منتقدانه .. و زمانی که قائم ما ظهور کند، ندا در دهد:
آگاه باشید ای جهانیان!
که منم امام قائم..
آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده..
بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنه کام کشتند..
بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را عریان روی خاک افکندند..
آگاه باشید ای جهانیان که جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند..
*یالثارات الحسین علیه السلام*
|
ادعای امارات به نفع ایران تمام شد:
البته این وسط آدم با احمدینژاد هم میماند که چهکار کند. احمدینژاد آدم عجیب و غریبی است. درست در شرائطی که کسی انتظار کاری از او ندارد، همان کار را انجام میدهد. اهل سیاست غرب در کار این مرد ماندهاند چه برسد به این کشورک کوچک، "امارات". چندی پیش حتی نشریهی فارین پالیسی نیز مواردی را در... بولتن نیوز: یک ضرب المثل قدیمی هست که میگوید «در شهر بیکلانتر، قورباغه هفتتیر کش است». حالا حکایت، حکایت این «کشور»ک امارات است. این کشورک که عمر آن از عمر بابای ما هم کمتر است و مساحت آن هم به اندازهی یکی از استانهای کوچک ایران است و جمعیت آن هم حدود 6صدم ایران، در این هیری بیری قیامهای خاورمیانه و سرنگونی کشورهای عربی منطقه و بحران مالی اقتصاد دنیا، خیالات برش داشته و خواسته برای اینکه عرض اندامی کند و بگوید که آهــــــای مردم دنیا، این گوشه کنارها، کشوری به نام امارت هم هست ها! چرا همهش به ایران توجه دارید؟ خب یک خرده ما را هم آدم حساب کنید بابا!، سفر احمدینژاد به جزیرهی ابوموسی را بهانه کرده و بار دیگر ادعاهای پیشین خودش دربارهی جزائر خلیج فارس را پیش کشیده است. البته این وسط آدم با احمدینژاد هم میماند که چهکار کند.احمدینژاد آدم عجیب و غریبی است. درست در شرائطی که کسی انتظار کاری از او ندارد، همان کار را انجام میدهد. اهل سیاست غرب در کار این مرد ماندهاند چه برسد به این کشورک کوچک. چندی پیش حتی نشریهی فارین پالیسی نیز مواردی را در مورد چگونگی مواجهه با احمدینژاد در یک مصاحبهی رو در رو منتشر کرد که در نوع خودش جالب بود. کارهای عجیب به سبک احمدی نژاد سفر احمدینژاد به جزیره ابوموسی هم از آن دست کارهایی بود که شاید در این مقطع زمانی، کسی فکرش را هم نمیکرد. از آن مهمتر، سخنانی بود که او در این سفر به زبان آورد. احمدینژاد با بیان اینکه «برخی مباحث نظیر نام خلیج فارس موضوعاتی صریح و روشن است» گفت: برخی حقایق همچون خورشید میدرخشند و نیازی به تکرار و تاکید بر آنها نیست از جمله نام خلیج فارس که همهی اسناد تاریخی گواه بر این است که نام این پدیدهی طبیعی در طول تاریخ همواره خلیج فارس بوده است. ملت ایران هیچ نگرانی از ناحیهی تحریف اسامی چون خلیج فارس ندارد چراکه نگرانی ناشی از ناتوانی و ضعف است که ملت ایران از این نقیصه دور هستند.
بعد هم مثل همیشه یکی دو چشمه از آن طعنههای همیشگی خودش به کشورکهای حاشیهی خلیج فارس زد و ادامه داد: این خیلی ناپسند است که به دیگران اجازه دهیم در سرزمین ما پایگاه نظامی ایجاد کرده و از ما علیه دیگر ملتهای منطقه استفاده کنند و هزینههای اقدامات را نیز از پول نفت و امکانات خودمان محاسبه کنند. آزادی حق همهی ملتهاست، اما این خندهدار است که کسانی که در تاریخ خود آزادی حق انتخاب و انتخابات نداشتهاند بیایند و تحت مدیریت عواملی خارجی کشور دیگری را به بهانهی برگزاری انتخابات و آزادی دادن به مردمش تحت فشار قرار دهند. رییسجمهور با بیان اینکه «اسباب دست مستکبران بودن خیلی ناپسند است» تاکید کرد: یقیناً کسانی که امروز به مستکبران برای تحقق اهداف کمک میکنند، پس از تحقق این اهداف خودشان موضوع طراحیها و برنامههای مستکبران خواهند بود. شیوخ شکم گنده عصبانی شدند حالا این حضرات شیوخ شکمگنده که از سفر احمدینژاد عصبانی بودند یک طرف، سخنان احمدینژاد هم طرف دیگر موجب آتش گرفتن آنها از درون و برون شد و آن شد که پس از سخنرانی او،«شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان»، وزیر امور خارجه امارات، این سفر را محکوم کرده و آن را تجاوز به حقوق سرزمینی کشورش تلقی کرد! در همین حال شورای همکاری خلیج فارس نیز در اقدامی مداخلهجویانه و در حمایت از این ادعای توخالی با محکوم کردن سفر رییس جمهور ایران به این منطقه در بیانیهای مدعی شد که این بازدید نقض حاکمیت دولت امارات به شمار میرود نه تغییر وقایع تاریخی و حقوقی و حاکمیت امارات بر جزایر سه گانه. نبیل العربی، دبیرکل این اتحادیه در بیانیهای با بیان این ادعای واهی که با نگرانی بسیار اخبار مربوط به سفر احمدینژاد به جزیره بوموسی را پیگیری میکند، اعلام کرد که باید از این گونه اقدامات که موجب افزایش تنشها در منطقه و تیره شدن روابط کشورهای عربی و ایران میشود، خودداری کرد.
