت بشود این است که امروز چه جور بشود. همه اطراف مسأله مطالعه نمى‏شود که ببینند آن صلاح آخرى، آنکه اسلام گفته است، این یک مطلبى است از خداست. خدا این طور نیست که در نظر نگرفته باشد که مصلحت چى است براى یک ملت، یا براى یک جمعیت مصلحت چى است و مصلحت حالا باید این باشد، آنو قت آن باشد. آنجاهایش هم که مصلحتى در تغییرات بوده است ، خدا گفته است آنها را. احکام ثانویه براى همین معناست که گاهى یک مسائلى در جامعه‏ها پیش مى‏آید که باید یک احکام ثانویه‏اى در کار باشد، آن هم احکام الهى است، منتها احکام ثانویه الهى است. ما باید درصدد این معنا باشیم که اگر رأى به یک پیشنهادى مى‏دهیم، توجه بکنیم که ما تحت تأثیر یک مکتبى از مکتبهاى دنیاو اقع نشویم. ما تحت تأثیر قرآن باشیم، تحت تأثیر احادیث از ناحیه پیغمبر ـ صلى اللّه‏ علیه و آله ـ اگر این طور بشود کارها زودتر مى‏گذرد و کارها بهتر مى‏گذرد؛ و نظر مردم به شما، همان نظرى است که حالا هست. اگر ده مرتبه این طور اتفاق بیفتد که یک عده‏اى که اکثریت ـ فرض کنید ـ هستند، اینها یک چیزى بگویند ، یک عده‏اى هم در اقلیت باشند چیز دیگر بگویند، برود در شوراى نگهبان و رد کند، اکثریت را رد کند، نقض کند، اگر چندین دفعه این طور بشود مردم آزرده مى‏شوند. یعنى آن شناخت مردم از شما ممکن است یک وقت خداى نخواسته، تغییر بکند و این از بزرگترین خطرهایى است که براى مجلس اسلامى است و براى اسلام است.

خطر بزرگ این است که امروز احتمال مى‏رود که آن خطر براى ما باشد، این است که یک وقت ملت از حکومت برگردد. ملت را دیگران نمى‏توانند برگردانند. امریکا هرچه به حکومت ما فحش بدهد و به مجلس ما فحش بدهد یا به افراد فحش بدهد، پیش مردم، اینها معتبرتر مى‏شوند. و از آن طرف دیگران، منحرفین هرچه شما را بدگویى کنند برایتان بهتر است. مصیبت آن وقت بودکه از شما تعریف کنند. اگر چهار مرتبه امریکا، من آن اوایل مى‏گفتم این را که اینها نمى‏فهمند چطور اشخاص را زمین بزنند ، چهار دفعه تعریف کنند از یک کسى، تعریف کنند از یک چیزى،و قتى تعریف کردند، مردم مى‏فهمند این عیبى دارد که اینها تعریف مى‏کنند از او، لکن خدا خواسته است که اینها نفهمند. اگر چند مرتبه مردم ببینند که در مجلس، آنهایى که فرستادند در مجلس و همه را به دیانت مى‏شناسند، اینها رأیهایى مى‏دهند که فقهاى شوراى نگهبان براى خاطر مخالفتش با اسلام رد مى‏کند، خوب ، درشان شبهه پیدا مى‏شود. شما کارى بکنید که تحت تأثیر هیچ‏کس، خودتان را از تمام مکاتب دنیا تبرئه کنید و نصب العین شما اسلام و قرآن و احادیث اسلامى باشد؛ منتها چه احکام اولیه ، چه گاهى احکام ثانویه. اگر این طور بشود، شوراى نگهبان رد نمى‏کند دیگر. و من خوف این را دارم که یک مدتى که شما گفتید و آنها نپذیرفتند، مردم درشان شبهه پیدا بشود، چنانچه این خوف براى دولت هست.

… شما آقایان باید توجه به این معنا بکنید که مسائل را طورى طرح بکنید، مسائل را طورى رأى به آن بدهید که در شوراى نگهبان رد نشود؛ یا اگر رد مى‏شود در هر سالى یکى دو‌تایش رد بشود. اما شما از این ور یک ماه زحمت بکشید و صحبت بکنید و رد و ایراد بکنید و یک مسأله‏اى را تمام کنید، آنها بعد از چند روز بگویند اینها خلاف شرع است، با اسلام نمى‏سازد، یا با قانون اساسى مخالف است که آن هم از روى اسلام است، این وهن براى مجلس مى‏آورد و این خوف براى ما ایجاد مى‏کند که مبادا یک وقتى مردم خیال کنند که اینها تدین ندارند؛ توجه ندارند که نه، تدین دارند، دیدشان آن دیدى که باید باشد بعضى‏شان نیست والاّ نه اینکه بى‏تدین باشند، خیرخواهند ، حسن نیت دارند، تدین دارند، اما این طور نیست که همه اینها در دیدها یک طور باشند، و همه اینها در مسائل یک طور باشند. باید طورى بشود که اگر شما با هم اختلاف کردید، مثل اختلاف دو تا مجتهد باشد در مسائل، اختلافى باشد که دو مجتهد با هم دارند. آن اختلاف اگر باشد، پیش مردم هم مقبول است، پیش شوراى نگهبان هم مقبول مى‏شود. و اما اگر بنا باشد که یکى‏اش از یک طرفى بیفتد که شوراى نگهبان بگوید این خلاف اسلام است ، شوراى نگهبان نمى‏گوید که این خلاف فتواى من است یا خلاف فتواى زید است، او مى‏گوید خلاف اسلام است، اگر این طور بشود و تکرار بشود، این خطرى است براى شما و براى همه…

