سفارش تبلیغ
صبا ویژن

منتقدانه
.. و زمانی که قائم ما ظهور کند، ندا در دهد: آگاه باشید ای جهانیان! که منم امام قائم.. آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده.. بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنه کام کشتند.. بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را عریان روی خاک افکندند.. آگاه باشید ای جهانیان که جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند.. *یالثارات الحسین علیه السلام*
قالب وبلاگ

در ادامه مطلب قبلی:

emam_khomeini_1990828/11/58

امید آن دارم که مجلس شوراى اسلامى و دولت انقلابى اسلامى تصفیه کامل از عناصر ضد انقلاب و ضد اسلام را به طور قاطع و انقلابى شروع نمایند. و آخرین عرض من آن است که از اختلاف که منشأ همه بدبختیهاست و مخالف رضاى خداى متعال است احتراز، و نمایندگان محترم مجلس از رفتار و گفتارى که در مجالس زمان طاغوت برخلاف موازین شرعیه و اخلاقیه انجام مى‏گرفت اجتناب و در مخالفتهاى آرایى و سیاسى از حدود اخلاق انسانى تجاوز ننمایند.

4/3/59

مجلس شوراى اسلامى مجلس مشورت است، مجلسى است که باید متفکرین، آقایان، مسائلى که مایحتاج ملت است و کشور است در میان بگذارند و با هم مشورت کنند. مباحثه کنند فقط آن چیزهایى که مربوط به ملت است و به اسلام.

مجلس شوراى اسلامى که شما آقایان وکیل هستید از طرف ملت براى خدمت در آن بنگاه، باید آنکه دلخواه ملت است در آنجا طرح بشود. و آنچه دلخواه اسلام است بحث و مشورت بشود. و به ترتیبى که مقرر است تصویب بشود و همه چیزش اسلامى باشد. اغراض شخصیه را باید همه ما کنار بگذاریم. فرضاًکه من با شما خداى نخواسته، یک حساب و خرده دارم، این در مجلس نباید، در مجلسى که مجلس اسلامى است نباید این خرده حسابها را آنجا به آن رسید. مجلس شوراى اسلامى در یک محفظه سربسته نیست که اگر خداى نخواسته انحرافى در آن پیدا شد همان اجزاى خود مجلس بفهمند، این سرباز است و رادیو و تلویزیون این را منتشر مى‏کند، همه ایران مى‏بینند و مى‏شنوند، و خارج از ایران هم تا آنجایى که موج اینها مى‏رود، آنها هم مى‏شنوند و مى‏فهمند که چه شده است. اگر بنا باشد که خداى نخواسته از اول صف‏آرایى بشود براى جنگ اعصاب، و آن مجالسى که درزمان طاغوت بود، آن مجالس، باز محتوایش تکرار بشود، این مجلس اسلامى نیست، و آقایان به وظیفه شرعى و الهى خودشان عمل نکرده‏اند.

من امیدوارم که آقایان بدون اینکه جهات نفسیت را در نظر داشته باشند، و بدون اینکه اغراض خودشان را و مخالفتهاى شخصى که با اشخاص دارند در نظر داشته باشند، به آن چیزى کهو کیل او، به آن چیزى که در آن چیز وکیل هستند، اندیشه کنند و مباحثه کنند و شور کنند. شورى که در محیطى واقع شد که اسلامى است و اخلاق اسلامى است منتهى به جنگ نمى‏شود ، منتهى به آن مسائلى که در آن مجلسها و بعضى از آن مجلسها واقع مى‏شد که انصافاً شرم‏آور است نمى‏شود. باید همان طورى که تا حالا تحولات زیادى پیدا شده است در این ملت، شما که وکیل از جانب ملت هستید، و عصاره فضایل ملت هستید، باید در آنجا همان معنایى که مأمور او‌شدید از طرف ملت، همان معانى باشد.

ملت یک ملت اسلامى است و اسلام را مى‏خواهد و احکام اسلامرا مى‏خواهد. شما وکیل نیستید که بروید آنجا بنشینید و حسابهایىکه خودتان با هم دارید صاف کنید. اگر یک همچو کارى بشود، این انحراف است و غصب است آن محل براى شما. شما باید ـ‌ان‏شاءاللّه‏ همین‏طور هم هست‌ شما باید در آنجا معلم اخلاق باشید از براى همه کشور؛ براى اینکه مطالب شما به همه کشور بسط پیدا مى‏کند. وقتى که همه مردم در تمام کشور دیدند که اینو کلایشان با راستى و صداقت در خدمت کشور هستند و در خدمت اسلام هستند، و مناظره‏هایى که مى‏کنند مناظره‏هاى اسلامى است، و بحث و تفتیشى که مى‏کنند بحث و تفتیش اسلامى است، این یک تعلیمى مى‏شود به همه افرادى که در این کشور هستند، و به آنجایى که این موجها مى‏رسد در خارج کشور.

ما باید همه قشرها را تربیت کنیم. شماها باید در مجلس که مى‏روید علاوه بر اینکه، مسائلى که طرح مى‏شود که مورد احتیاج ملت است، باید آنها را در آن طرح کنید، با سلاح اخلاق اسلامىو ارد بشوید، و با آن سلاح مردم را تربیت کنید که وقتى چند سال از مجلس گذشت، در مردم آثار گفتگوهاى شما و مناظرات شما پیدا باشد. از مجلس منعکس مى‏شود کارهاى شما. علاوه بر این که خداى تبارک و تعالى حاضر است در همه جا و ناظر است در همه جا، و پرونده‏هاى همه شما پیش اوست و همه عالَم. علاوه بر اینکه باید ملاحظه کنید که در حضور خداى تبارک و تعالى هستید، هر نَفسى که مى‏کشید در حضور او هست، و هر کلمه‏اىکه ادا مى‏کنید در محضر مبارک خداى تبارک و تعالى هست. و در محضر خداى تبارک وتعالى، برخلاف دستور او جرم عظیمى است، و باید ناظر بدانید خدا را بر اعمال خودتان، باید شما دیگران را هم تربیت کنید. همه اشخاصى که در هر مرکزى هستند باید آن مرکز را به صورت یک تعلیمگاه درآورند. همان طورى که در صدر اسلام آنکه رئیس دولت بود، و آنکه سردار بود، سردار لشکر بود، با اعمال خودشان مردم را تربیت مى‏کردند، با حرفهاى خودشان، با کردار خودشان مردم را تربیت مى‏کردند، باید ما که دعوى این را داریم که مسلمان هستیم و تابع اولیاى اسلام هستیم ، باید ما هم با کردار و رفتار خودمان تربیت کنیم مردم را.

اگر خداى نخواسته، انحرافى در مجلس پیدا بشود، چون منعکس مى‏شود به همه جا، ممکن است که انحراف در سطح گسترده‏اى پیدا بشود و مسئولیت بزرگ باشد. چنانچه انحرافاتى را شما به واسطه اعمال و افعالتان از ملت سلب کنید، اجر بسیار بزرگى را دارید، اجر انبیا را دارید. از الآن بناى بر این نگذارید که ما یک جبهه کذا و یک جبهه کذا، از اول بناى مبارزه باشد، مبارزه نیست، مباحثه است، مباحثه، مباحثه نرم اسلامى. مى‏خواهید هر کدام مسائلى که دارید به دیگرى بگویید با برهان، با بیان، البته باید بگویید اما مبارزه ندارید با هم. و همه براى اسلام هستید و خدمتگزار اسلام هستید و مى‏خواهید براى اسلام خدمت بکنید.