دم خروس ماجرا بیرون زد به دنبال آن آمریکا هم وارد بازی شد و از ادعای امارت حمایت کرد و اینجا بود که بار دیگر دم خروس ماجرا بیرون زد. در بیانیه وزارت امور خارجه آمریکا که 17 آوریل منتشر شد، آمده بود: «تلاش های امارات متحده عربی را در این خصوص مورد تایید آمریکاست و آمریکا از ایران می خواهد که به ابتکار امارات متحده عربی برای حل موضوع از طریق مذاکرات مستقیم، دیوان بین المللی دادگستری، یا هر مرجع مناسب دیگری، به صورت مثبت پاسخ دهد.» در بخش دیگری از بیانیه وزارت خارجه آمریکا آمده است: «اقدام هایی نظیر دیدار احمدی نژاد، ریس جمهور ایران، از جزیره ابوموسی، تنها تلاش ها برای حل این مساله را تنها پیچیده تر می کند.» بررسی تاریخی جزائر سه گانه البته ادعای تعلق جزائر سه گانه اولین باری نیست که از سوی امارات بیان شده است. حتی در طول سالهای اخیر بیش از هزار عنوان کتاب و مقاله به سفارش دولت امارات به زبانهاى عربى و انگلیسى تهیه و به چاپ رسیده که در همهی آنها بر حق امارات دربارهی جزایر نامبرده تأکید شده و از «اعادهی حاکمیت» ایران در سال 1350 و استمرار حاکمیت آن بر این جزایر در نزدیک به چهل سال اخیر به عنوان «اشغال» و از ایران به عنوان کشور «اشغالگر» یاد شده است. چند سال پیش و در جریان اجلاس اتحادیهی کشورهای عرب، نیز این ادعاها مطرح شده بود، اما کشورهای عربی این بار تنها به محکومیت ایران و تاکید بر مالکیت امارات بر جزایر سه گانه اکتفا نکردند، بلکه پا را فراتر گذاشته و پیشنهاد ارجاع پرونده به شورای امنیت را مطرح ساختند. جالب است که تمامی این اتفاقات در شرایطی صورت گرفت که منوچهر متکی، وزیر امور خارجه وقت کشورمان هم به عنوان عضو ناظر در این جلسه حاضر بود! شاید بهدلیل همین کمکاریهای دستگاه دیپلماسی و وزارت خارجه بود که این بار احمدینژاد تصمیم گرفت خود مستقیما وارد معرکه شود و حریف بطلبد. بدون شک مطالعهی تاریخ خلیج فارس، خود گویای ادعای واهی اماراتیها خواهد بود. این مهم است که بدانیم مجموعه این جزایر یکی از پانزده نقطه استراتژیک جهان محسوب می شود. زیرا به علت عمق نسبتاً زیاد آب در نزدیکی آنها (در حدود یکصد متر) و نیز عمق نسبتاً کم خلیج فارس باعث میشود که مسیر تردد و محل فعالیت زیردریایی های استراتژیک که امکان فعالیت در عمق بیش از هفتاد متر را دارا هستند، محدود به حاشیه این جزایر شده و در اختیار داشتن آنها امکان تسلط بر فعالیت اینگونه زیردریایی ها را فراهم آورد.