شما گمان نکنید که قدرت نظامى شما را نگه داشته است، قدرت ایمان شما را نگه‌داشته است و پشتیبانى ملتها، ملت. این را باید ، این پشتوانه را باید حفظش بکنید. اگر این پشتوانه خداى نخواسته ، یک وقتى از دست ما برود، همه ما از بین خواهیم رفت و اسلام هم دستخوش باز یک مسائل دیگر مى‏شود.

… همه این اشخاصى که در کارهاى دولتى، یا در کارهایى که در جمهورى اسلامى باید بشود دست به کار هستند، باید این حیثیت خودشان را پیش مردم حفظ کنند. و این حیثیت حفظ مى‏شود به اینکه به مُرّ اسلام عمل بشود، اعم از احکام اولیه و چنانچه نشد و تشخیص داده شد به اینکه الآن مصلحت در حکم ثانوى است، احکام ثانویه؛ و اما این هم باید روى تشخیص صحیح باشد. خوب، یک نفر مى‏نشیند مى‏گوید که الان حکم اضطرارى است باید فلان چیز بشود، یک عده‏اى مى‏گویند نیست اضطرارى، اینکه نمى‏شود گفت که حالا که یک عده‏اى گفتند اضطرارى است، ما او را مى‏گیریم، فرض کن چند نفر هم ا و اکثریت دارد. شما باید یک کارى بکنید که اضطرارى را قبول کند ، شوراى نگهبان قبول کند، مجلس لااقل دو ثلث‏اش رأى بدهد به اینکه این امر اضطرارى است، مشورت کنند با اشخاص مطلع. ما باید به مُرّ اسلام عمل کنیم. آقایان، شما باید به مُرّ اسلام، هم تکلیف شرعیتان است، هم حکم عقل است که ما باید حفظ کنیم مردم را. اگر یک وقتى مردم تو خیابان ریختند و شعار بر ضد ما دادند، شعار بر ضد کسانى دادند، خوب، آن وقت چه مصیبتى است. ما بسمان است آن شعارهایى که در خارج برایمان مى‏دهندو آن شعارهایى که منافقین مى‏دهند و امثال آنها. ما وقتى مردم را داریم، اسلام را داریم و رضاى خدا را داریم، همه چیز داریم و هیچ یک از آن تبلیغات سوء تأثیرى نمى‏کند؛ اما اگر خداى نخواسته مردم یک وقتى لغزش پیدا کردند، دیدند شما خداى نخواسته دارید یک کار خلافى مى‏کنید و خیال کنند عمد است ، خوب، آنها که نمى‏دانند این مسائل را، توده مردم که نمى‏توانند مسائل را تحلیل کنند به طورى که بفهمند که کجا عمد بوده، کجا نبوده، فلان آقا چه بوده است، او چه بوده، این مصیبت مى‏شود برایتان. و من امیدوارم که ان‏شاءاللّه‏ جدیت زیاد در این مسأله بکنید. و ان‏شاءاللّه‏ رأیهایى که شما مى‏دهید، مشورتها زیاد باشد.

بلکه گاهى وقتها با بعض افراد شوراى نگهبان مشورت کنید و بعد از اینکه مشورت شد و این امور آن طور شد، دیگر نه شوراى نگهبان رد مى‏کند و نه مردم ناراضى مى‏شوند. مردم وقتى دیدند یک حکمى را حکم خداست، مجلس گفته است، شوراى نگهبان هم که دنبال این است که احکام اگر خلاف اسلام باشد ردش کنند ، حالا که قبول کردند اسلامى است، مردم با اسلام که دعوا ندارند.

مردم، اسلام هرچه بفرماید قبول مى‏کنند. کسى که جوانش را براى اسلام مى‏دهد دیگر دنبال این نیست که مثلاً فلان چیز را ندارد ، چطور باشد، یا فلان چیز را دارد، چه بشود. ما باید این اسلام عزیزرا نگهدارى بکنیم. مجلس اسلامى ما نگهبان اسلام باشد و همه ارگانها و دولت، نگهبان اسلام، خدمتگزار اسلام باشد؛ وقتى خدمتگزار اسلام شد همه مسلمانها با آن موافق هستند. چه در ایران و چه در خارج ایران، همه با آن موافق هستند.

1/1/62

مجلس باید در بین صحبتهایشان مردم را بسازند. جنگ مجلس ، مثل جنگ دو فقیه مى‏ماند، نه این است که اینها اختلاف دارند.