از حالا بنا نگذارید به اینکه یک جبهه‏بندى بکنید، یک دسته این طرف، یک دسته آن طرف و همان کارهایى که در مجالس سابق مى‏کردند، و همان دعواها و نزاعهایى که به انحطاط مى‏کشید خودشان و ملت را. و من نمى‏دانم آیا در مجالس خارج از این کشور یک همچو نزاعها و داد و قالها و بدگوییهایى بوده است که تقلید کردند اینها از آنها یا نه ابتکار بوده، این را من اطلاع ندارم؛ لکن على? اىّ حال، چه تقلید از دیگران بوده، و چه ابتکار خودشان بوده است، یک امر بسیار مشوّه بدى بود که تلخى او در ذائقه باید بماند تا آخر. و من امیدوارم که کارهاى شما آن تلخیها را از ذائقه‏ها بزداید.

… و شماها هم من امید این را دارم که چهره‏هاى نورانى که در مقابل من واقع شده‏اند، بدانند که در پیشگاه خداى تبارک و تعالى هم هستید و باید براى اسلام و براى احکام اسلام ـ که به ما منت گذاشته است و همه پیروزیهاى ما به واسطه اوست ـ خدمت بکنیم، و با کمال قدرت خدمت بکنیم. خوف این معنا را نداشته باشید که اگر در مجلس شما یک مطلبى را بگویید، پیش روشنفکرها این خوب نیست. شما نماز هم اگر بخوانید بعضى از این روشنفکرها پیششان خوب نیست. شما اگر دعا هم بخوانید بعضى از اینها پیششان خوب نیست. من نمى‏گویم همه روشنفکرها؛ روشنفکر خوب در همه طبقات هست. اما آنهایى که از اوّلى که این جمهورى اسلامى خواست پایش را بگذارد توى این مملکت مخالفت کردند، و آنهایى که به اسم خدمت به خلق مى‏خواهند نگذارند این جمهورى اسلامى تحقق پیدا بکند. شما خوف هیچ کس را نداشته باشید؛ نه خوف چپیها را داشته باشید ، نه خوف راستیها را داشته باشید. شما ـ در مسائل قانون اساسى است و اسلام و قانون اساسى هم تابع اسلام است ـ باید به اسلام فکر بکنید، نباید فکر کنید که حالا که در فلان کشور کذا چه جورو اقع شده ما هم خوب است که التقاطى باشیم؛ یک قدرى بگوییم خدا، یک قدرى هم بگوییم چیز دیگر. مستقیم باشید و با استقامت کارتان را پیش ببرید، پشتیبان شما خداست. از هیچ چیز ، از هیچ قوه نترسید. من نمى‏گویم که شما بر همه قوه‏ها غلبه مى‏توانید بکنید. ما که چیزى نداریم، همه چیز ما دست دشمنهاى ماست.

من عرض مى‏کنم که وقتى بنا شد که ما به تکلیفمان عمل بکنیم، و ما آن راهى را که خداى تبارک و تعالى پیش پاى ما گذاشته است آن راه را برویم، براى ما شکست هیچى نیست. براى اینکه از دو حال خارج نیست: یا این است که ما پیش مى‏بریم که شکست هیچ نیست، و یا این است که نه، مى‏آیند و ما را عقب مى‏زنند، ما تکلیفمان را عمل کرده‏ایم، چه شکستى است؟ سیدالشهدا هم شکست خورد در کربلا، اما شکست نبود این.

کشته شد و زنده کرد یک عالَمى را. امیرالمؤمنین هم در جنگها، در جنگ صفین شکست خورد، لکن شکست نبود این. او به خدمت اسلام بود و براى خدا کار مى‏کرد. کسى که براى خدا کار بکند ، هیچ وقت شکست تویش نیست، بُرد همیشه با آنهاست. شما خوف این را نداشته باشید که اگر یک چیزى برخلاف مثلاً مسلک مارکسیسم بگویید، بگویند که اینها چه عقب مانده هستند، خود آنها عقب‌مانده‏اند. همانهایى که ادعاى ـ نمى‏دانم ـ کمونیستى و کذا مى‏کنند، خود آنها از همه قلدرتر و از همه دیکتاتورترند، و ملتهایشان را همه به بند کشیده‏اند. آزادى در آن ممالک نیست براى کسى. همان طورى که در ممالک غربى هم آزادى نیست در کار، صحبت آزادى، حرف آزادى است. اگر آزادى باشد، این سیاههاى بیچاره چه کرده‏اند که اینطور تحت فشارند؟ در هیچ جاى دنیا شما خیال نکنید که این طرحهایى که مى‏دهند، و این بساطى که درست مى‏کنند، یک واقعیتى باشد و بخواهند روى ا و رفتار بکنند.‌… اسلام مدنظر شما باشد. و این را بدانید که آنهایىکه با این مجلس مخالفند، و آنهایى که با این انقلاب مخالفند، و آنهایى که با اسلام مخالفند، هر کارى بکنید آنها به مخالفت خودشان ادامه مى‏دهند، منتها یکوقتى با یک بهانه است، بعد یک بهانه دیگر پیدا مى‏کنند.

شما توجه داشته باشید که به اسلام خدمت کنید و به کشور خودتان خدمت کنید. شما وکیل مردمى هستید که همه اسلام را مى‏خواهند، و همه کشور خودشان را مى‏خواهند. و شما باید براى این ملت خدمت بکنید، به آن چیزى که شما را وکیل کرده است خدمت بکنید. اگر انحراف پیدا کنید برخلاف ملت، خیانت کرده‏اید به وکالتى که دارید. و من امیدوارم که ان‏شاءاللّه‏ شما با کمال قدرت، با کمال عزت و عظمت، این نهضت را به پیش ببرید.و مجلس، یک مجلس اسلامى اخلاقى همه چیز تمام باشد، و شما معلم اخلاق جامعه باشید، و همه جامعه هم پشتیبان شما باشد. و همه‏تان یک هویت بین دولت و ملت و ارتش و مردم و همه یک هویت باشید، همه اعضاى یک انسان باشید. همه در خدمت انسان کامل؛ که رسول اکرم است باشید، و همه به منزله اعضاى ا و باشید براى خدمت؛ و اگر اینطور شد، پیروزى نصیبمان هست. و اگر خداى نخواسته، انحرافات پیدا شود و اغراض شخصیه پیش بیاید، و نمى‏دانم مسندها بحث بشود، و مقامها طرح بشود و امثال اینها، این اولاً انحطاط اخلاقى زیاد است، و انحطاط در پیشگاه خداست، و ثانیاً خوف این است که نتوانید این بار را به منزل برسانید.

7/3/59

شما دوستان محترم نماینده ملتى هستید که جز به اسلام بزرگ و عدالت الهى‌‌‌اسلامى فکر نمى‏کنند؛ و انتخاب شما براى پیاده نمودن عدالت اسلامى که در طول سلطنت ظالمانه و غاصبانه رژیم شاهنشاهى از آن محروم بودند؛ رژیمى که ثروت سرشار کشور را به خود و هم پیمانان نامیمون خود اختصاص داد و براى ادامه سلطه جبارانه خود به جیب ابرقدرتها ریخت و ملت مظلومرا در سطح بسیار وسیعى از اولین احتیاجات محروم و به خاک سیاه نشاند، و کشور را در تمام زمینه‏هاى فرهنگى، اقتصادى ، سیاسى و نظامى وابسته به اجانب و خصوصاً امریکا کرد. ببینیم شما و دولت منتخب شما با ملت مستضعف که به حرکت انقلابش همه ما را از انزوا خارج نمود چه خواهید کرد.