از هزاره دوم ق. م جزیره ابوموسی همانند سایر جزایر فارس توسط ایرانیان اداره میشود و جزو قلمرو شاهنشاهی ایران بوده است. خلیجفارس و جزایر آن ازجمله ابوموسی در روزگار ایلامیان بهویژه در زمان سلطنت شیلهک این شوشیناک (1151 - 1165 پیش از میلاد) تحت تسلط این سلسله بوده است. در دولت ماد نیز جزایر خلیجفارس جزو یکی از ایالتهای جنوب غربی و سپس جزو ساتراپ (استان) چهاردهم دولت ماد به نام «درنگیانه» و بخشی از کرمان بود. در دوران هخامنشیان این جزایر از جمله جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک به موجب بند 6 ستون اول کتیبه بیستون، جزو استان پارس بوده است. همچنین در دوران اشکانیان، در روزگار سلطنت مهرداد اول (138-171پیش از میلاد) بنادر و جزیرههای پارس تحت حکومت این سلسله قرار گرفت. در عهد ساسانیان جزایر و بنادر خلیجفارس جزو قلمرو ایران و کوده (شهر) اردشیر، خوره (استان) پارس و جزو پادکیسان نیمروز بود. پس از ورود اسلام به ایران، در دوره اقتدار آل بویه (از323 هـ. ق)، بنادر و جزایر سراسر کرانههای خلیجفارس در قلمرو فرمانروایی آنها قرار داشت. این فرمانروایی به دست سلجوقیان کرمان ادامه داشت تا اینکه پس از انقراض ملوک کیش در سال 626 هـ. ق، در روزگار اتابکان فارس و ایلخانان مغول، والیهای دریای فارس یا ملوک هرمز، در جزیره کیش سکنی گزیدند و تا سال (779 هـ. ق) بر تمام جزایر خلیج و دریای مکران (دریای عمان) حکومت کردند. تیموریان نیز خراج جزیره کیش و سایر جزایر خلیجفارس را تا سال 873 هـ. ق که در ایران حکومت داشتند، جزو فارس محسوب میکردند. با ورود پرتغالیها به خلیجفارس و آغاز فعالیتهای استعمار نوین در منطقه، جزایر این خلیج از جمله ابوموسی به اشغال دریانوردان پرتغالی درآمد. در روزگار سلطنت شاه عباس صفوی، پس از یک دوره طولانی نبرد، جزایر و بنادر ایران در خلیجفارس از جمله ابوموسی، قشم، هرمز و بحرین به وسیله نیروهای ایرانی آزاد شد که به همین مناسبت بندر گمبرون به بندرعباس تغییر نام یافت. در سال1147 هـ. ق (1735 م) نادرشاه افشار، لطیف خان دشتستانی را به سمت حاکم ایالتهای جنوب ایران و کاپیتانی کل سواحل و بنادر و جزایر خلیجفارس منصوب کرد که این فرد در سال1736 م به بحرین لشکر کشید و شیخ جبار هوله، یاغی بحرین را شکست داد و کلید دژ بحرین را برای نادرشاه فرستاد. کریم خان زند نیز در سال 1179 هـ. ق (1765 میلادی) بر سراسر منطقه فارس و جزایر خلیجفارس از جمله ابوموسی و... اعمال حاکمیت کرد. در دوره قاجاریه آقامحمدخان پس از شکست دادن جانشینان کریم خان زند، موفق شد بر تمام ایران از جمله بنادر و جزایر خلیج مسلط شود. در روزگار فتحعلی شاه هم جزایر دریای پارس از جمله کیش، بحرین، ابوموسی، هندورابی، تنب بزرگ و تنب کوچک، فارور و... جزو ایالت فارس محسوب میشد و در سال 1263 هـ. ق کرانهها و جزیرههای خلیجفارس از جمله جزیره ابوموسی بخشی از ایالت «بنادر خلیجفارس» شد.
انگلیسیها مثل همیشه آتش بیار معرکه بودند اما نظم جدید منطقه خلیجفارس ریشه در تکامل تدریجی و تاریخی آن ندارد بلکه نتیجه مهندسی انگلیسیها است. انگلیسیها در ابتدا با برخی از اقوام ساکن در منطقه مانند خاندان القاسمی برخورد نظامی کرده و آنها را شکست دادند. به تدریج با قبایل مستقر در مناطق ساحلی و نیز جزایر خلیجفارس مانند آلنهیان و آلمکتوم در منطقه امارات امروزی از در سازش درآمدند. این قبایل بسیار کوچک، به تدریج در این منطقه بسیار محروم تثبیت شدند و در ارتباط نزدیک با انگلستان با جغرافیای سیاسی این منطقه گره خوردند. ساکن شدن دیگر خاندانها در جزایر این منطقه ریشه در پیوند آنها با نظم سیاسیای بود که انگلستان برای این منطقه تدارک دیده بود. در زمان جنگ جهانی اول نفوذ انگلیس بر منطقه خلیجفارس دوچندان شد زیرا با فروپاشی امپراتوری عثمانی، تضعیف شدید حکومت ایران و نیز از میان رفتن قدرتهای رقیب بینالمللی، انگلستان به قدرت محوری در نظام بینالملل بدل شد.از این رو مهندسی بخش عمدهای از منطقه خاورمیانه توسط انگلستان صورت گرفت. پیدایش اکثر کشورهای کنونی خاورمیانه محصول این مهندسی چندجانبه بود که در رأس آن انگلستان قرار داشت. البته انگلستان هنوز اجازه تشکیل کشورهای مستقل در حوزه جنوبی خلیجفارس را نداده بود و اهمیت حفظ مستعمره هند سبب شده بود که این کشور مستقیما در منطقه حضور داشته و آن را کنترل کند. اما در همان زمان هم انگلیسیها و مورخان و متخصصان آنها تردیدی در هویت و ماهیت ایرانی خلیجفارس نداشتند به طوری که سر آرنولد ویلسون در کتاب مشهور خود در سال 1928 ضمن تاکید بر نام خلیجفارس در مورد هویت آن مینویسد: چه در گذشته و چه در حال هیچ گذرگاه آبی از نظر جغرافیدانان، باستانشناسان، سیاحان، سیاستمداران و بازرگانان به اهمیت خلیجفارس نبوده است. این گذرگاه آبی که فلات ایران را از سرزمینهای عربنشین جدا میکند بیش از 2200 سال است که هویت ایرانی داشته است.