خوب، فقها با هم اختلاف دارند از صدر اسلام تا حالا، اگر این نظرها تصادم با هم نمى‏کرد فقه ما به این قوت نبود؛ نظرها باید تصادم کنند، دعوا شود باید سر آن. بعضى حوزه‏هایى که ما ادراک کردیم دعوا بود، استاد یک چیزى را مى‏گفت، شاگرد مى‏ایستاد در مقابلش مى‏گفت، او مى‏گفت، این مى‏گفت، او مى‏گفت تا یک مطلبتا دیگران استفاده مى‏کردند از آن؛ در مجلس هم باید این جور باشد.

مخاصمه در کار نیست مباحثه علمى است، مباحثه اخلاقى است ، باید اخلاق به مردم یاد بدهند، دعوا نباید باشد در آن.

17/5/62

از آقایان تشکر مى‏کنم که به اینجا تشریف آورده و مسائل و مشکلات را با یکدیگر در میان مى‏گذاریم. عمده این است که ما بهو ضعیت خودمان و وضعیت انقلاباتى که در دنیا واقع مى‏شود توجه کنیم. یک وقت مملکتى است که انقلاب مى‏کند و پشت سرش شوروى و امریکا و امثال اینها هستند که این انقلاب ، انقلاب دیگرى است. و یک وقت کشورى است همانند ایران که انقلاب مى‏کند و خودش را از همه قدرتهاى شرق و غرب که مى‏خواهند در آن تصرف کنند جدا کرده است. مع ذلک مى‏بینیم آنها که پشت سرشان قدرتها بوده‏اند و انقلاب کرده‏اند وضع شان بسیار بدتر از ماست. و با این دو خاصیت اگر شما بخواهید که شب بخوابید و صبح بیدار شوید که همه امور درست شده باشد این یک امر غیرممکن است، و اگر جهت اسلامى‏این انقلاب نبود، تا آخر هم مشکلات ما حل نمى‏شد، و چون اسلامى‏است و مردم همه باهم هستند و علاقه به اسلام دارند، على‌رغم تبلیغات دامنه‏دار و جنگ و مشکلاتى که علیه ما تحمیل کرده‏اند مع ذلک ایران در این چند سالکه انقلاب کرده است با استقامت سرجاى خود ایستاده و به پیش مى‏رود. وظیفه آقایان وکلا این است که هرجایى که گرفتارى هست دنبال رفع آن باشند و متوقع نباشند که فوراً رفع بشود.

و مهم این است که مجلسیها با هم و با دولت و با سایر مقامات تفاهم داشته باشند. و مجلسى که اساس یک کشور است باید محلى براى بحث و ساختن اخلاق جامعه باشد، و انتقاد و استیضاح حق مجلس است اما برخورد با متخلف با آرامى و طرح مسائل اخلاقى بهتر رفع اختلاف مى‏کند تا با الفاظ نیش‏دار و مقابله کردن با یکدیگر. لذا باید نطقهاى قبل از دستور یامسائلى که در مجلس واقع مى‏شود همانند خطبه‏هاى نهج‏البلاغه و خطب ائمه اطهار مردم را رو به صلاح ببرد، و آقایان در صحبتهایشان این احساس را داشته باشند که براى مصلحت جامعه حرف مى‏زنند ، نه براى مقابله و خودشان را یک واعظ حساب بکنند که مى‏خواهند مردم را موعظه کنند و مردم هم احساس کنند که این آقایان خیر و صلاح آنها را مى‏گویند.

4/7/62

وقتى که حکومت الگو قرار داد امیرالمؤمنین ـ سلام‏اللّه‏ علیه ـ را در اجراء حکومتش، در اجراء چیزهایى که باید اجرا بکند، اگر او را الگو قرار داد، این تمسک کرده است به ولایت امیرالمؤمنین… و مجلس که از مقامات بلند یا بلندترین مقام کشورى است، چنانچه الگو قرار داد آن چیزى که امیرالمؤمنین مى‏خواست، و آن عدالتىرا که آن در همان برهه کمى که به او مجال دادند ـ خیلى کم مجال پیدا کرد ـ اگر الگو قرار بدهند آن را براى اینکه احکام را و امورىکه باید محوّل به آنهاست به آن نحو اجرا بکنند، به آن نحو تصویب بکنند و دقت بکنند، آن وقت مى‏شود گفت که مجلس ما هم از متمسکین به امیرالمؤمنین هستند. و ما چنانچه مجلس نتواند این کار را بکند، یا خداى نخواسته نخواهد این کار را بکند، یا بعض افراد نگذارند که این کارها بشود، آن وقت ما نمى‏توانیم بگوییم که یک مجلس متمسک به ولایت امیرالمؤمنین داریم.

منبع: عصر انتظار


[ جمعه 91/2/29 ] [ 7:0 عصر ] [ علی آلیانی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

لینک دوستان
برچسب‌ ها
امکانات وب
ایران رمان