امید آن است که رسیدگى به حال مستضعفین و مستمندان کشور که قسمت اعظم ملت مظلوم را در بر مى‏گیرد در رأس برنامه‏ها قرار گیرد، و در نخستین مجلس شوراى اسلامى طرحهایى جدى در رفاه حال این طبقه محروم داده شود، و از طرف دولت منتخب شما بدون مسامحه به مورد اجرا گذاشته شودتا در پیشگاه خداوند متعال، بعضى از دیون خودتان را به این طبقه عزیز ـ که جان خود را براى اسلام و آزادى و استقلال کشور در طبق اخلاص گذاشته و پیروزى را براى انقلاب اسلامى به ارمغان آوردند ـ ادا‌کرده باشید.

شما منتخبین مجلس که از پشتیبانى جدى ملت عزیز برخوردارید، باید با کمال قدرت در مقابل قدرتهاى شیطانى که در رژیم دست نشانده سابق، حاکم بر سرنوشت ما بودند بایستید و از هیچ قدرتى غیر از قدرت خداوند قادر نهراسید، و جز به مصالح کشور به چیز دیگرى فکر نکنید. متوجه باشید که در خارج از مجلس با صحنه سازیها و اغفال، چه بسا چپگرایان و یارا ستگرایان و یا ریشه‏هاى فاسد رژیم سابق طمع کنند که با نفوذ در مجلس مقاصد شوم اجانب را تحمیل نمایند. باید همه با هوشیارى در طرحها و مسائل روز دقت فرمایید و از کیْد دشمنان به خداى تعالى پناه ببرید. خداوند متعال همه ما را از لغزشها نگه‌دارد.

بحمداللّه‏ در مجلس، دانشمندان و علماى آشنا به احکام شرع مطهر حضور دارند و فقهاى نگهبان حاضرند؛ لکن لازم است طرحهایى که در مجلس مى‏گذرد مخالف با احکام مقدسه اسلام نباشد و با کمال قدرت، با پیشنهادهاى مخالف با شرع مقدس که ممکن است از روى ناآگاهى و غفلت طرح شود شدیداً مخالفت نمایید، و از قلمهاى مسموم و گفتار منحرفین هراسى نداشته باشید و سخط خالق را براى رضاى مخلوق تحصیل نکنید و خداوند قاهر و قادر را حاضر و ناظر بدانید.

این مجلس که اولین دوره در جمهورى اسلامى است، الگویى است براى مجالس آینده؛ و هر سنت حسنه و یا سیئه‏اى ممکن است در مجالس دیگر اثر گذارد و براى شما اجر جزیل و یا خداى نخواسته وزر و وبال به بار آورد. لازم است در مذاکرات و برخورد آرا به طور آرام و با احترام متقابل عمل شود، نه مثل دوره‏هاى رضاخان و بعد از آن. و لازم است از دسته‏بندیها و جهتگیریهاى غیر اصولى براى کوبیدن طرف مقابل جداً احتراز شود که تنها حل مسائل در محیط آرام امکانپذیر است.

ویژگى این مجلس و محیط کشور در این دوره ایجاب مى‏کندکه مجلس و دولت هماهنگ شود تا بر مشکلات کشور فائق آیند.و هیچ یک از نهادهاى جمهورى اسلامى خصوصاً مجلس و رئیس‌جمهورى و دولت براى یکدیگر و دیگران کارشکنى نکنندو خود را به طور جدى در خدمت اسلام و کشور درآورند تا خداى متعال آنها را پشتیبانى فرماید. و نداى آسمانى انسان‏ساز وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّه‏ِ جَمیعاً وَلا تَفَرَّقوا [3] را در نظر داشته و اطاعت نمایند، و از منازعه و تفرقه اجتناب نمایند و به امر آموزنده الهى گوش ف را دهند و وَلا? تَن?ازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ [4] که دنباله آن تنازع، فشل و شکست و رفتن رنگ و بو و آبروست.

سیاست «نه شرقى و نه غربى» را در تمام زمینه‏هاى داخلى و روابط خارجى حفظ کنید و کسى را که خداى نخواسته به شرق و یا به غرب گرایش دارد هدایت کنید و اگر نپذیرفت، او را منزوى نمایید. و اگر در وزارتخانه‏ها و نهادهاى دیگر کشور چنین گرایشى باشد که مخالف مسیر اسلام و ملت است اول هدایت و در صورت تخلف، استیضاح نمایید که وجود چنین عناصر توطئه‏گر در رأس امور یا در قطبهاى حساس، موجب تباهى کشور خواهد شد.

طرحها و پیشنهادهایى که مربوط به عمران و رفاه حال ملت خصوصاً مستضعفین است انقلابى و با سرعت تصویب کنید، و از نکته سنجیها و تغییر عبارات غیر لازم که موجب تعویق امر است اجتناب کنید، و از وزارتخانه‏ها و مأموران اجرا بخواهید که از کاغذ بازیها و غلط کاریهاى زمان طاغوت اجتناب کنند و رفاه ملت مظلوم و عقب‌افتادگیهاى آنها را به طور ضربتى تحصیل و ترمیم کنند.

در ادارات دولتى، قوانین دست و پاگیرى که در مجالس غیر‌قانونى رژیم سابق به تصویب رسیده و موجب تعویق و یا تعطیل امور شده و مى‏شود و جامعه را به تنگ آورده است به طور انقلابى لغو کنید ـ‌‌گر چه خود لغو است ـ و به جاى آنها قوانین مترقى را که رفاه ملت در آنها به بهترین وجه ملاحظه شده باشد جایگزین گردانید.

مجلس جمهورى اسلامى همان سان که در خدمت مسلمین است و براى رفاه آنان فعالیت مى‏نماید، براى رفاه و آسایش اقلیتهاى مذهبى ـ که در اسلام احترام خاصى دارند و از قشرهاى محترم کشور هستند ـ اقدام و فعالیت مى‏نماید، و اساساً آنان با مسلمانان در صف واحد و براى کشور خدمت مى‏کنند و در صفو احد از تمام ارزشها و مآثر آن برخوردار مى‏باشند.

15/5/59

مجلس باید به تمام قوّه‏اى که دارد و قوّه او از همه قوّه‏ها بالاتر است ـ وتمام مسلمین واجب است بر آنها که پشتیبانى کنند از دولت و از ملت و از مجلس بالخصوص ـ باید با تمام معنا کوشش کند که افرادى که سر کار مى‏آیند، نخست‏وزیر، سایر وزرا و سایر کسانى که کارهاى مهم را دارند، از اشخاص مسلمان [باشند] متعهد، متوجه به کارهایى که در دنیا مى‏شود، مدبّر، لکن متعهد به اسلام، متعهد به مکتب.