جغرافیای کنونی سیاسی حاشیه جنوبی خلیجفارس محصول جنگ جهانی دوم و تغییر ساختار نظام بینالمللی در این مقطع سرنوشتساز تاریخی است. از نظر تاریخ دو رویداد همزمان مبنای شکلگیری نظم سیاسی نوین در این منطقه شد. نخست اینکه انگلستان به تدریج به قدرت درجه دوم نظام بینالملل بدل میشد و امکان حضور مستقیم در سرزمینهای جنوبی خلیجفارس را نداشت.به همین دلیل نیز بحثهایی مفصل در پارلمان انگلستان در نهایت به مصوبهای در سال1968 انجامید که بر مبنای آن انگلستان باید تمامی نیروهای خود را از این منطقه خارج میکرد. دوم کشف میادین عظیم نفت در این سرزمینها بود. از اواسط دهه 1950 به تدریج میادین عظیم نفتی یکی پس از دیگری در این مناطق کشف شد و سرزمینهای بیآب و علفی که در فقر فراوانی به سر میبردند از ثروت بالقوه عظیمی برخوردار شدند که میتوانست نهفقط سرنوشت خود آنها را تغییر دهد بلکه منافعی هنگفت برای قدرتهای بزرگ تامین کند. در1937.م انگلیسها در گزارشات خود می آورند که در جزایر منطقه نفت وجود دارد. به دنبال این گزارش شروع به مطالعه در مورد جزایر ایرانی می کنند که مشخص می شود تنب بزرگ و کوچک جزایر خشکی هستند که تنب کوچک کاملا خالی از سکنه است. ماهیگیران ایرانی و صیادان مروارید هنگامی که صید خود را انجام می دهند به این جزایر می آیند تا صدفهای خود را بشکنند. پس از این تحقیقات و در سالهای 1937.م تا 1938.م انگلیسها از ترس آنکه دولت ایران متوجه وجود نفت در جزایر خود شود تصمیم می گیرند که هرچه سریعتر اقدامی انجام دهند که به مالکیت ایران بر جزایر خاتمه بخشند، به این ترتیب که جزیره فارسی را به شیخ کویت و جزیره عربی را به ابوظبی واگذار می کنند. خاطره اسدالله علم از دیدار با سفیر انگلیس در زمان پهلوی دوم مجددا بحث بازپس گیری این جزائر آغاز شده و تلاشهایی برای حل دیپلماتیک این موضوع صورت میکیرد. اسدالله علم جایی در خاطرات خود میگوید: « «بعدازظهر سفیر انگلیس به دیدنم آمد. درباره بحرین و جزایر خلیجفارس که او مایل است به عنوان دو موضوع جداگانه مطرح شود مذاکره کردیم. میگفت اشغال مجدد جزایر تنب برای ما (ایران) آسان است ولی در مورد ابوموسی اشکال دارد چون این جزیره نزدیک به ساحل عربستان قرار گرفته و تصرف آن به این آسانی نیست. پاسخ دادم موقعیت جغرافیایی جزایر نه تصمیم ایران را تغییر میدهد و نه عربها را قادر میسازد که تکهای از خاک ایران را در تصرف داشته باشند. سفیر اظهار داشت که یافتن راهحلی برای مساله بحرین مسلما تاسیس فدراسیون امارات متحده عربی را تشویق خواهد کرد و در این مرحله ایران خواهد توانست ابوموسی را به منظور منافع امنیتی مشترک در خلیجفارس تصرف کند. اگر چنین کاری صورت بگیرد، ما خواهیم توانست به پشتیبانی بریتانیا متکی باشیم. در شام شاهانه شرکت کردم و پیشنهادهای گوناگون سفیر را به عرض رساندم. شاه از من خواست به سفیر بگویم با دوستانی نظیر او، ایران نیاز به دشمن ندارد...» نهایتا در پاییز سال 1350، پس از یک دوره نسبتا طولانی چانهزنیهای پشتپرده و به رسمیت شناخته شدن استقلال بحرین از سوی تهران، یک روز پیش از اعلام رسمی تشکیل فدراسیون شیخنشینهای حاشیه جنوبی خلیجفارس، نیروی دریایی ایران در سه جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی پیاده شده و حاکمیت ایران را پس از یک وقفه 60 ساله دوباره اعمال کرد. البته خود این موضوع که چرا انگلیسیها جزائر را به ایران بخشیدند و در عوض، بحرین را از ایران جدا کردند و متاسفانه محمدرضا پهلوی و سیاسیون وقت ایران نیز در قبال آن حساسیت چندانی از خود نشان ندادند نیز موضوع بسیار مهمی است که باید در جای خود مورد بررسی قرار گیرد.
اتحاد همه ایرانیها علیه دشمن خارجی طی هفتهی اخیر نیز انواع و اقسام اظهار نظرها و واکنشها نسبت به موضوع ادعای امارات مطرح شد. از موجها و جنبشهای وبلاگی و شبکههای اجتماعی گرفته تا واکنش سیاسیون و کارشناسان و نمایندگان مجلس و... . بعضیها سخن از راهاندازی تورهای گردشگری با شرائط ویژه گفتند و برخی دیگر نیز پیشنهاد ساخت مقبره شهدای دفاع مقدس را دادند. همهی اینها باعث شد تا دشمنان این مرز و بوم بفهمند که اگر چه ممکن است ایرانی جماعت در برخی زمینههای سیاسی و اجتماعی با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند اما آنگاه که ماجرای دفاع از میهن و تمامیت ارضی ایران به میان میآید از هر طیف و سلیقهای هم که باشند باز هم ایران را به شرق و غرب عالم نخواهند فروخت. شاهد مدعای ما اظهارات چند روز پیش علیرضا نوریزاده است. وی در گفتگو با صدای آمریکا در پاسخ به این سوال که «ایران می گوید حاضر به مذاکره در مورد واگذاری مالکیت جزایر سه گانه نیست ولی حاضر است برای رفع سوء تفاهم ها گفتگو کند، این سوء تفاهم ها چه می تواند باشد؟» جواب داد: «امارات می گوید ایران بیاید تا با هم به دادگاه لاهه برویم. شما در خانه نشستی یک نفر می آید در می زند و می گوید این خانه مال من است او باید ثابت کند، ما که نباید لاهه برویم، ما که ادعایی نداریم، ما که سرزمین خودمان است.» نوری زاده با اشاره به این که امارات قبل از این جزء ایران بوده، خاطر نشان کرد: «امارات است که ادعا می کند و باید ثابت کند. در درجه اول، امارات باید ثابت کند قبل از 50سال پیش آیا وجود داشته است؟ ولی من هفت هزار سال تاریخ را روی میز می گذارم و می گویم این مجمع الجزایر [کشورهای حاشیه خلیج فارس] مال ما بوده که انگلیس ها آمدند و از ایران جدا کردند. مثل خیلی از جزایر دیگر.»
«نوری زاده» در برنامه سیاسی خود که از شبکه ماهواره ای «کانال یک» (ChannelOne) نیز پخش شد گفت: «کشور امارات ادعایی کرده است که اصلا در اندازه خودش نیست. این مسئولین امارات هم فکری نکنند خبری هست و می توانند کاری در این زمینه انجام بدهند. زمانی که مردم ایران به این جزیره آقایی می کردند کشور امارات وجود خارجی نداشت! لزومی ندارد که ایران با کشور امارات در این زمینه مذاکره کند. چون ابوموسی مال ایران است.» او در ادامه افزود: «من با وجود اینکه با جمهوری اسلامی به شدت مخالف هستم و 33 سال زحمت می کشم که ولایت فقیه و جمهوری اسلامی را از بین ببرم اما باید اعتراف کنم موضع جمهوری اسلامی در این زمینه بسیار قاطع بود و خوب توانست از پس امارات بربیاید. من مطمئن هستم همانگونه که ارتش و سپاه پاسداران نگذاشتند در جنگ با عراق ذره ای از خاک میهن به دست دشمن بیفتد، الان هم نمی گذارند کسی چشم طمع به خاک ایران داشته باشد و تا آخرین لحظه در مقابل دشمن ایستادگی می کنند. ارتش ایران با امثال شهید نامجوها و صیاد شیرازی ها توانست دشمن را شکست بدهد. الان هم ذره ای کوتاه نخواهد آمد.» آری، ایرانی جماعت، خاکش را به اجنبی نفروخته و نخواهد فروخت. این را تاریخ این سرزمین و مردان استوارش ثابت کرده است. از رئیس علی دلواریها تا میرزا کوچکخانها تا همتها و خرازیها و باکریها و همهی شهدای این مرز و بوم. منبع: بولتن نیوز [ چهارشنبه 91/2/6 ] [ 4:50 صبح ] [ علی آلیانی ]
[ نظر ]
شورای وزیران امارات در نشست ظهر امروز خود بر تقویت مناسبات تاریخی با ایران تاکید و بر تمایل خود بر توسعه و تقویت آن تصریح کرد.
به گزارش فارس، هنوز از جنجال رسانهای امارات علیه سفر محمود احمدینژاد رئیس جمهوری ایران به جزیره ابوموسی مدت زمانی زیادی نگذشته است که شورای وزیران این کشور به مسیر درست بازگشت و بر تقویت روابط خود با ایران تاکید کرد. امارات در نامهای به سازمان ملل به سفر رئیس جمهوری ایران به جزیره ابوموسی که بدون هیچ اساسی درباره آن ادعای حاکمیتی دارد، اعتراض کرده بود اما تهران تاکید کرد که این سفر موضوعی کاملا داخلی است و امارات نباید در آن دخالت کند. با بالا گرفتن اقدامات و جنجال رسانهای امارات امیر احمد رضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی به امارات هشدار داد و گفت: اگر دیپلماسی جواب ندهد از طریق نظامی اقتدار ایران را نشان خواهیم داد. خبرگزاری امارات اعلام کرد: شورای وزیران امارات به ریاست شیخ محمد بن راشد آل مکتوم نایب رئیس امارات در جلسه ظهر امروز بر مناسبات تاریخی با جمهوری اسلامی ایران و تمایل امارات بر توسعه این مناسبات و تقویت آن که مصحلت دو کشور در آن است و سبب ثبات منطقه میشود، تاکید کرد. شورای وزیران امارات در عین حال اشارهای به جزایر سه گانه نیز کرد و بر حل این مسئله از طریق مذاکرات دوجانبه یا در چارچوب قانون بینالمللی و دادگاه بینالمللی تاکید کرد. شورای وزیران امارات همچنین اعلام کرد که دعوت این کشور از ایران به گفتوگو، برآمده از اعتقاد امارات به ضرورت تعامل جدی و متعادل با ایران به عنوان همسایه دوست و برآماده از تمایل امارات به تقویت روابط مهم خود با ایران و تقویت افقهای آینده از طریق برطرف کردن علل اختلافاتی است که در روابط تاریخی کشورها و ملتهای منطقه است. منبع: بولتن نیوز [ چهارشنبه 91/2/6 ] [ 4:41 صبح ] [ علی آلیانی ]
[ نظر ]
"صلی الله علیک یا بنت رسول الله" سلام
این که نیروهای نظامی اظهار کنند که جان خود را فدای یک شخص میکنند درست و «شرعی» نیست بلکه همهی نیروهای نظامی باید جان خود را فدای اسلام کنند و خود آن شخص نیز جان خود را فدای اسلام کند
مقام معظم رهبری دیروز ضمن حضور در محل ستاد نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی و بررسی فعالیتها و دستاوردهای این نیرو، بیانات مهمی را دربارهی لزوم «مردمی بودن» و «مکتبی بودن» همهی نیروهای نظامی بیان کردند.