مکتب بزرگترین چیزى است که از براى ما مطرح است. نبایدرا جع به مکتب یک کلمه‏اى کسى بگوید. اشتباه مى‏کنند اگر مى‏گویند مکتب چطور. تمام مقصد ما مکتب ماست و مسلمانهاى ما براى مکتب ماست که اینطور قدرت دارند. و اینطور در مقابل دیگران مى‏ایستند. اگر چنانچه سایر ممالک اسلامى هم مکتب خودشان را حفظ کنند ـ‌این مکتب اسلام را ـ اگر مکتب اسلام را حفظ بکنند، مطمئن باشند که هیچ قدرتى به آنها آسیب نمى‏رساند. اگر ما مکتب خودمان را حفظ نکنیم ـ که یکى از تعلیمات مکتب ما این است که متفق با هم باشیم ـ هر یک از این گروهها یا هر یک از این افراد که بر ضد آن رفیق خودش یک کلمه‏اى بگوید، از مکتب خارج شده است و به درد اصل ایران دیگر نمى‏خورد. هر کدام از اینها که دیگرى را بخواهند تضعیف کنند، مجلس بخواهد یکى دیگر را تضعیف کند، یکى دیگر بخواهد مجلس را تضعیف کند، دولت بخواهد مجلس را تضعیف کند، مجلس بخواهد دولتش را تضعیف بکند، رئیس‏جمهور بخواهد مجلس را تضعیف کند، مجلس بخواهد رئیس‏جمهور را تضعیف کند، تمام اینها برخلاف مکتب اسلام است، مخالفت با اسلام است.

باید این آقایان همان‏طورى که مدعى هستند اسلامى هستیم،و اقع مطلب این است که باید در عملشان، در قولشان، در خطابه‏هایشان، در حرفهایشان، در نوشته‏هایشان، در روزنامه‏هایشان نشان بدهند که ما مسلمانیم. این چه مسلمانى است که هر روزنامه‏اى که مال یک طایفه است به طایفه دیگر فحاشى مى‏کند؟! ما چى جواب این مردم را بدهیم که هى مى‏آیند از من الآن وقت خواسته‏اند از بازار تهران که بیایند بگویند این چه خبر است، این آقایان چه‏شان است با هم؛ این آقاى رئیس‏جمهور با مجلس، مجلس با رئیس جمهور چرا، چرا اینطور رفتار مى‏کنند؟ چرا باید اینطور باشد که صداى مردم در آید؟ من نصیحت به آنها مى‏کنم، من از لسان اسلام به آنها نصیحت مى‏کنم که با هم اختلاف نکنید. شما اگر اختلاف بکنید، راه را براى دیگران باز مى‏کنید.

شما اختلاف با هم نداشته باشید. سر چه اختلاف مى‏کنید؟ چه میراثى هست که شما مى‏خواهید قسمت کنید و سرش اختلاف مى‏کنید؟ این همه مردم جوانهایشان را دادند، میراث براى شما گذاشتند که اختلاف با هم بکنید و اینطور توى سر هم بزنید و اینطور فساد ایجاد کنید؟! یک قدرى با هم رفیق باشید، دوست باشید، برادر باشید.

آقاى رئیس جمهور افرادى که به درد جامعه اسلامى ما بخورد، به درد مکتب ما بخورد باید تهیه کند، معرفى کند؛ یعنى ، نخست‌وزیر را [که] او تهیه مى‏کند باید یک شخصى باشد که همه آن صفاتى که من گفته‏ام درش باشد. از اینکه در رأس همه صفات ، مکتبى بودن است.

6/3/60

من یک کلمه راجع به مجلس و محیط مجلس عرض دارم. و یک کلمه هم راجع به کشور و کسانى که در این کشور مشغول به خدمت هستند.

آنکه راجع به مجلس است یک مقدار زیادش را دیشب از تلویزیون آقایان دیدند، که من در سال قبل آن مسائل را گفتم. و باید عرض کنم که مع‏الأسف آن که من مى‏خواستم نشده است.

من مى‏خواستم که این مجلس یک معلم باشد از براى همه کشور،و براى مجلسهاى بعد و نسلهاى آینده، که کیفیت مشاوره وکلا باید این نحو باشد. آن نحوى که در مجالس سابق، و خصوصاً این مجالس آخر پنجاه ساله، آن طور نباشد. آقایان در یک محیط آرام مسائلى که دارند با آرامش بیان کنند. اختلافاتى که در دیدها دارند، در سلیقه‏ها دارند، اینها را با یک آرامش خاطر بیان کنند و حل و فصل کنند و راجع به مسائل کشور هم که در آنجا مى‏آید، باز هم با یک محیط آرام. در محیط آرام است که عقلها مى‏توانند کار بکنند. آن روزى که غضب توى کار آمد، عقل کنار مى‏رود. قوه غضبیه هر وقت به راه افتاد، عاقله را کنار مى‏زند، [شخص] از روى بى‏عقلى صحبت مى‏کند. قاضى چنانچه در حال غضب باشد ، نباید حکم بدهد؛ براى اینکه حکم در حال غضب حکمى استکه از منشأ عقلى و شرعى صادر نمى‏شود. شما مسائلى دارید؛ فرض کنید یک نفر مى‏رود و مسائل خودش را مى‏گوید؛ انتقاد هم دارد؛ انتقادات آزاد است، به اندازه‏اى که نخواهند یک کسى را خفیف کنند، یا یک گروهى را خفیف کنند و از صحنه خارج کنند؛ انتقاد براى ساختن، براى اصلاح امور، لازم است؛ هر مجلسى باید این انتقادات را داشته باشد؛ لکن اگر [در] این انتقادات آن که انتقاد مى‏کند با آرامش خاطر و با نظر صحیح انتقاد بکند، این که جواب مى‏دهد هم اگر با نظر صحیح و بدون اینکه غضب در آن راه داشته باشد جواب بدهد، آن وقت منطق در مقابل منطق است. و اگر با هیاهو و جار و جنجال بخواهید شما یک مسأله را حل بکنید،و هر کسى در نظر داشته باشد که طرف مقابل خودش را مثل یک دشمن بکوبد، عقلها کنار مى‏رود و قوه غضبیه، که بدترین قوه‏هاست اگر مهار نشود، در کار مى‏افتد؛ و مسائل را علاوه بر اینکه حل نمى‏کنند، مشکلتر مى‏کنند.

… مهم در همه افراد، و خصوصاً شما آقایان که در مجلس هستید، و مجلس مبدأ همه چیزهایى است که در کشور واقع مى‏شود، مهم این است که در مقام بیان مسائل و رد مسائل، انتقاد و تکذیب، به آنجا نرسد که قوه عقلیه کنار، و با قوه غضبیه انسانو ارد میدان بشود. اگر یک کسى هم فرض کنید از زبانش یک مطلبى بر خلاف شما صادر شد، شما بروید و مطلب را منطقى صحبت کنید، با داد و فریاد و ـ خداى نخواسته ـ حرف زشت زدن کار درست نمى‏شود. جز اینکه اگر ـ خداى نخواسته ـ این امور تکرار بشود در مجلس، کم کم ـ هیچ امر فاسدى یکدفعه سراغ آدم نمى‏آید. شیطان باطنى انسان بسیار استاد است. و او همچو نیستکه ابتدا انسان را به فساد بکشد ـ ابتدا قدم کوچکى را وا مى‏دارد که انسان بردارد. این قدم که برداشت، فردایش یک قدم یک قدرى بلندترى. انسان را یواش یواش به جهنم مى‏فرستند؛ یواش یواش به فساد مى‏کشد….

امیدوارم که از این به بعد یک قدرى توجه بکنند که این محیط مجلسى که نمایش داده مى‏شود در همه کشور، و بعضى جاهاى دیگر هم، یک طورى نباشد که وقتى این محیط در منظر مردم واقع شد، مردم از اینکه این وکیل را انتخاب کرده‏اند پشیمان بشوند. یک طورى نباشد که از آن راهى که همه مردم دنبال آن راه هستند کنار برود.