منبع: تریبون مستضعفین [ چهارشنبه 91/2/6 ] [ 4:38 صبح ] [ علی آلیانی ]
[ نظر ]
سلام
آیت الله صافی گلپایگانی
بسم الله الرحمن الرحیم
در مقام بیان عظمت اهل بیت علیهم السلام خصوصاً حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و برکات وجودی آن بزرگواران چه میتوان گفت، و از کجا باید شروع کرد؟ آنهایی که خداوند متعال، عالم را به واسطه وجود ایشان خلق فرموده است، آنجا که رسول خدا صلوات الله علیه وآله فرمود: «لَوْ لَا نَحْنُ مَا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ وَ لَا حَوَّاءَ وَ لَا الْجَنَّةَ وَ لَا النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْأَرْض» و یا حضرت امیر المؤمنین علیه السلام در آن مرقومهای که به معاویه مرقوم نمودند میفرماید «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» این عبارت، از نظر معنا خیلی مهم است. بعضی میخواهند بگویند که معنای این روایت این است که مردم تربیتشده یا پرورشیافته مکتب ما هستند، ولی هیچ مانعی ندارد که به این معنا باشد که هدف غایی از خلقت، وجود محمد و آل محمد علیهم السلام است. و یا آن حدیث قدسی که خداوند میفرماید: «خَلَقْتُکَ لِأجْلِی»3لَوْلَاکَ مَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاکَ». اصلاً انسان نمیتواند بفهمد که خداوند متعال که میفرماید: تو را برای خودم خلق کردم و همه افلاک را برای تو خلق کردم چه معنایی دارد؟ و در حدیثی دیگر میفرماید: « آنچه از همه این سخنان معلوم میشود این است که ارتباط آنها با خداوند متعال بسیار بالاست، چرا که خداوند متعال، بالا و والاست، البته خود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله اظهار عجز میکند و اظهار میدارد: «مَا عَرَفْنَاکَ حَقَ مَعْرِفَتِکَ» باید دانست که ما هر چه داریم از اهل بیت علیهم السلام داریم. غیر از آنها هر کس هر چه میگوید، وقتی انسان آنها را ملاحظه میکند میبیند به جایی متصل نیست و نمیشود به آن اعتماد کرد. همه چیز در مکتب اهل بیت علیهم السلام است که پیامبر فرمود: إنی تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتی، یعنی همه چیز را از اهل بیت بگیرید و از غیر اینها نگیرید. حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: نه از اینها جلو بیفتید و نه عقب، که اگر جلو بروید گمراه میشوید و اگر عقب بیفتید هلاک میگردید. و نیز میفرماید:لاتُعَلِّمُوهُم چیزی یادشان ندهید، فإنَّهُم أعْلَمُ مِنْکُم از تمام مردم، اینها عالمتر هستند. حال در میان اهل بیت علیهم السلام، حضرت زهرا سلام الله علیها یک محوریت خاصی دارند؛ ملاحظه کنید وقتی اهل بیت علیهم السلام معرفی میشوند ایشان در صدر هستند؛ «هُمْ فَاطِمَةُ وَ أبُوهَا وَ بَعْلُهَا وَ بَنُوهَا» آن حضرت در بین اهل بیت علیهم السلام، مقام و عظمت خاصی دارند که همه ائمه علیهم السلام به وجود ایشان افتخار میکنند. در واقع، آن وجود مقدس برای همه اهل بیت علیهم السلام حجت است، یعنی برای حقانیت خودشان و برای بطلان غاصبین و ستمگران به وجود آن بزرگوار احتجاج میکنند. همه اهل بیت علیهم السلام حجتند، ولی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از این جهات، حجیتش از همه بیشتر است. فاطمه زهرا سلام الله علیها سیدة نساء العالمین، بضعة الرسول و قرینة ولیّ الله، بانویی که در مباهله به حکم قرآن مجید، اختصاصِ شرکت داشت، و از اهل بیت علیهم السلام هم، یگانه بانویی بود که به مقام عصمت و طهارت چون پدر و همسر و فرزندانش آراسته بود، و در آن اجتماع که حتی امّ سلمه هم اجازه حضور نیافت و از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جواب «إنّکِ على الخیر» شنید، فقط یگانه بانویی که حضور داشت آن حضرت بود. او در غیر مقام نبوت، در اخلاق و علم و کمالات نسبت به پدر نسخهای مطابق اصل بود، و مثل سائر ائمه علیهم السلام سیره و رفتار و گفتارش، دین و شرع و دلیل احکام الهی است. او امامت به معنای علم و هدایت را حائز بود، و به عنوان یک بانوی اول اسلام در عفاف و عصمت و کرامت و ستر، وجودش الگو و اسوه است. اشتغال