مجلس باید یک محیطى باشد که با کمال تفاهم و خیرخواهى براى ملت و کشور، مسائل را پیش بیاورند. انتقاد مى‏کنند، انتقاد خیرخواهانه باشد. جواب انتقاد مى‏دهند، آن هم خیرخواهانه باشد. و منظره مجلس یک منظره صالح باشد، که مردم وقتى که این منظره را دیدند بگویند چه کار خوبى کردیم که یک همچ و اشخاص صحیح را در مجلس بردیم. و یک وقت ـ خداى نخواسته‌ طورى نباشد که مردم پشیمان بشوند از رأیى که داده‏اند.

منبع: عصر انتظار


[ جمعه 91/2/29 ] [ 6:56 عصر ] [ علی آلیانی ] [ نظر ]

مطلبی میزنم قابل توجه اون نماینده هایی که فعلن اسم نمیبرم! و از طرف مردم اهواز رای اوردن و هر روز پیامک برای گوشی مردم میفرستن و از رای مردم بخودشون تشکر میکنن!، حدود3000نفر رو داخل مجتمع تفریحی" ... "مهمون میکنن و میلیونها تومان پول رو توی شکم افرادی میریزن که نون شب دارن بخورن، خونه خوب و ماشین خوب دارن، مشکل مریض لاعلاج و دختر ازدواج نکرده بدلیل فقر ندارن. ولی عده ای دیگه روزگارشون برعکس اونهاست. و در ادامه توجه این نماینده تازه کار رو به ماجرای حضرت امیرالمومنین(ع) و والی اونحضرت در بصره، عثمان بن حنیف جلب میکنم که در مهمانی رنگین ثروتمندان شهر بصره شرکت کرد:(حالا تازه ایشون خودش مهمونی رنگین گذاشته، نه اینکه شرکت کرده!!!)

این وضعیت یکی از نقاط حومه شهر آقای نماینده اهواز:

زندگی سخت در کوی آل صافی اهواز

اینجا کوی آل صافی در کلانشهر اهواز است .گویی اما خدمات شهری در این منطقه به فراموشی سپرده شده است.و...

 

Hgwhtd

Hgwhtd2

Hgwhtd3

Hgwhtd4

منبع: خوانانیوز

چرا کنار سفره رنگین نشستی!؟
عثمان بن حنیف از مردان اصیل و با شهامت و از افراد برازنده انصار (مسلمانان مدینه) و از دودمان «اَوس» بود که با برادرش «سهل بن حُنیف» به حضور پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ رفتند و قبول اسلام کردند و در راه اسلام سخت کوش و مخلص بودند و از سابقین به اسلام به شمار می آمدند.[1]
این شخص پس از رحلت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ همواره با علی ـ علیه السلام ـ بود، و در فراز و نشیب ها، هرگز فریب جوّ حاکم را نخورده و از راه علی ـ علیه السلام ـ که راه حق و حقیقت مطلق بود، هیچ گاه خارج نشد.
او از سران گروه «شرطه الخمیس» (پیشمرگان سپاه علی ـ علیه السلام ـ ) بود و با شهامت و اخلاص، در این راه، گام بر می داشت.[2]
پس از آن که علی ـ علیه السلام ـ به خلافت رسید و زمام امور حکومت اسلامی را به دست گرفت، «عبدالله بن عامر» پسر خاله عثمان بن عفان، از طرف وی استاندار بصره بود، علی ـ علیه السلام ـ او را از استانداری برکنار کرده و «عثمان بن حنیف» را به جای او نصب نمود.
و عثمان بن حنیف که مرد دلیر و کاردان و لایقی بود، به سوی بصره رفت و پس از برخوردهای جزئی استانداری بصره را تحت قدرت خود درآورد و به رسیدگی امور مردم این دیار حسّاس پرداخت.[3]
عثمان تا آن هنگام که جنگ جمل پیش آمد، استاندار بصره بود، ولی در آستانه جنگ جمل، درگیری و جنگی بین او و یارانش از یک طرف و دشمنان از سویی دیگر بر پا شد، عثمان بن حنیف شجاعت و ایستادگی خوبی از خود نشان داد، ولی عاقبت به خاطر کمبود نیرو و تجهیزات شکست خورد و به دست دشمن اسیر شد و مورد شکنجه دشمن واقع گردید و سپس آزاد شد، و در «محل ذی قار» به علی ـ علیه السلام ـ پیوست، و امام در حق او دعا کرد و به او فرمود: «تو با این استقامت و کارهایت، به خیر و پاداش، نائل شدی».[4]
در آن هنگام که عثمان بن حنیف استاندار بصره بود، روزی کار ناپسندی انجام داد، که از شأن یک استاندار اسلامی به دور بود، و آن اینکه: «دعوت یکی از پول دارهای بصره را برای نهار (یا شام) پذیرفت و در کنار سفره پر زرق و برق او نشست. که همه دعوت شدگان از ثروتمندان بودند».
گرچه این کار حرام نبود، ولی برای فردی مثل او، آن هم در آن موقعیت، صحیح به نظر نمی رسید و مردم را نسبت به حکومت علی ـ علیه السلام ـ بدبین می کرد و چه بسا مردم خیال می کردند که چرا استاندار علی با طبقه خاصی رفت و آمد می کند؟... و چه بسا همین ارتباط، پلی برای نفوذ فرصت طالبان می شد و...
مأمورین اطلاعاتی امام علی ـ علیه السلام ـ این موضوع را به امام علی ـ علیه السلام ـ گزارش دادند. امام علی ـ علیه السلام ـ نامه مفصلی برای عثمان نوشت که این نامه در نهج البلاغه از نامه های بسیار عمیق و ارزنده ای است که سیمای حکومت علی ـ علیه السلام ـ در آن به خوبی دیده می شود.[5]
در آغاز این نامه چنین آمده:
«ای پسر حنیف! به من گزارش رسیده که مردی از جوانان دست و دل باز بصره، تو را به ضیافت و سفره ای دعوت کرده است، تو هم (بدون توجه به جوانب امر) به سوی این دعوت شتافته ای، خوراک های لذیذ و رنگارنگ برایت آورده اند و آنها به ذائقه ات گوارا آمده و قَدَح های غذا را به سوی تو حواله کرده اند.
و ما ظننت انّک تجیب الی طعام قوم عائلهم مجفوّ، و غنیّهم مدعوٌّ
من گمان نمی کردم که تو دعوت به مهمانی کسانی را بپذیری که مستمندانشان گرسنه اند و به دور از آن سفره، ولی پولدارانشان دعوت شده و کنار آن سفره هستند، بنگر که تو از این آخور چه می جوی!؟ آن چه را که یقین نداری حلال و گوارای یک فرد مسلمان است، بدور انداز و آن چه به یقین می دانی که حلال و گوارا است، از آن استفاده کن.
ای عثمان بن حنیف! بدان و درک کن که هر شخصی، پیشوا و رهبری دارد که در کارها و امور، از او پیروی می کنند و او را اسوه خود قرار می دهند و در پرتو بینش و شناخت او بهره مند می شوند اینک بدان که پیشوای شما (علی ـ علیه السلام ـ ) از دنیای خود، در مورد لباس، به دو لباس بی ارزش اکتفا کرده و از غذای آن، به دو گِرده نان جوین قناعت نموده است. درست است که شما تا این حدّ قدرت ندارید (همانند من باشید) ولی مرا با پرهیزکاری، کوشش در راه حق، نفس کشی و استقامت و دقت در امور کمک کنید».
در قسمت دیگر این نامه می فرماید:
«اگر بخواهم از شهد عسل و مغز گندم غذا تهیه کنم و اینها را درهم بیامیزم و بخورم، و لباس ابریشم بپوشم،می توانم ولی هیهات از این که هوای نفس بر من چیره گردد، و حرص و آز، مرا بر آن دارد که چنین غذایی بخورم، اما شاید در حجاز و یمامه کسی باشد که به یک گرده نان، دسترسی ندارد و هرگز شکم سیر به خود ندیده باشد، یا با شکم پر و سیر بخوام ولی در اطرافم شکم های گرسنه و جگرهای سوخته ای به خواب نروند یا آن چنان باشم که شاعر می گوید:
و حسبک داء ان تبیت ببطنه و حولک اکباد تحنّ الی القدّ
؛ همین درد، تو را بس که با شکم پر بخوابی و در اطرافت جگرهایی باشند که برای به دست آوردن کاسه غذا (یا نان خشک) پر بزنند.
آیا به همین اکتفا کنم که بگویند این شخص امیر و رئیس مؤمنان است، ولی در دشواری های مؤمنان شرکت نداشته باشم، یا در گرفتاری های زندگی، پیشوا و پیشرو آنها نباشم...
و در قسمت دیگر این نامه می فرماید: گویا از گوینده ای از شما بگوشم رسید که می گفت: وقتی که غذای پسر ابوطالب چنین (ساده) باشد، باعث ضعف شده و این ضعف او را از پیکار با قهرمانان و شجاعان باز می دارد. ولی این را بدان که درخت کوهستانی (با این که از نظر تغذیه و آب، به آن رسیدگی نمی شود) محکمتر است، اما درخت های سبز (که به آنها رسیدگی می شود) پوستشان نازکتر است. ازطرفی شعله آتش چوب گیاهان کوهستانی افروخته تر و خاموشی آنها دیرتر است. پیوند من با رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ همانند نسبت نور به نور (که نور دوم از نور اول گرفته شده است) و نسبت دست به بازو است. سوگند به خدا اگر تمام عرب همراه شوند و به جنگ من آیند، پشت به جنگ نمی کنم، و اگر فرصت به دست من آید با شتاب (برای سرکوبی دشمن) می روم. کوشش پی گیر می کنم تا زمین را از لوث وجود این فرد منحرف و وارونه (امثال معاویه) پاک سازم چنان که خار و خاشاک از میان دانه های درو شده جدا گردد.
و در پایان نامه فرمود: «ای عثمان! از خدا بترس و به چند قرص نان قناعت کن تا از آتش دوزخ رهایی یابی».[6]

[1]. تنقیح المقال، ج2، ص245.
[2]. معجم الرجال، ج11، ص115.
[3]. تاریخ یعقوبی، ج2، ص179.
[4]. مصادر نهج البلاغه، ج3، ص366 ـ تاریخ کامل ابن اثیر، ج3، ص224.
[5]. نگارنده درباره این نامه و شرح حال عثمان بن حنیف، کتابی به نام «عثمان بن حنیف استاندار بصره» تألیف کرده که منتشر شده است.
[6]. نگاه کنید به نامه 45 نهج البلاغه.
محمد محمدی اشتهاردی - داستان های نهج البلاغه

[ جمعه 91/2/29 ] [ 6:44 عصر ] [ علی آلیانی ] [ نظر ]

و اما تهدید استاندار خوزستان، که امیدواریم جدی باشه:

مغازه هایتان را می بندیم

ورود کامیون و وانت‌بار به داخل شهر ممنوع است و مردم از این وضعیت ناراضی هستند؛ لذا باز هم می‌گوییم که مجتمع آن‌ها ساخته شده و باید هر چه زودتر در این مکان مستقر شوند.دو سال به آن‌ها فرصت دادیم و با اهدای وام و زمین مشکلاتشان را حل و زیرساخت لازم را برای آن‌ها فراهم کردیم. لذا دیگر بیشتر نمی‌توان به آن‌ها مهلت داد و امروز باید در مکان تعیین شده قرار گیرند.بارها خبر خارج شدن بنکداران از مرکز شهر اهواز شنیده و اعلام شده بنکداران باید تا فلان روز از شهر خارج شوند اما تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده است.

استاندار خوزستان در خصوص ساخت مجتمع بنکداران و حضور نیافتن بنکداران در این مجتمع، گفت: بنکداران باید هر چه زودتر در مکانی که برای آن‌ها معین شده مستقر شوند، در غیر این صورت درب مغازه آن‌ها را می‌بندیم.

سیدجعفر حجازی اظهارکرد: ورود کامیون و وانت‌بار به داخل شهر ممنوع است و مردم از این وضعیت ناراضی هستند؛ لذا باز هم می‌گوییم که مجتمع آن‌ها ساخته شده و باید هر چه زودتر در این مکان مستقر شوند.

وی با بیان این‌که ما محکم بر سر موضع خود ایستاده‌ایم، افزود: دو سال به آن‌ها فرصت دادیم و با اهدای وام و زمین مشکلاتشان را حل و زیرساخت لازم را برای آن‌ها فراهم کردیم. لذا دیگر بیشتر نمی‌توان به آن‌ها مهلت داد و امروز باید در مکان تعیین شده قرار گیرند.

 

بارها خبر خارج شدن بنکداران از مرکز شهر اهواز شنیده و اعلام شده بنکداران باید تا فلان روز از شهر خارج شوند اما تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده است.

مجتمع بنکداران اهواز شامل 720 قطعه زمین می‌باشد که در حال حاضر 63 واحد آن به بهره‌برداری رسیده و 189 قطعه آن در حال آماده‌سازی است.

منبع: خوانانیوز


[ جمعه 91/2/29 ] [ 6:29 عصر ] [ علی آلیانی ] [ نظر ]

سلام

از مدتها قبل قصد داشتم مطالبی موثری درباره وضعیت هسته مرکزی شهر اهواز و افتضاحی که این انباردارها و سرمایه دارهای شلخته و بی انصاف،بسر (سابقاً) بهترین منطقه شهر اوردن براتون بذارم. اتفاقی توی سایت خوانا نیوز به تهدید جدید استاندار نسبت به قشر بر خوردم. آقای استاندار! مردم از شما عمل میخان. مرمیکه نه آسایش شبانه دارن. مردمیکه نه بهداشتی براشون مونده. نه امنیتی. منطقه مرغوبی که تمام بافت جمعیتی اصیلش بدلیل منفعت طلبی سرمایه دارهای از خدا بیخبر و بیغیرتی شهرداری در دادن مجوز که ادامه هم داره!، به نابودی تمام عیار رفته. خدا کنه فکری کنی آقای استاندار! مردم دعات میکنن. البته بعدن چندین عکس گویا که خودم تهیه کردم براتون میذارم تا ببینید چه افتضاح و بهم ریختگی در هسته مرکزی شهر در جریانه.

رژه بنکداران روی اعصاب مردم اهواز

باتوجه به مسدود شدن خیابانهای امام خمینی(ره) و سلمان فارسی، اکنون تنها خیابان قابل تردد در مرکز شهر خیابان آیت الله طالقانی است که رفت وآمد در این مسیر نیز به دلیل تخلیه بار برای بنکداران مختل می شود. هرچند چندی است که با دستور استاندار خوزستان و مساعدت رئیس پلیس راهور اهواز، ورود کامیون و کامیونت به هسته مرکزی شهر اهواز ممنوع شده است اما این راهکار نیز نتوانسته مشکلات منطقه و ساکنان آن را حل کند.