به کارهای بیرون از منزل و همکاری با مردان نامحرم دون شأن هر زن ذی شأن و ملتزم به ستر و عفاف است تا چه رسد به بانویی که شأنش «إنّ اللهَ تَعَالى یَغْضِبُ لِغَضَبِ فَاطِمة وَ یَرْضى لِرِضَاهَا» باشد. اصلاً حضور در جاهایی که مختص به مردان است برای بانویی مانند او تنازل از مقام اجل و امنع و اقدس اوست. خطبه فدکیه یکی از معجزات حضرت زهرا سلام الله علیها، خطبه بالبدیهة آن حضرت بود. آن بزرگوار در آن جوّ اختناق و کودتای بزرگی که شده بود، با آن مصیبت جانکاه و عظمای ارتحال حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم و بعد مصایب دیگر، این خطبه را که در اوج فصاحت و بلاغت است انشاء کرد که امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام هر چند امام البلغاء و امیر الفصحاء است و میفرمود: «إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْکَلَامِ وَ فِینَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَیْنَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُه»ولی جوّ اجازه نمیداد که چنان سخنرانی جامع و گویا و کوبنده و ماندگاری ایراد نماید. عظمت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها باعث شد که در آن اجتماع تاریخی و محاکمه بزرگ نتوانستند مانع خطبهخواندن ایشان شوند، و چنان بود که شخص حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله حضور یافتهاند، و بسیاری از مردم حاضر وقتی آن حقایق بیان میشد گریه می کردند. به هر حال، این خطبه متضمن مطالب بسیار بالا است و از معجزات اهل بیت علیهم الصلاة و السلام است، و لذا در مثل کتاب بلاغات النساء که در قرن دوم هجری نوشته شده است این خطبه را نقل میکند. البته فضایل آن حضرت بسیار زیاد است؛ همین حدیث مشهور نبوی که «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا» در عین اختصار، معنای والا و مهمی دارد.حقائق و مطالب مهم ولایی تا حضرت مهدی علیه الصلاة و السلام از این روایت استفاده میشود، یا این حدیث که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله هنگامی که میخواهند حضرت فاطمه را دلداری و تسکین خاطر بدهند میفرمایند: «أبشری یا فَاطِمة إنّ المَهْدِیّ منک» ای فاطمه! بشارت بر تو باد که مهدی از توست؛ این بسیار مهم است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شخص اول عالم امکان، برای آرامش روان و آمادهساختن دختر عزیز و یگانه خود برای تحمل مصایب و مسائلی که پیش میآید اینگونه دلداری میدهند که مهدی از توست، یعنی همه از تو و برای توست، و سیر جهان به سوی تو، و پیروزی حق بر باطل و نور بر ظلمت برای تو است. به هر حال سخن در عظمت حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار زیاد است. گرامیداشت فاطمیه و مواضع فاطمه، سیره فاطمه، زهد فاطمه، عبادت فاطمه، علم و حکمت فاطمه باید همیشه جزء برنامهها باشد، و در سخنرانیها، تألیفات و در هر فرصت مناسب باید آن را بازگو کرد. باید مصایبی که بر آن حضرت وارد شده است و آنقدر فاش و آشکار است که حتی در مثل کتاب النهایة ابن اثیر - با اینکه سنی است و کتابش لغت است- به مناسبت از اشاره به این مصائب پس از رحلت رسول الله صلی الله علیه و آله نتوانسته خودداری کند و آنها را برای همه بازگو میکند. ابن اثیر در النهایة، لغت (هنبث) این دو شعر را از حضرت زهرا علیها السلام استشهاد میآورد که اجمالی از آن مصایب و هتک حرمتها به آن بانوی یگانه اسلام است که هر کس و هر شخص آگاهی، همه چیز را از آن میفهمد، و شدت ناراحتی زهرا سلام الله علیها و رنج و غم او و اعتراض او را به آنچه واقع شد نشان میدهد. باید تاریخ را برای مردم بیان نمود، کلمات حضرت زهرا علیها السلام مخصوصاً آن خطبه عظیمه و بلیغه را که از معجزات ایشان است به گوش جهانیان رساند. باید در این فاطمیهها، شخصیت ملکوتی آن حضرت تجلیل و تعظیم شود، و همه مردم در این ایام، ارادت و مودت خود را به یگانه بانوی اسلام دخت گرامی پیامبر رحمت حضرت فاطمه زهرا علیها السلام اثبات نمایند. امروز ما به تأسی به آن حضرت احتیاج داریم. جامعه