حضور بنکداران در محدوده های پرتردد شهر اهواز باعث ایجاد مشکلاتی برای ساکنان محل و رهگذران شده و ضرب الاجلهای انتقال آنها نیز تاکنون به نتیجه نرسیده تا همچنان بنکداران بر روی اعصاب شهروندان اهوازی رژه بروند.

با خودروی شخصی به مرکز شهر آمده بود اما پشیمان شد. ترافیک سنگین بود و رانندگان کلافه از معطلی و گرمی این روزهای هوای اهواز یکسره بوق می زدند. بالاخره بعد از نیم ساعت، آرام آرام خودروها راه افتادند.

کمی که جلوتر رفت متوجه علت ترافیک شد، کامیونی درحال تخلیه جنس برای یک عمده فروش در هسته مرکزی شهر بود. یادش آمد که چند وقت پیش یکی از روزنامه های محلی نوشته بود: «بنکداران هسته مرکزی شهر فقط 48 ساعت فرصت دارند تا به مکان جدید نقل مکان کنند».

از دو سال گذشته در پی بسته شدن اصلی ترین خیابان مرکز شهر (سلمان فارسی) به دلیل عملیات حفاری ایستگاه های مترو و یک طرفه شدن خیابان طالقانی کل منطقه گرفتار ترافیک بسیار سنگینی شده که تردد در خیابانها حتی برای عابران پیاده با دشواری صورت می گیرد، چه رسد به خودروها. استقرار بنکداران در خیابانهای فرعی اطراف سه خیابان اصلی شهر شامل سلمان فارسی، امام خمینی(ره) و آیت الله طالقانی نیز مزید بر علت شده زیرا بارگیری یا تخلیه بار کامیونها و وانت بارها، دامنه ترافیک را علاوه بر معابر اصلی به خیابانهای فرعی نیز کشانده است.

روزانه صدها کاسب اهوازی و حتی خرده فروشان شهرهای اطراف برای تامین کالاهای مورد نیاز مغازه خود به هسته مرکزی شهر مراجعه می کنند. این منطقه در واقع قطب تجاری اهواز و دیگر شهرهای استان خوزستان به شمار می رود؛ قطبی که ترافیک شهر را قفل کرده و مشکلات فراوانی برای شهر و شهروندان ایجاد کرده است.

چندی است که دوباره زمزمه خارج کردن بنکداران از هسته مرکزی اهواز به گوش می رسد اما تاکنون هیچکس شاهد اقدامی در این زمینه نبوده است.

در سال گذشته بود که عبدالعزیز فدعمی، فرماندار اهواز، بر لزوم جابه جایی بی قید و شرط بنکدارن اهوازی از مرکز شهر تاکید کرد و گفت: برای جابه جایی بنکداران زمان و هزینه زیادی صرف و همه امکانات برای این انتقال فراهم شده است.

وی با اعلام در دستور کار قرار داشتن انتقال بنکداران از هسته مرکزی شهر گفته بود: بنکداران باید در این باره با مسئولان و مدیران شهری همکاری کنند. فرایند این جابه جایی باید به صورت 24ساعته انجام شود.

فدعمی تصریح کرد: در جابه جایی بنکداران ما ذینفع نیستیم بلکه با توجه به مشکلات ایجادشده برای شهر و شهروندان در این مدت و مناسب بودن مکان جدید که از امکانات لازم برخوردار است، انتقال سریع آنان جزو ضرورتهای اهواز است.

فرماندار اهواز بار دیگر تاکید می کند که با توجه به ساخت مجتمع بزرگ بنکداران در خارج از شهر، همه امکانات لازم برای استقرار آنان مهیا شده و می افزاید: با وجود این، متاسفانه شاهد مقاومتهایی از سوی برخی بنکداران برای انتقال به مکان جدید هستیم که در این مورد اقدام مقتضی صورت می گیرد.

وی عنوان می کند: باتوجه به مسدود شدن خیابانهای امام خمینی(ره) و سلمان فارسی، اکنون تنها خیابان قابل تردد در مرکز شهر خیابان آیت الله طالقانی است که رفت وآمد در این مسیر نیز به دلیل تخلیه بار برای بنکداران مختل می شود. هرچند چندی است که با دستور استاندار خوزستان و مساعدت رئیس پلیس راهور اهواز، ورود کامیون و کامیونت به هسته مرکزی شهر اهواز ممنوع شده است اما این راهکار نیز نتوانسته مشکلات منطقه و ساکنان آن را حل کند.

سر و صدای ناشی از تردد خوردوها، داد و بیداد کارگران و تخلیه بار در این مدت آسایش و آرامش ساکنان منطقه را سلب کرده از این رو به نظر می رسد که تنها راه حل برای رفع مشکلات و تسهیل تردد در هسته مرکزی شهر، جابه جایی صنوف مستقر در منطقه باشد. ضرب الاجلهای بی ثمر اواخر اردیبهشت ماه سال گذشته بود که مدیرعامل میادین و فرآورده های کشاورزی و ساماندهی مشاغل شهری شهرداری اهواز اعلام کرد که بنکداران هسته مرکزی شهر 48 ساعت فرصت دارند تا برای جابه جایی به مکان جدید، اقدام کنند، اما شواهد و قرائن نشان می دهد بنکداران این ضرب الاجل را چندان جدی نگرفتند و همچنان به فعالیت در همان مکان قبلی ادامه می دهند.

ابراهیم علی نژاد در جمع خبرنگاران گفته بود: برای اجرای ابلاغیه فرمانداری اهواز درباره خروج بنکداران از هسته مرکزی شهر، پیگیریهای لازم انجام و برای همه بنکداران این منطقه اخطاریه پلمب صادر شده است.

و ی تاکید کرده بود: 97بنکدار در هسته مرکزی شهر اهواز مشغول به کار هستند که باید فعالیت آنان متوقف شود.

وی گفت بود: از روز شنبه، 30 اردیبهشت سال 1390 هیچ بنکداری حق فعالیت اقتصادی در هسته مرکزی شهر را ندارد و شهرداری منطقه یک اهواز پیگیری این موضوع را در اولویت کاری خود قرار داده است.

ساخت مجتمع بزرگ بنکداران اهواز در زمینی به وسعت 50 هکتار و از سال 1385 آغاز شده و بر اساس طراحی انجام شده، در این مکان برای راه اندازی بیش از 800 واحد بنکداری کوچک و بزرگ فضا وجود دارد اما تاکنون فقط حدود50 نفر از بنکداران در آن مستقر شده اند و گویا 35 بنکدار دیگر نیز در حال برنامه ریزی برای انتقال به این مجتمع هستند.

محمدعلی بلک، عضو هیئت امنای مجتمع بنکداران اهواز نیز می گوید: کمترین عرض خیابان در این مجتمع 20 متر است که چنین فضایی را اگر با مرکز شهر مقایسه کنیم، درمی یابیم که قدرت مانور و آزادی عمل کامیونها چقدر متفاوت است. با تکمیل و اجرای کامل این مجتمع تردد درون شهری صدها کامیون و وانت در شبانه روز حذف خواهد شد که به کاهش 30 درصدی بار ترافیکی هسته مرکزی شهر و در نتیجه به کاهش مصرف سوخت، صرفه جویی در زمان، کاهش آلودگی هوا و دسترسی آسان تر شهروندان به مراکز درمانی و خدماتی شهر منجر می شود.

حسین کتانی، دیگر عضو هیئت امنا و خزانه دار مجتمع نیز می گوید: زمانی که در مرکز شهر مستقر بودیم، مشکلات زیادی داشتیم و به جرات می توان گفت که مشکلات ما از ساکنان منطقه بیشتر بود. برای نمونه، تخلیه بار در مرکز شهر معضلات خود را داشت، کامیونها در طول روز نمی توانستند وارد مرکز شهر شوند و باید تا نیمه شب منتظر می ماندیم، اما امروز و در این مجتمع دیگر این مشکلات وجود ندارد.
کتانی درباره مشکلات احتمالی ناشی از همجواری با مجتمع فولاد خوزستان نیز تاکید می کند:« درباره بلا اشکال بودن ساخت مجتمع بنکداران در این مکان از سازمان حفاظت محیط زیست استعلام کردیم که سازمان مذکور در جوابیه ای ساخت آن را در این مکان از نظر زیست محیطی بلامانع دانست. این جوابیه نشان می دهد که انبار کردن و نگهداری موادغذایی و اجناس مصرفی بنکداران در همسایگی مجتمع فولاد خوزستان مشکلی ایجاد نمی کند.

سید جعفر حجازی استاندار خوزستان نیز بار دیگر بر خروج سریع و بی قید و شرط بنکداران از هسته مرکزی کلانشهر اهواز تاکید کرد و گفت: از این پس محدودیت ما بیشتر خواهد شد و بنکداران چاره ای جز جابه جایی ندارند.

حجازی اظهار کرد: ما اعتقاد داریم این صنوف باید هرچه سریع تر به خارج از شهر نقل مکان کنند زیرا برای جابه جایی بنکداران هزینه زیادی صورت گرفته و با توجه به فراهم شدن امکانات لازم برای خروج آنان، قادر به صرف هزینه مجدد نیستیم.

وی گفت: در این زمینه به فرماندار اهواز گفته بودم که بعد از پایان تعطیلات نوروزی کار جابه جایی بنکداران به اتمام برسد که باید علت این تاخیر را از فرماندار اهواز استعلام کنم. تمامی زیرساختها در محل جدید فراهم شده و بهانه ای برای عدم جابه جایی بنکداران برای آنان باقی نمانده است.

حجازی افزود: مسئولان شهری باید عزم خود را جزم کنند تا هرچه سریع تر هسته مرکزی شهر اهواز از این صنوف تخلیه شود. مهلتی برای آنان باقی نمانده است. بنکداران توانسته اند با تسهیلات بانکی امکانات خوبی در محل جدید فراهم کنند.

ضرورتی برای احداث مجتمع جدید بنکداران وجود ندارد
یک مقام مسئول در شهرداری نیز اهواز با اشاره به آماده سازی مجتمع بنکداران اهواز، گفت: این مجتمع شامل 720 قطعه زمین است که 188 قطعه از این تعداد در حال آماده سازی و 63 واحد از آن در حال حاضر به بهره برداری رسیده است.

علیرضا عالی پور اظهار داشت: 262 نفر در اهواز دارای پروانه بنکداری هستند که 93 واحد از این صنف در مرکز شهر مستقر هستند و به دلیل مشکلاتی چون اختلال در ترافیک باید از این منطقه خارج شوند.

معاون شهردار اهواز با بیان اینکه ضرورتی برای احداث مجتمع جدید بنکداران وجود ندارد، ادامه داد: زمین مورد نظر این افراد فاقد مجوز کمیسیون ماده پنج (تغییر کاربری نشده) و در حریم چاه های نفت است، علاوه بر این مجتمع بنکداران گنجایش استقرار تمام واحدهای این صنف را دارد و برای همین منظور ساخته شده است، بنابراین ضرورتی برای احداث محل جدید احساس نمی شود.

آغاز شمارش معکوس برای جابه جایی بنکداران اهواز
ابراهیم علی نژاد مدیرعامل میادین فرآورده های کشاورزی و ساماندهی مشاغل شهری شهرداری اهواز ضمن تاکید دوباره بر انتقال بنکداران به مجتمع بزرگ بنکداران اهواز گفت: در این زمینه قانون ممنوعیت ورورد کامیون و کامیونت به مرکز شهر از سال گذشته اجرایی شده است.
وی ادامه داد: در این زمینه منتظر تصمیم اولین جلسه شورای ترافیک در سال جدید هستیم. البته بخش خوبی از بنکداران به این منطقه نقل مکان کرده اند.

علی نژاد یادآور شد: شهرداری اهواز در این زمینه از همه ظرفیتهای قانونی و ساز و کارهای موجود برای انتقال مشاغل مزاحم از جمله بنکداران استفاده خواهد کرد.

به گزارش مهر، وی به مشکلات ترافیکی و عدم ورود خودروهای امدادی در مواقع لزوم اشاره کرد و گفت: تمام زیرساختهای لازم اعم از آب، برق، تلفن و بانک، آسفالت و ... در مجتمع بزرگ بنکداران فراهم و شمارش معکوس برای رفع این معضل برای همیشه در کلانشهر اهواز آغاز شده است.

منبع: خوانا نیوز


[ جمعه 91/2/29 ] [ 6:27 عصر ] [ علی آلیانی ] [ نظر ]

بسم رب النور

بسم رب العشق

بسم رب الهادی المهدی

آن که شعر و هرچه موسیقی ست

نذر درگاهش

آن که پاکان هنر در پای او سجاده افکندند

بسم رب العشق

آن که حافظ ها و سعدی ها

عشق او و آل او را بر زبان دارند

بسم رب الهادی المهدی

صاحب عصری که عالم وامدار اوست

گرچه دجالان بدآهنگ

گرچه شیطان های بد ترکیب

داردار و واق واق خویش را آواز می گویند

این نه موسیقی ست

این نه شعر و نه ترانه

این همه فحش است

این فضیحت نامه ی صهیون و آمریکاست

بچه های نطفه هایی از لجن روییده در مرداب

کارگردان

استخوانی پرت خواهد کرد

پیش دم جنبانی چلپاسه ای بدبو

آن دَل هرجایی یابو



مزد وق وق کردن سگهای بی اصل و نسب این است

مزد سگدوخوانی این از شغالان بدصداتر

مزد این چندین دهان بی چاک

استخوانی

مزد این مزدورهای مست عیاشش

فکر چندین جایزه از دست خام چند خاخام اند

جایزه در راستای فکرهایی از جنابت تا جنایت پُر

جایزه در راستای گنده گویی ها و چیزی از همین هایی که می دانید و می دانند

پولهای هرزه سهم حنجر بدبوی فحاشش



مرتدند اینان نه یک تن شان

مرتد اول همین بالاترین با بچه های تخس بی مادر

با همان اصحاب یک پاشان به اسرائیل

با همان مسئول کلاشش

مرتد دوم

کارگردان چنین آهنگ بد آهنگ

مرتد سوم همین خفاش عیاشش ...

مانده آن سو مادری چشم انتظار راه

مادری شرمنده ی شاهین...

نه ، خفاشش!

 

دوستان میشود کمی فکر کنیم بخشی از گناه جسارت این دشمنان خدا به اعمال ما برمیگرده؟


[ جمعه 91/2/29 ] [ 2:33 صبح ] [ علی آلیانی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

لینک دوستان
برچسب‌ ها
امکانات وب
ایران رمان