ما به پیروی از روش همسرداری و تربیت فرزند - که آن حضرت بهترین طریقه و روش را داشتند- احتیاج دارد. امروز کلمات آن حضرت باید سرمشق زندگی همه بانوان و بلکه مردان باشد. آن حضرت، مقام واقعی و کرامت حقیقی زن را به دنیا ابلاغ نمود و فرمود: بهترین زن آن است که نه او مرد نامحرمی را ببیند و نه مرد نامحرمی او را ببیند. این است که حضرت زهرا علیها السلام را تا امروز و تا قیامت، در دلهای مردم آگاه و خداپرست و حقجو زنده نگه داشته است. فاطمیه یک تاریخ است، فاطمیه یعنی فریاد بر سر ظالمان، فاطمیه یعنی جهاد برای پیروزی حق بر باطل، و بالاخره فاطمیه یعنی روز حکومت جهانی و الهی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف. آری!فاطمیه عاشوراست، فاطمیه شب قدر است، فاطمیه غدیر و نیمه شعبان است، و فاطمیه یعنی روز پیروزی نور بر ظلمت. در پرتو بیان فضائل آن حضرت، همه ابعاد دین و ولایت ائمه طاهرین، و دعوت اسلام و قرآن و مکتب اهل بیت علیهم السلام و در کل، رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله را باید تبلیغ نمود. باید با بدعتها، با بیگانهگراییها، با نابسامانیها، با گناه، با شیوع مناهی و ملاهی، با فساد، با جهل و ضلالت مبارزه نمود. مکتب اهل بیت علیهم السلام، مکتب معرفت، مکتب علم و بیداری، مکتب آگاهی و عدالت و برابری و رشد عقلی و اندیشههای نورانی است که همه باید آن را در این فرصتها بازگو کنیم، و وظیفه داریم با دعا و تضرع، تعجیل فرج فرزند عزیز فاطمه، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه را از خداوند مسألت نماییم. اللهم عجل فرجه الشریف و اجعلنا من اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه. منبع: تابناک
[ سه شنبه 91/2/5 ] [ 4:20 صبح ] [ علی آلیانی ]
[ نظر ]
فرار ولیعهد بحرین پس از روبهرو شدن با سیل خروشان مردم معترض
فرار ولیعهد بحرین پس از روبهرو شدن با سیل خروشان مردم معترض خبرگزاری فارس: ولیعهد بحرین که برای شرکت در مراسمی به شهر ناآرام سنابس سفر کرده بود، پس از روبه رو شدن با سیل خروشان مردم معترض این کشور پا به فرار گذاشت.
به گزارش فارس به نقل پایگاه مرآة البحرین، معترضان بحرینی با سر دادن شعارهای ضد رژیم در شهر "سنابس" از ولیعهد بحرین استقبال و او را شوکه کردند. "سلمان بن حمد آلخلیفه" که برای حضور در مراسم ترحیم یکی از زیر دستان خود به شهر سنابس رفته بود، با سیل خروشان مردم معترض و خشمگین بحرین مواجه شد. شهر سنابس از جمله شهرهای پرتنش در جریان انقلاب 14 فوریه بحرین به شمار میآید که از سال گذشته تاکنون شاهد تظاهراتهای روزانه مردمی است. سلمان بن حمد آلخلیفه از جمله طرفداران برگزاری مسابقات اتوموبیلرانی فرمول یک در بحرین است که مردم این کشور نسبت به برگزاری آن در شرایط کنونی که کشورشان با آن مواحه است، معترض هستند. اعتراض مخالفان بحرینی علیه سفر ولیعهد این کشور به شهر سنابس تهران- مردم معترض بحرین در شهر سنابس با برپایی تظاهرات ، به استقبال ولیعهد رژیم آل خلیفه رفتند. شبکه الجزیره نیز با انتشار این خبر اعلام کرد که مردم معترض شهر سنابس با خشم خود از شیخ سلمان بن حمد آلخلیفه ولیعهد بحرین که به این شهر سفر کرده بود، استقبال کردند و اعتراض خود را به وی نشان دادند. این شبکه در توضیح این خبر نوشت که دهها معترض بحرینی درحالی که تصاویری از قربانیان سرکوب در این کشور را در دست داشتند، با تجمع مقابل مسجدی در سنابس، اعتراض خود به حضور شیخ سلمان بن حمد برای شرکت در مراسم ترحیم در این مسجد را بیان کردند. الجزیره افزود: شرکت کنندگان در این تظاهرات شعارهایی علیه رژیم آلخلیفه سر دادند که از آن جمله میتوان به شعار "مرگ بر آل خلیفه" اشاره کرد. معترضان بحرینی همچنین آزادی زندانیان سیاسی از جمله شیخ "حسن مشیمع"، یکی از رهبران معارض بحرینی و "عبد الهادی الخواجه"، از فعالان برجسته حقوق بشر را خواستار شدند که بیش از دو ماه است در اعتصاب غذا به سر میبرد.
منبع: فارس
[ جمعه 91/2/1 ] [ 3:31 صبح ] [ علی آلیانی ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |