منتقدانه .. و زمانی که قائم ما ظهور کند، ندا در دهد:
آگاه باشید ای جهانیان!
که منم امام قائم..
آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده..
بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنه کام کشتند..
بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را عریان روی خاک افکندند..
آگاه باشید ای جهانیان که جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند..
*یالثارات الحسین علیه السلام*
|
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در ویژه برنامه?ای با عنوان «عید جمهور» که به مناسبت یوم الله 12 فروردین تهیه شده بود با آیت?الله اکبر هاشمی رفسنجانی مصاحبه کرد.
به گزارش خبرآنلاین، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان یکی از اعضای شورای انقلاب در خصوص نظریه?های مختلف راجع به عنوان «نظام» در سال 58 گفت: ملی?گراها به دنبال عناوینی همچون «جمهوری دموکراتیک» و یا «جمهوری» خالی بودند. کمونیست?ها هم از «حکومت طبقه کارگر» دم می?زدند. منافقین هم که تفکری التقاطی داشتند، «جمهوری توحیدی بی?طبقه» را مطرح می?کردند تا هم با عنوان «جمهوری»، ملی?گرا ها را راضی کنند؛ هم با عنوان «توحیدی» اسلام?گراها را با خود همراه کنند و هم با عنوان «بی?طبقه» کمونیست?ها را به دنبال خود داشته باشند. وی با تاکید بر اینکه این مباحث در آن روزها بسیار جدی بود از ورود این بحث به شورای انقلاب سخن گفت. در این برنامه تلویزیونی گوشه?هایی از سخنرانی امام خمینی(ره) قبل از رفراندوم 12 فروردین نیز پخش شد که می?گفتند: آنها که عنوان اسلام را از کنار جمهوریت حذف می?کنند، خائنانی هستند که می?خواهند در ملت اختلاف ایجاد کنند. آنها هم که می خواهند «دموکراتیک» را به این عبارت اضافه کنند، غرب زدگانی هستند که نمی?فهمند چه می گویند. آنها یا جاهلند و نمی?دانند چه می?کنند یا عاملند و خائن. منبع: تابناک
[ دوشنبه 91/1/14 ] [ 3:30 صبح ] [ علی آلیانی ]
[ نظر ]
پاسخهای انقلابی کارگردان «قلادههای طلا» به سئوالات خبرنگار ضدانقلاب
ابوالقاسم طالبی در پاسخ به سوال یک خبرنگار متواری و ضد انقلاب گفت: من در اینجا متولد شدهام و تا آخر ایستادگی میکنم و تا زمانی که زنده هستم خودم و فرزندانم، میز انگلیسیها را اگر بخواهند چیزی روی آن قرار دهند، میشکنم، ما همیشه ایستادهایم. به گزارش فارس، «مسیح علینژاد» روزنامهنگار ضد انقلاب خارجنشین به بهانه اکران فیلم سینمایی «قلادههای طلا» با «ابوالقاسم طالبی» کارگردان این فیلم گفتوگویی تلفنی انجام داده است. ابوالقاسم طالبی به خوبی و با توانمندی، با منطق و استدلال انقلابی و گاهی با طنز، پاسخ مواضع ضد انقلابی این خبرنگار را داده است. مسیح علی نژاد به دلیل پاره ای از مسائل غیر اخلاقی و ربودن برخی اسناد از مجلس هفتم اخراج شد و در جریان فتنه 88 فعالانه با جریانات برانداز متصل به خارج همکاری می کرد. او خبرنگاری را از سال 1378 با روزنامه همبستگی آغاز کرد و بعد از آن با ایلنا همکاری کرد. از او در روزنامههای شرق، بهار، وقایع اتفاقیه، هممیهن و اعتماد ملی نوشتههایی منتشر شده است. وی در سایت های اینترنتی به جوجه اردک زشت شهرت دارد. علینژاد پس از فتنه 88 به آمریکا و انگلیس فرار کرد و هم اکنون ساکن انگلیس است. وی در زمان اقامت در آمریکا، در جمع ضد انقلاب و براندازان خارج نشین درباره انقلاب گفت: «سی سال ما لرزیدیم» وی پس از دستگیری برخی مسئولان سایت های س ک س ی در ایران با نگارش مقالاتی از آنها حمایت کرد. وی هم اکنون با پشت کردن به مردمش، جیرهخوار سایت های مشترک المنافع آمریکا و انگلیس در خارج کشور است. متن گفتگوی ابوالقاسم طالبی را با وی در زیر میخوانیم:
وی در ابتدای گفتوگو بیان داشت: من مسیح علینژاد هستم و از بیرون ایران با شما تماس میگیرم.
طالبی هم در جواب گفت: آهان شما را میشناسم، حال شما خوبه؟
علینژاد در ادامه اظهار داشت: شما خوب هستید؟
ابوالقاسم طالبی افزود: سپاسگزارم خانم علینژاد. خوش میگذره خارج؟
علینژاد در ادامه بیان داشت: به شما بهتر خوش میگذره.
طالبی هم در جواب علینژاد اضافه کرد: خوب شما میماندید ایران، اینجا با هم بیشتر خوش میگذراندیم.
علینژاد گفت: الان شما امکان و شرایط ساختن یک فیلم را دارید، اما من حتی امکان این که یک نقد کوتاه به فیلم شما داشته باشم، ندارم آقای ابوطالبی!
طالبی در جواب اظهار داشت: شما عوضش در اینجا هر طور دلت میخواد نقد کن. من ابوالقاسم طالبی هستم. اسمم ابوطالبی نیست! متولد 1340 هستم و دو تا سریال ساختم، فیلمهایم هم «ویرانگر»، «آقای رئیس جمهور»، «نغمه» و «جنگ کودکانه» است.
علینژاد گفت: و «قلادههای طلا» هم الان در ایران جنجال زیادی به پا کرده است.
کارگردان «قلادههای طلا» افزود: جنجال که حالا نه. مردم فیلم را میبینند و راجع به آن صحبت میکنند. دو تا سریال هم ساختم «بازگشت پرستو» و «به کجا چنین شتابان»، همه فیلمهای من در همین رابطهها بود و هیچ وقت خارج از اندیشههای من نبوده است.
ابوالقاسم طالبی در پاسخ به سوال علینژاد مبنی بر اینکه «آیا فشار برای اینکه «قلادههای طلا» توقیف شود واقعیت دارد و آیا امکان دارد مثل فیلم «خصوصی» این فیلم را هم پایین بکشند، گفت: واقعیت امر این بود که وقتی ما شروع کردیم گفتند که فعلا این فیلم نباید اکران شود و به من پروانه نمایش ندادند. من تا روز آخری هم کپیهای فیلمم آماده نبود، هنوز در برخی شهرها کپی ندادیم. در کرمان کپی ندارم چون نتوانستیم کپی بزنیم. ما تا روز آخر مشکل پروانه نمایش داشتیم ولی قرار این نیست که بعد از این که پروانه نمایش داده شد اتفاق خاصی بیفتد. قرار نبوده که اتفاق خاصی بیفتد مگر این مصاحبه حضرتعالی باعث شود که ترتیب ما را بدهند.
علینژاد در ادامه این سوال را مطرح کرد که: الان سوال من این است که شما که در فیلم خودتان تمام اعتراضات پس از انتخابات را یک دسیسهچینی دستگاههای جاسوسی خارج ایران برای براندازی حکومت نشان دادید، آیا ساخت این فیلم به درخواست خود رهبری جمهوری اسلامی بود و آن طوری که هم شما گفتید لبیک به رهبری بود؟
طالبی در جواب گفت: من کجا این را گفتم؟
علینژاد افزود: این طوری در واقع از شما منتشر شده، الان شما هر چه بگویید خب پاسخ هست.
طالبی در جواب بیان داشت: من همچین چیزی نگفتم ولی مصاحبه هم نمیکنم خانم علینژاد با مطبوعات و شبکههای خارج از کشور.
علینژاد افزود: خب یعنی شما الان فکر میکنید...
کارگردان «قلادههای طلا» اضافه کرد: چون شما را میشناسم و یادم هست که به هر حال نویسنده خوبی بودید، به احترام شما صحبت کردم.
علینژاد اضافه کرد: من الان هم همان نویسندهام و تغییری هم نکردم. تنها تغییرش این است که بعد از انتخابات ماهایی که داخل ایران بودیم را وصل کردن به دستگاههای جاسوسی خارج از کشور. مثل همین کاری که شما در فیلمتان کردید، در غیر این صورت من که هیچ تغییری نکردم، شما چرا گفتوگو نمیکنید؟
طالبی در جواب ادامه داد: من که نگفتم با شما. من الان به احترام شما دارم صحبت میکنم. گفتم با شبکههای خارجی مصاحبه نمیکنم؟
مسیح علینژاد اضافه کرد: حالا شما قبول دارید سینمای ایران یک سینمای مستقل نیست و فقط به آقای طالبی اجازه داده میشود که جنبش سبز را یک دسیسه خارجی بداند ولی به آقای جعفر پناهی این اجازه داده نمیشود.
طالبی گفت: آقای کمال تبریزی و حاتمیکیا هم قبل از من در این باره {وقایع سال 88} فیلم ساختند.
علینژاد گفت: نه. الان جواب سؤال من را ندادید. آقای پناهی دستگیر شده؟
طالبی اظهار داشت: شما به من میگویید که فقط به شما اجازه میدهند، من میگویم که آقای حاتمیکیا و آقای تبریزی قبل از من راجع به قضایای 88 فیلم ساختند.
مسیح علینژاد در ادامه گفت: خب دیگر پس جواب سؤال من را ندادید. از آقای احمدینژاد هم وقتی یک سوال پرسیده میشود مثلا میگوییم در ایران در کهریزک چرا این قدر کشته داده میشود، میگوید تو آمریکا هم هست، تو ابوغریب هم هست، من مشخصا این سؤال را پرسیدم که آقای پناهی به خاطر ساختن یک فیلم از کشته شدگان...
ابوالقاسم طالبی در ادامه گفتوگو این سوال را مطرح کرد که در کهریزک چند نفر کشته شد؟
علینژاد در پاسخ بیان داشت: در کهریزک سه نفر را خود جمهوری اسلامی اعلام کرده که محسن روحالامینی، امیر جوادی و محمد کامرانی هستند اما رامین آقازاده قهرمانی و محمد نجاتی کارگر را هنوز اعلام نکردند. تا حالا با مادرهای اینها صحبت کردید آقای طالبی؟
طالبی گفت: با مادرهای آنها صحبت نکردم ولی با خانوادههایشان چرا صحبت کردم.
علینژاد در ادامه افزود: من عرض کردم تا حالا با مادر این کشتهشدهها صحبت کردید؟
ابوالقاسم طالبی اظهار داشت: من باخانوادههایشان صحبت کردم ولی با مادرانشان نه.
مسیح علینژاد اضافه کرد: با خانواده کدامشان در این فیلمتان صحبت کردید، کدام یک از آنها را توانستید نمایندگی کنید؟
طالبی در جواب افزود: من در رابطه با کهریزک فیلم نساختم. فیلم من تا قبل از اتفاقات کهریزک هست.
علینژاد در ادامه مصاحبه گفت: شما الان یک فیلمی ساختید که در آن از جنبش سبز هم یاد شده است. با کدام یک از این آدمهایی در راهپیمایی شرکت کردند گفتوگو کردید، به جز آنچه که خودتان گفتید و کتابهایی که توسط وزارت اطلاعات منتشر شده است.
طالبی در جواب تصریح کرد: نه فقط راجع به وزارت اطلاعات نبود. من ندیدم وزارت اطلاعات کتابهایی در این باره منتشر کند.
علینژاد در ادامه بیان داشت: الان اطلاعات شما در مورد این فیلم از کجاست؟
طالبی افزود: خانم علینژاد این طوری نیست که شما میگید.
مسیح علینژاد اضافه کرد: نه. من فیلم شما را ... نه نه. من مطالعه کردم. یک لحظه اجازه بدهید، شما گفتید در واقع در این فیلم سناریواش این طوری است که رئیس جمهور سابق قرار است ترور شود و اتاق فکر تمام اتفاقاتی که افتاده آمریکا و انگلیس هستند. من در واقع سؤالم این است که آیا این فیلم یک فیلم برگرفته از واقعیت است یا نه؟ شما هر جوابی بدهید ارزشمند است.
کارگردان سیاسیترین فیلم تاریخ سینمای ایران در جواب این روزنامهنگار گفت: ببینید مسئله این است که فاصله شما با اتفاقات 88 از طریق فیسبوک و اخباری بود که میشنیدید. در ایران که حضور نداشتید؟
علینژاد اضافه کرد: آقای طالبی من با خانواده بیش از 50 حالا 52 و 53 نفر از کشتهشدگان مصاحبه کردم.
طالبی آمار ارائه شده توسط علینژاد را نادرست میداند، اما علینژاد میگوید من صدای آنها را من ضبط کردهام.
ابوالقاسم طالبی در ادامه این گفتوگو اظهار داشت: آقای موسوی در ختم ترانه موسوی شرکت کرد ولی بعدا معلوم شد این دختر زنده است.
علینژاد افزود: آقای موسوی توی اون ختمی که شرکت کردند، برنامهریزی شده بود که آقای موسوی برود و بعد خانواده را جلوی تلویزیون بیاورند. احمدی نجاتی کارگر هم همینطور بود آقای طالبی که صدا و سیما جمهوی اسلامی رفته از قبر قدیمی برادر احمد فیلم گرفته است. تلویزیون با یک نفری به اسم احمدی کارگر مصاحبه میکند و میگوید ایشان اصلا کشته نشده ولی ما با مادرش که حرف میزنیم گریه میکند و میگوید پسر من بعد از کهریزک کشته شده، قبری که تلویزیون نشان داده برای هفت سال پیش بود.
طالبی در ادامه تصریح کرد: اینهایی که شما میگویید همهاش مال چیزهایی است که شما با تلفن از بعضیها پرسیدید که اطلاعات کامل و واثقی نیست، اطلاعات کامل و واثق را باید تشریف بیاورید اینجا، راه بیفتید تو خانهها، بروید با آدمها حرف بزنید، بعد بلند شوید بروید ببینید اون قبری که نشان میدهند واقعا هست یا نه واقعیت نداره. خودتان بروید بهشت زهرا. من همه این کارها را کردم، البته من در رابطه با کهریزک.
علینژاد اضافه کرد: آقای طالبی شما در فیلمتان از کهریزک هیچ چیزی نیست، در حالی که یکی از اساسیترین اتفاقاتی که حتی آقای خامنهای هم به آن اشاره کردند، کهریزک بوده ولی در فیلم شما هیج اشارهای به کهریزک نشده است؟
طالبی در ادامه بیان داشت: آن چیزی که آقا گفتند و جلویش را گرفتند، یک فیلم سینمایی کامل هست که من در برنامه هفت هم گفتم که به نظر میرسد خود کهریزک یک فیلم سینمای کامل است و باید راجع به آن فیلم ساخته شود. همین طور برای سعیده پورآقایی، عاطفه امام و ترانه موسوی. همه اینها یک فیلم سینمایی است که باید راجع به آن کار شود و این که شما انتظار دارید...
طالبی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا شما سراغ مادر سهراب اعرابی نمیروید؟ گفت: من عرضم به شما این است که شما اینجا نیستید، الان هم که میخواهید با من صحبت کنید من نمیخواهم اهانتی به شما بکنم.
علینژاد در ادامه بیان داشت: نه نه من واقعا صادقانه از شما سوال میکنم، چرا سراغ مادر سهراب اعرابی و ندا آقاسلطان نمیروید؟
طالبی در جواب این روزنامهنگار گفت: ببینید قصه ندا آقاسلطان یک قصه کاملا مبهمی است برای من. من تمام مطالب و اطلاعاتی را که داشتم خواندم و دیدم برای من معما است و هنوز هم حل نشده است. بنابراین من راجع به معماها کار نمیکنم.
طالبی اضافه کرد: عرض من به شما این است که فیلم من حدود 100 دقیقه است، من در 100 دقیقه که نمیتوانم هشت ماه قصهای را که در تحولات اتفاق افتاده، بیاورم. شما این انتظار را از من دارید که همه آن را در یک فیلم سینمایی بیاورم و نشان دهم... طالبی: من اگر گفتم قصهام واقعیت است، قصد ترور آقای خاتمی یک چیزی هست که اینجا پروندهاش هست، آدمهایش هست، همه چیزش هست، هواپیمایش هم هست...
علینژاد در ادامه گفت: نه، آقای طالبی من این را قبول دارم. سوال من فقط این بود که شما راجع به اتفاقی فیلم ساختید که در این اتفاق تعداد چشمگیری کشته شدند ولی در فیلم شما اشارهای به آنها شده و خانوادههای آنها به این فیلم نگاه میکنند.
ابوالقاسم طالبی تصریح کرد: در فیلم من دیده میشود که آدمها کشته میشوند. شما یک پیش قضاوتی دارید که این حکومت اسلامی به من گفته برو این فیلم را بساز و فرموده برو وزارت اطلاعات و فلان و بهمان. اینها واقعا واقعیت ندارد.
علینژاد در ادامه مصاحبه گفت: نه نه من از شما سوال دارم آقای طالبی. هر چی شما بگویید ارزشمند است. سوال من این است که الان هنرپیشههایی که در این فیلم استفاده شده یا هنرپیشههایی که در فیلمهای مشابه استفاده میشدند هنرپیشههای ثابتی هستند. خب این در واقع یک سوال در افکار عمومی به وجود میآورد که آیا همه این هنرپیشهها که به شکل ثابت برای فیلم شما، اخراجیها و فیلمهای مشابه استفاده میشوند مثل «پایاننامه» آیا از مرکز خاصی به شما اعلام میشود که که باید چنین فیلمی ساخته شود یا نه؟
طالبی در پاسخ به این سوال علینژاد اظهار داشت: این سوال متوهمانه است. ببنید اولا در کشور که ما یک میلیارد بازیگر نداریم. دو تا از بازیگران ما از «اخراجیها» هستند، دیگر من شباهتی ندیدم.
ابوالقاسم طالبی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا این فیلم را شما برای خوشایند رهبر جمهوری اسلامی ساختید یا برای افکار عمومی و یا برای تاریخ، گفت: برای من افکار عمومی، مردم و رهبری اینجا جدا نیستند، همه یکی هستند. در روز 22 بهمن، رهبری، مردم و ما یکی هستیم. روز 9 دی ما همه یکی هستیم، انتخاباتها همه ما یکی هستیم، اینجا دوگانگی نداریم، آن دوگانگی که در ذهن شما هست، نیست. حضرت امام (ره) میگفت بروید جبهه، ما نمیگفتیم امام گفته ما برویم ولی بعدا بچههای خودش نروند، مردم با امام فرق نمیکنند، این فرق را شما میگذارید.
ولی من برای این که تاریخ تحریف نشود و فردا یک مشت حرفهای اضافه گفته نشود، تحقیق جامع و کامل کردم و آن چه در فیلم هست نه آن چه که نیست، مثلا کهریزک نیست، خانم ترانه موسوی نیست، عاطفه امام نیست، نماز جمعه آقای هاشمی نیست، روز عاشورا 88 نیست، روز تاسوعا 88 نیست. خب راجع به اینها سوال میکنید از من که چرا نیست! بابا من یک فیلم نود دقیقهای ساختم، همه هشت ماه را که نمیتوانم بسازم.
مسیح علینژاد در ادامه گفت: آقای طالبی من چرا راجع به سعید پورآقایی و ترانه موسوی سوال نمیکنم و یا راجع به کیسهای دیگر که هنوز از قطعیت آنها اطلاع ندارم. من راجع به مادر سهراب اعرابی سوال میکنم که حضور دارد، من راجع به مادر احمد نجاتی کارگر سوال میکنم، راجع به همسر احمد زیدآبادی سوال میکنم، راجع به همسر مسعود باستانی، راجع به همسر بهمن احمدی امویی روزنامهنگار که شما میشناسید.
طالبی افزود: اصلا شما لیست کنید بگویید، من راجع به اینها حرف میزنم. بزنید اشکال ندارد. من میگویم فیلم من راجع به اینها نبوده است.
علینژاد بیان داشت: شما گفتید راجع به چیزهایی که نیست سوال کنید؟
طالبی تصریح کرد: آقای زیدآبادی آن موقعی که تو سایپا یا ایران خودرو مسئول روابط عمومی بود و حقوق میلیونی حقوق آن موقع جمهوری اسلامی خوب بود، بعد تصمیم گرفتند جمهوری اسلامی را ساقط کنند...
علینژاد افزود: آقای زیدآبادی الان زندان است، به خاطر اندیشهشان و واقعا امکان دسترسی این بحثهایی که شما مطرح میکنید را ندارد تا پاسخ بدهد. من اطلاعی ندارم. این فیلم را شما برای خوشامد مردم ساختید، برای تاریخ ساختید یا برای لبیک گفتن به آقای خامنهای؟ این یک سئوال است.
طالبی تصریح کرد: مردم و آقا، برای من و در تعریف من هیچ تفاوتی ندارند.
ابوالقاسم طالبی در پاسخ مسیح علینژاد مبنی بر اینکه آیا من در تعریف شما مردم تلقی میشوم به عنوان مخاطب یا نه؟، گفت: کسی که به مردمش پشت کرده باشد و رفته باشد در دم و دستگاه دشمن، جزء مردم ما بوده ولی نمیدانم چرا - حیف - مردمش را رها کرده، رفته بلندگوی آنها شده، با همه استعدادهایش؟!
علینژاد اضافه کرد: چرا اینطور فکر میکنید. من اگر الان امکان و شرایط کار داخل ایران داشتم، ایران میماندم. همکارهای ما هم الان زندان هستند، آقای طالبی!
طالبی در جواب گفت: نه اینجوری نیست. من نمیگویم تو زندان نیستند. من نمیگویم هیچ کسی را دستگیر نکردهاند. ولی این شکلی هم که شما طرح میکنید -داغ و درفش و زندان و حبس و آه و وای و اگر نباشی میگیرن - این جوری نیست.
علینژاد در ادامه خاطرنشان کرد: یعنی الان شما فکر میکنید که همه چیز آنجا خوب است و در واقع همه روزنامهنگاران آزادی نقد را دارند؟
کارگردان «قلادههای طلا» بیان داشت: ببین محض نیست. اصلا قرار ما نبوده که آزادی محض بدهیم. آزادی محض که آزادی نیست.
علینژاد افزود: من عرض کردم آزادی «نقد».
طالبی تصریح کرد: آهان «نقد» فرمودید. من فکر کردم آزادی محض. نقد با تخریب فرق دارد. نقد با اینکه شما بخواهید نظام را ساقط کنید، فرق دارد. هیچ حکومتی اجازه نمیدهد که ساقطش کنید. شما وقتی بخواهید فضای عمومی را با گفتارتان، با نوشتارتان، با دروغ طوری مشوش کنید که جامعه به اینجا برسد که بگوید خب - دچار بحران شود - خب معلوم است که اجازه نمیدهند ولی اگر شما بیایید فضای نقد را... همین فیلم من نقد است دیگر، سر تا پایش نقد است؛ از نیروی انتظامی نقد کردهایم، از وزارت اطلاعات نقد کردهایم. خب من هم بله! وقتی من نقد کردم وزارت اطلاعات بلافاصله نگفت بفرمایید آقا! خیلی هم خوب است! اینجوری نبود. خیلی فراز و فرودها داشت تا من توانستم کار کنم، ولی خب کار کردم چون برای مردم، برای انقلاب اسلامی از بچگی زحمت کشیدم، جنگ رفتم، الان هم پای این چیزهایی که گفتهام ایستادهام و دارم جلو میروم.
طالبی در خصوص فروش فیلم گفت: استقبال مردمی خیلی خوب بوده، یعنی الان تقریبا فروش اول سینماست.
مسیح علینژاد گفت: بله. شما الان دارید میگویید استقبال مردمی خیلی خوب بوده از این فیلم، اگر آقای جعفر پناهی هم در واقع مجوز فیلم داشت بهتر نبود خود مردم قضاوت کنند؟
طالبی افزود: من راجع به همکارانم نباید صحبت کنم. شما نباید مرا در موضعی بگذارید که من در مقابل جعفر پناهی باشم.
علینژاد بیان داشت: به خاطر اینکه آقای پناهی محکومیت 20 ساله گرفته است. مگر میشود که من خبرنگار وقتی که...
به گزارش فارس، ابوالقاسم طالبی اضافه کرد: ممکن است انسانها بروند جرمی کنند و در دادگاه محکوم شوند، وکیل هم داشته باشند و محکوم شوند. ما که نباید همه کسانی که دارند کار میکنند بگذاریم مقابل... ما اینجا حدود 1000 تا کارگردان داریم. شما هزار کارگردان را بگذارید جلوی آقای جعفر پناهی و بگویید که این هزار نفر جلوی یک نفر؛ یا همهتان باید بمیرید یا آقای جعفر پناهی! آقای جعفر پناهی یکسری جرایمی داشته، رفته آنجا، دادگاه رفته، تجدید نظر شده، دوباره رفته، دوباره آمده... الان هم که همه جا هست ایشان! همه جشنها میآید، شرکت میکند، میآید آنجا مینشیند، خارج از کشور رفته، یک فیلمش را هم فرستاد خارج! اصلا اینجوری نیست. چرا این فکر را میکنی؟ فیلم ندیده را چرا قضاوت میکنی دخترم؟!
طالبی در خصوص محمد نوریزاد، گفت: آقای نوریزاد الان رفیق من است، رفیق خانوادگی من است. شما راجع به نوریزاد صحبت میکنید. آقای نوریزاد در نظر شما، الان یک آزادیخواه است. درست است؟ اولا آقای نوریزاد نقد نکرده، فحش داده، حالا اشکال ندارد. الان هم زندان نیست، آزاد است. من یک عرضی به شما دارم. عرض من این است که شما میگویید کل مخالفین آقا الان زندان هستند؟ اگر زندان هستند، یعنی واقعا آقا آنقدر کم مخالف دارد؟ یعنی این 51 تا 60 تا یا 100 یا 200 تایی که شما میگویید توی کشور 75 میلیونی مخالف دارد؟
آقای نوریزاد که هفتهای یک نامه دارد... اصلا فستیوال نامه راه انداخته، ما اینجا داریم میخوانیم دیگر، شما خارج هستید فکر کنم به دستتان نمیرسد.
ابوالقاسم طالبی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا آقای نوریزاد همانند شما اجازه ساخت فیلم دارد که در سینما اکران شود؟ گفت: آقای نوریزاد داشت فیلم میساخت. ایشان دو فیلم به کمک بنده ساخت، آقای نوریزاد در راستای اندیشههای خود از دوران جوانی تاکنون، زحمت کشید و فیلم ساخت. کل مخارج فیلم را نیز سازمان تبلیغات پرداخت کرد. پول فیلم دوم او را نیز مؤسسه شهید آوینی داد و یک قران هم برنگشت. فیلم چهل سرباز 2 و نیم میلیارد شد که یک قران آن هم برنگشت. آقای نوریزاد در انتخابات 88 ناگهان یک اتفاقی افتاد که ایشان به تمام گذشته خویش پشت پا زد و به خود و گذشتهاش لعنت میفرستد، این اتفاق برای هر انسانی امکان دارد رخ دهد و حالا شما از آن دارید استفاده میکنید.
کارگردان «قلادههای طلا» در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است فردا آقای طالبی هم به کارهایی که امروز انجام میدهد لعنت بفرستد و پشیمان شود؟ افزود: خانم علینژاد ممکن است هر انسانی فریب شیطان را بخورد و تحت تأثیر شیطان قرار گیرد، همه ما در هر لحظه میتوانیم بنده شیطان و یا بنده خدا باشیم.
علینژاد در ادامه خاظرنشان کرد: همین رویکرد و همین نگاه در فیلم وجود دارد، شما هر معترضی را یا اراذل و اوباش دانستهاید و یا عوامل بیگانه و یا فریب خورده. شما بگویید در فیلم شما آیا شخص معترض، جایگاه مثبتی هم دارد به عنوان یک معترض در داخل کشور که بر اساس قانون اساسی اصل 27 بتواند اجازه اعتراض در خیابان را نیز داشته باشد یا نه؟
طالبی بیان داشت: خانم علینژاد، فیلم من اصلا اینگونهای که شما فکر میکنید نیست، معترضین روز 25 خرداد مورد تکریم هم قرار گرفتهاند، از زبان یک بسیجی، آنها مردمی هستند که برای جمهوریشان زحمت کشیدهاند.
علینژاد اضافه کرد: نه اینگونه نیست بلکه آنها مردمی هستند که الان به جمهوری اسلامی معترض بودند و به خیابانها آمدهاند؟
طالبی اظهار داشت: همان مردم را میگوید، در جواب یک بسیجی دیگر میگوید که مردم برای جمهوریشان زحمت کشیدند، برای اینکه من به مملکت خویش پشت نمیکنم، اینجا مال من است.
علینژاد گفت: شما اینجوری تشخیص دادهاید!
ابوالقاسم طالبی در ادامه گفتوگو با این روزنامهنگار گفت: من در اینجا متولد شدهام و تا آخر ایستادگی میکنم و تا زمانی که زنده هستم خودم و فرزندانم، میز انگلیسیها را اگر بخواهند چیزی روی آن قرار دهند میشکنم، ما این هستیم، ما همیشه ایستادهایم، ما بچههای امام(ره) هستیم. نشناختند ما را! حال آنکه برخی از افراد ریزش کنند، از آن طرف هم 100 نفر به این طرف آمدهاند، ریزش و رویش در همه جا وجود دارد، دلخوش کنید به آقای نوریزاد، ابراهیم نبوی، البته معلوم نیست اینها آن طرف آمده باشند، شاید بعدها بفهمیم که اشتباه کردهایم (!). فقط ما هستیم که داریم اعتقادی کار میکنیم، بقیه پولیاند یا این طرف میگیرند یا آن طرف...
منبع: رجانیوز
[ دوشنبه 91/1/14 ] [ 3:9 صبح ] [ علی آلیانی ]
[ نظر ]
مقام معظم رهبری فرمودند: راقىترین نوع مردمسالارى، مردمسالارى دینى یعنى همان جمهورى اسلامى است.
به گزارش فارس فرازهایی از فرمایشات مقام معظم رهبری به مناسبت روز جمهورى اسلامى ایران به شرح ذیل است: نگاهی به حکومتهای چند صد سال اخیر ایران شما به حکومتهایى که در طول این چند صد سال در ایران بودهاند، از حکومت منحوس و وابسته و فاسد پهلوى تا حکومت ضعیفِ وابسته بىعرضه بىلیاقت قاجارى تا حکومتهاى قبل از قاجار که بعضى نام و نشان و عنوان فاتح هم دارند، نگاه کنید، ببینید در کدامیک از این حکومتها، آحاد ملت ایران نسبت به اولیاى حکومت، احساس علقه و رابطه مىکردند. خواهید دید که در هیچکدام چنین وضعى وجود نداشته است. مردم جدا بودند، آنها هم جدا بودند. آنها سیاست خارجى را تنظیم مىکردند و مردم هم خبر و علاقه¬اى به آن نداشتند. کارها برطبق مصالح مردم هم نبود، حتّى کارهایى که به وسیله حکومتها بهعنوان خدمت در این کشور انجام مىشد، غالباً- مگر در موارد خیلى معدودى- به نفع و صلاح بیگانگان و یا همان اولیاى حکومت فاسد بود. همین راهآهن سرتاسرى که در زمان رضا خان کشیده شد، تحقیقاتِ هم بیگانگان و هم خودىها نشان مىدهد که مسیر این راهآهن، صرفاً به مصلحت انگلیسىها و بر ضد مصلحت ملت ایران انتخاب شد. از این قبیل کارها زیاد بود. آنچه مطرح نبود، میل و اراده و مصلحت و عواطف و علایق مردم بود. در حقیقت آنچه مطرح و ملاک بود، منفعت بیگانگان یا سردمداران فاسد قدرتمدار بود. لذا مردم هم نسبت به آنها رابطه و محبتى نداشتند و هرکدام از این سلاطین یا سلسلههاى سابق که از بین رفتند، رفتن آنها با خوشحالى مردم مواجه شد.(9) همه پرسی بی سابقه برای انتخاب شیوه حکومت در هیچ انقلابى در دوران انقلابها- که نیمه اول قرن بیستم، دوران انقلابهاى گوناگون است؛ در شرق و غرب دنیا انقلابهاى مختلفى با شکلهاى مختلف به وجود آمد- سابقه ندارد که دو ماه بعد از پیروزى انقلاب، یک رفراندوم عمومى براى انتخاب شیوه حکومت و نظام حکومتى انجام بگیرد، اما به همت امام قدس سره در ایران این اتفاق افتاد.(10) وقتى در کشورى انقلاب مىشد- یا انقلاب حقیقى یا کودتایى به اسم انقلاب- مدتها از دولت و تشکیلات دولتى و نظم دولتى خبرى نبود. یک گروه به نام مسوولان انقلاب، زمام کشور را در دست مىگرفتند و طبق میل و تشخیص خودشان– هرطور بود- عمل مىکردند. در انقلاب اسلامى، امام قدس سره اجازه نداد اینطور بشود؛ حتّى از قبل از پیروزى انقلاب دولت تعیین کرد تا نظم وجود داشته باشد. بااینکه آن وقت شوراى انقلاب هم بود، اما امام قدس سرهخواست با شکل قانونى و منطقى، کشور اداره شود. اصل تشخیص اینکه چه نظامى در کشور بر سر کار بیاید، این را امام قدس سرهبه عهده رفراندم و آرای عمومى گذاشت. این هم در دنیا سابقه نداشت. در هیچ انقلابى در دنیا، ما نشنیدیم و ندیدیم که انتخاب نوع نظام را- آن هم در همان اوایل انقلاب- به عهده مردم بگذارند. هنوز از پیروزى انقلاب دو ماه نگذشته بود که امام همهپرسى درباره نظام اسلامى را اعلان کرد که مردم به نظام جمهورى اسلامى رأى دادند. (11) مردم در رفراندوم جمهوری اسلامی، می دانستند چه می خواهند کسانى که خودشان اسلام را نه مىشناختند و نه تهِ دلشان چنان اسلامى را مىخواستند؛ حداقلش این بود که جرأت نمىکردند به رژیمهاى طاغوتى غربى پشت کنند یا بىاعتنایى کنند، امروز مىنشینند و این طرف آن طرف مىگویند که مردم در رفراندوم جمهورى اسلامى نمىدانستند چه مىخواهند! چطور نمىدانستند چه مىخواهند؟! مردم اگر نمىدانستند، چگونه هشت سال جنگ تحمیلى را با فداکاریهاى خودشان پیش بردند؟! چیزى را که نمىدانند، چطور برایش فداکارى مىکنند؟! مردم خوب مىدانستند چه مىخواهند، امروز هم خوب مىدانند چه مىخواهند. (12) پایه های جمهوری اسلامی؛ جمهور + اسلام جمهورى اسلامى، از لحاظ معناى تحتاللفظى، بر دو پایه استوار است؛ یکى جمهور مردم، یعنى آحاد مردم و جمعیت کشور. اینها هستند که امر اداره کشور و تشکیلات دولتى و مدیریت کشور را تعیین مىکنند و دیگرى اسلامى، یعنى این حرکت مردم، بر پایه تفکر اسلام و شریعت اسلامى است. این، یک امر طبیعى است. در کشورى که اکثریت قریب به تمام آن مسلمان هستند، آن هم مسلمان مؤمن و معتقد و عامل، که در طول زمان، ایمان عمیق خودشان را به اسلام ثابت کردهاند و نشان دادهاند، در چنین کشورى، اگر حکومتى مردمى است، پس اسلامى هم است. مردم اسلام را مىخواهند. این از روز اول گفته شد و در طول سالهاى متمادى نیز تجربه گردید. امروز هم واضحترین حقیقت در نظام ما این است که آحاد و توده مردم، از نظام حاکم بر کشور مىخواهند که مسلمان باشد و مسلمانى عمل کند و اسلام را در جامعه تحقق ببخشد. (13) جمهوریتِ ما از اسلام گرفته شده بنده بههیچوجه موافق نیستم که یک عدّه بگویند اگر فلان طور نباشد، اسلام از بین خواهد رفت، یک عدّه هم بگویند اگر فلان طور نباشد، جمهوریت از بین خواهد رفت؛ نه آقا، این حرفها نیست. در این کشور و در این نظام، اسلام با جمهوریت همراه است، جمهوریتِ ما از اسلام گرفته شده و اسلامِ ما اجازه نمىدهد در این کشور مردمسالارى نباشد. ما نخواستیم جمهوریت را از کسى یاد بگیریم؛ اسلام این را به ما تعلیم داد و املاء کرد. این ملت، متمسّک به اسلام و معتقد به جمهوریت است. در ذهن این ملت و در این نظام، خدا و مردم در طول هم قرار دارند و خداى متعال این توفیق را داده است که مردم این راه را طى کنند. (14) نظریه سیاسى اسلام؛ مردمسالارى دینى شما مىخواهید نظریه سیاسى اسلام و نظام جمهورى اسلامى- یعنى مردمسالارى دینى- را به دنیا معرفى کنید. جمهورى، یعنى مردمسالارى؛ اسلامى، یعنى دینى. بعضى خیال مىکنند ما که عنوان مردمسالارى دینى را مطرح کردیم، حرف تازهاىرا به میدان آوردیم؛ نه. جمهورى اسلامى یعنى مردمسالارى دینى. حقیقت مردمسالارى دینى این است که یک نظام باید با هدایت الهى و اراده مردمى اداره شود و پیش برود. (15) مردمسالارى دینى یعنى همان جمهورى اسلامى در مورد مردم، مهمترین کارى که امام قدس سره کرد، این بود که مفهوم مردمسالارى را از چیزى که طرّاحان دمکراسى غربى و عوامل آنها در صحنههاى عملى مىخواستند نشان دهند، بهکلّى دور کرد. سعى آنها این بود که اینطور القاء کنند که مردمسالارى با دینسالارى و دیندارى سازگار نیست. امام قدس سره این مفهوم باطل را زایل کرد و مردمسالارى دینى یعنى همان جمهورى اسلامى را در دنیا مطرح نمود. او به زبان هم اکتفا نکرد، صرفاً استدلال فکرى هم نکرد؛ عملًا این را نشان داد. (16) نظام اسلامى، یعنى همان مردمسالارى توصیه مؤکّد من به مسئولان این است که نگذارند در سطوح مدیریّتى نظام، دشمنان با ایادى خود اختلال و اختلاف ایجاد کنند. دشمن این را مىخواهد و اصرار دارد که مدیران کشور را در جبهههاى متفاوتى نشان دهد. آرزوى دشمن این است که قواى سهگانه به جان هم بیفتند؛ مجلس به جان قوّه قضائیّه، قوّه قضائیّه به جان دولت، دولت به جان قوّه قضائیه. مسئولان باید هشیار باشند و نگذارند؛ بدانند امروز کشور به چه چیزى نیاز دارد. این کشور، کشور اسلام و مردم است. نظام اسلامى، یعنى همان مردمسالارى دینى که بر این کشور حاکم است. هیچ احتیاجى نیست که امروز مردم کشورمان را به دنبالهروى از نظام مردمسالارى توصیه کنیم. ما بعد از قرنهاى متمادى که بر این کشور استبداد حاکم بود، به برکت اسلام و انقلاب اسلامى به مردمسالارى رسیدهایم؛ آن هم مردمسالارىِ با دین. (17) دمکراسى یعنى مردمسالارى امروز دشمنان در تبلیغات خود مىخواهند اینطور وانمود کنند که ایران باید به سمت دمکراسى برود! انقلاب، ایران را از آزادترین نوع دمکراسى برخوردار کرد؛ امروز ایران کجا مىخواهد برود؟! دمکراسى یعنى مردمسالارى، یعنى حکمیّت و معیار بودن رأى مردم در شیوه سیاسى حکومت و اداره کشور. این کارى است که انقلاب به صورت معجزه در ایران انجام داد؛ کارى که اصلًا تصوّرش در تمام طول دوران دهها سال بعد از مشروطه تا انقلاب اسلامى وجود نداشت. البته در دوران نهضت ملى که انتخاباتِ آزاد وجود داشت، این کار عملى شد، ولى متأسفانه بر اثر اشتباهات مکرّر مسوولان وقت، این دوران بیش از حدود دو سال طول نکشید. بههرحال، منظور این است که غیر از آن دوران کوتاه، یک روز ملت ایران در این کشور براى انتخاب سرنوشت خود آزادى نداشت. (18) راقىترین نوع مردمسالارى؛ مردمسالارى دینی در منطق اسلام، اداره امور مردم و جامعه، با هدایت انوار قرآنى و احکام الهى است. در قوانین آسمانى و الهى قرآن، براى مردم شأن و ارج معیّن شده است؛ مردم هستند که انتخاب مىکنند و سرنوشت اداره کشور را به دست مىگیرند. این مردمسالارى، راقىترین نوع مردمسالارىاى است که امروز دنیا شاهد آن است، زیرا مردمسالارى در چارچوب احکام و هدایت الهى است. انتخاب مردم است، اما انتخابى که با قوانین آسمانى و مبرّاى از هرگونه نقص و عیب، توانسته است جهت و راه صحیحى را دنبال کند. در همه آنچه که در دنیا به نام دمکراسى و مردمسالارى شناخته مىشود، چارچوب وجود دارد. در دمکراسىهاى غربى، چارچوب عبارت است از منافع و خواست صاحبان ثروت و سرمایهدارانِ حاکم بر سرنوشت جامعه. تنها در آن چارچوب است که رأى مردم اعتبار پیدا مىکند و نافذ مىشود. اگر مردم چیزى را که برخلاف منافع سرمایهداران و صاحبان قدرت مالى و اقتصادى- و بر اثر آن، قدرت سیاسى– است، بخواهند، هیچ تضمینى وجود ندارد که این نظامها و رژیمهاى دمکراتیک، تسلیم خواست مردم شوند. یک چارچوب محکم و ناشکننده بر همه این خواستها و دمکراسىها حاکم است. در کشورهاى سوسیالیستى سابق- که آنها هم خودشان را کشورهاى دمکراتیک مىنامیدند- این چارچوب، حزبِ حاکم بود. در خارج از چارچوبِ تمایلات و سیاستها و انگیزههاى حزبِ حاکم، رأى مردم هیچ توانایى و کاربُردى نداشت. امتیاز نظام اسلامى در این است که این چارچوب، احکام مقدّس الهى و قوانین قرآنى و نور هدایت الهى است که بر دل و عمل و ذهن مردم پرتوافشانى و آنها را هدایت مىکند. مسأله هدایت مردم یکى از مسائل بسیار مهمّى است که در نظامهاى سیاسى رایج دنیا به خصوص در نظامهاى غربى نادیده گرفته شده است. (19) نکته اصلی در مردمسالارى دینی در نظام اسلامى- یعنى مردمسالارى دینى- مردم انتخاب مىکنند، تصمیم مىگیرند و سرنوشت اداره کشور را به وسیله منتخبان خودشان در اختیار دارند، اما این خواست و انتخاب و اراده در سایه هدایت الهى، هرگز به بیرون جاده صلاح و فلاح راه نمىبرد و از صراط مستقیم خارج نمىشود. نکته اصلى در مردمسالارى دینى این است. این هدیه انقلاب اسلامى به ملت ایران است. این تجربه جدید و جوانى است، اما تجربه قابل تأمّل و پیگیرى و قابل تقلیدى است براى همه کسانى که دلشان براى فضیلتها و جامعه پاک و پاکیزه انسانى مىتپد و از جرائم و رذائل اخلاقى و رواج زشتیهاى خُلقیّات بشرى رنج مىبرند. (20) مردم سالاری ما برخاسته از معنویت و دین است ما مردمسالارى را نه جدا و بیگانه از معنویت و دین، بلکه توانستهایم کاملًا برخاسته از دین و معنویت در کشورمان مستقر کنیم. امروز کشورهایى که دولتها و بعضى از نمایندگان مجالسشان از دمکراسى و آزادى انتخابات دم مىزنند، دمکراسیشان بیگانه از معنویت بوده است. در نتیجه هرجا لازم شده و توانستهاند در همان دمکراسىها تقلّب کنند، برخلاف رأى مردم تقلّب کردهاند. الآن رئیسجمهور آمریکا با کمتر از بیست و پنج درصد آرای مردم خودش، آن هم با حکم دادگاه، در آمریکا حکومت مىکند! دمکراسىاى که با معنویت همراه نباشد، همین است. بعد هم با ادّعاى دمکراسى، به دیکتاتورترین دیکتاتورهاى دنیا، دست دوستى و رفاقت و برادرخواندگى دادند! ما تجربه نویى را آوردیم؛ ما دمکراسى را از دین گرفتیم، دمکراسى ما با معنویت و دین همراه است، لذا شد مردمسالارى دینى، شد جمهورى اسلامى. مردم به این دستاورد مىبالند و از آن دفاع و به آن افتخار مىکنند. دشمن در تبلیغات خود مرتّب سعى مىکند این دستاورد را کوچک کند، به قول رایجِ بین کسبه، توى سر جنس بزند و آن را تحقیر نماید. امام صادق علیه الصّلاه و السّلام به شاگرد خود فرمود: چنانچه تو گوهر گرانبهایى در دست داشته باشى، همه دنیا اگر بگویند این سنگ است و تو بدانى که این گوهرِ گرانبها است، حرف همه دنیا را باور نمىکنى. اگر یک سنگ در دستت داشته باشى، همه دنیا بگویند این گوهرِ گرانبها است، بازهم به حرف آنها گوش نمىکنى؛ مىبینى که سنگ است. وقتى گوهر گرانبهایى وجود دارد، اگر همه دنیا بگویند آنچه در دست دارى، بىارزش است، مىبینى متاع باارزشى است. (21) مقایسه مردم سالاری دینی و مردم سالاری غربی در مکتب سیاسى امام قدس سره، هویت انسانى، هم ارزشمند و داراى کرامت است، هم قدرتمند و کارساز است. نتیجه ارزشمندى و کرامت داشتن این است که در اداره سرنوشت بشر و یک جامعه، آراء مردم باید نقش اساسى ایفا کند. لذا مردمسالارى در مکتب سیاسى امام بزرگوار ما که از متن اسلام گرفته شده است، مردمسالارىِ حقیقى است، مثل مردمسالارى امریکایى و امثال آن، شعار و فریب واغواگرىِ ذهنهاى مردم نیست. مردم با رأى خود، با اراده خود، با خواست خود و با ایمان خود راه را انتخاب مىکنند، مسوولانِ خود را هم انتخاب مىکنند، لذا دو ماه از پیروزى انقلاب نگذشته بود که امام قدس سره اصل نظامِ برآمده از انقلاب را به رأى مردم گذاشت. شما این را مقایسه کنید با رفتارى که کودتاگران نظامى در دنیا مىکنند، رفتارى که حکومتهاى کمونیستى مىکردند و رفتارى که امروز آمریکا مىکند. دمکراسى حتّى در کشورهاى خودشان هم یک مردمسالارى حقیقى نیست؛ جلوهفروشى به وسیله تبلیغات رنگین و پولهاى بىحسابى است که در این راه خرج مىکنند،لذا آرای مردم گم است. در مکتب سیاسى امام قدس سره رأى مردم به معناى واقعى کلمه تأثیر مىگذارد و تعیینکننده است. این، کرامت و ارزشمندى رأى مردم است. (22) جمهوری اسلامی و متهم شدن به ضد دمکراسی! ایران اسلامى در حالى متهم به مخالفت با دموکراسى مىشود که از پنجاه روز پس از پیروزى انقلاب کبیر اسلامى تا 14 ماه پس از آن، دو همهپرسى عمومى، که در یکى از آنها مردم ایران، جمهورى اسلامى را به عنوان نظام سیاسى کشور برگزیدندو در دیگرى به قانون اساسى رأى دادند و سه انتخابات که در آنها به ترتیب اعضاى مجلس خبرگان براى نوشتن قانون اساسى، رئیسجمهور و نمایندگان در مجلس شوراى اسلامى معین شدند، در آن برگزار شده و تا امروز همواره انتخابات آزاد، با شرکت پرشور مردم براى تعیین رئیسجمهور و نمایندگان مجلس، در موعد قانونى خود انجام گرفته است. (23) فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری:
(9)12/ 07/ 1368 (10) 14/ 03/ 1389 (11) 14/ 03/ 1380 (12) 23/ 02/ 1379 (13) 10/ 01/ 1369 (14) 24/ 11/ 1382 (15) 20/ 08/ 1380 (16)14/ 03/ 1382 (17) 21/ 07/ 1382 (18)22/ 07/ 1382 (19)11/ 05/ 1380 (20)11/ 05/ 1380 (21) 24/ 11/ 1382 (22) 14/ 03/ 1383 (23)28/ 02/ 1372 منبع: تابناک [ دوشنبه 91/1/14 ] [ 2:49 صبح ] [ علی آلیانی ]
[ نظر ]
وقتی از حضرت امام پرسیده می شود که مفهوم «جمهوری اسلامی» را با دیگر دولت های موجود در امروز و گذشته مقایسه کند، امام بی آنکه شباهتی را ذکر کنند تاکید می نمایند که؛ «جمهوری اسلامی... وقتی که عمل شود، دنیا خواهد فهمید که چیست.»
دوازده فروردین روز جمهوری اسلامی است . روزی که مردم ایران فرم و محتوای نظام سیاسی مطلوب خویش را انتخاب کردند . اما به راستی این نظام سیاسی جدید چه می خواست ؟
به گزارش «تابناک» ؛ وقتی از حضرت امام پرسیده می شود که مفهوم «جمهوری اسلامی» را با دیگر دولت های موجود در امروز و گذشته مقایسه کند، امام بی آنکه شباهتی را ذکر کنند تاکید می نمایند که؛ «جمهوری اسلامی... وقتی که عمل شود، دنیا خواهد فهمید که چیست.» بر اساس این گزارش ، حضرت امام با اینکه در مجال های مختلف توضیحاتی را درباره مفهوم تئوریک جمهوری اسلامی به عنوان شاکله جدید نظام سیاسی ایران ارائه می کند ، اما همگان را به مشاهده جمهوری اسلامی در عمل و در زمان حکومت جلب می کند . تا همه جمهوری اسلامی را عینا و در مقام عمل بشناسند. چه میزان به حرف امام درباره جمهوری اسلامی عمل کرده ایم ؟ تردیدی نیست که پس از گذشت بیش از سی سال از انقلاب اسلامی در برخی جهات به آیده ال های جمهوری اسلامی از دیدگاه حضرت امام بسیار نزدیک شده ایم : مثلا حضرت امام در جایی درباره حقوق مردم در جمهوری اسلامی می فرمایند : «... باید مردم خودشان یکی را تعیین کنند که او دخالت کند در امورشان؛ هر وقت او را نخواستند، بگویند برو گم شو! یک رژیمى که این طور استقرار دارد اگر انسان فهمید به اینکه، هر آدمى بفهمد که هر کارى بکند دیگر از دست مردم خارج است که بگویند برو، دیگر هست او تا آخر. سلطنت این طورى است که یک کسى که سلطان شد دیگر هست او، بیخ ریش مردم هست. یک همچو آدمى هر چه خلاف بخواهد بکند دستش باز است. خوف این را ندارد که عزلش بکنند؛ عزلى توى کار نیست! هست او تا آخر. همه هم شاه دوست! اما اگر بنا باشد که یک نفر آدم را پنج سال، ده سال، هشت سال بگویند که شما بیا در این مملکت رئیس جمهورْ- مثلًا- باش، کارهاى مملکت را اداره بکن، خود مردم آزاد یکى را تعیین بکنند، این آدم هر چه هم بد باشد فکر خودش هست لا اقل؛ براى اینکه مىگوید خوب من پنج سال دیگر از رئیسجمهور [ى] افتاده ام، وقتى افتادم پدر من را مردم در مىآورند؛ اگر به یک کسى ظلم کرده باشم، اینها پدر من را در مىآورند. حالا قدرت دست من است، بعد از پنج سال دیگر یک آدمى هستم عادى مثل سایر مردم. نمىکند قهراً. اصلًا از اول رژیم سلطنتى یک چیز غلطى بوده است و تحمیل شده است به مردم». تردیدی نیست که هم اکنون در جمهوری اسلامی شاهد چنین جریان مداومی از گردش قدرت بر اساس میل و خواست مردم هستیم ، که البته در برخی فرایند های اجرایی و تقنینی و حتی قضایی مشکلات و کم کاری هایی مشاهده می شود و برخی اوقات دیده می وشد که برخی از مسئولین در حوزه های مختلف با کم کاری و تلقی های شخصی خود ناکارآمدی ها را خواسته یا ناخواسته متوجه کلیت سیستم سیاسی می کنند ، اما کلیت و چارچوب در این حوزه ، یعنی حق انتخاب مردم و نظارت مردم برای انتخاب خود ، همان آرمانی است که حضرت امام دنبال می کرد و این جریان انتقال دمکراتیک قدرت سال هاست که همچنان ادامه دارد و برگزاری ده ها انتخابات در حوزه های مختلف و رفت و آمد جریان های سیاسی مختلف موید این مطلب است . البته در برخی حوزه ها هم مسئولان نتوانسته اند خواست ها حضرت امام و مطلوبیت های ایشان از تاسیس تنها جمهوری اسلامی دنیا را برآورده کنند . مثلا در جایی حضرت امام در مورد وظایف حکومت در جمهوری اسلامی می فرمایند : «با جمهورى اسلامى سعادت، خیر، صلاح براى همه ملت است. اگر احکام اسلام پیاده بشود، مستضعفین به حقوق خودشان مىرسند؛ تمام اقشار ملت به حقوق حقه خودشان مىرسند؛ ظلم و جور و ستم ریشه کن مىشود. در جمهورى اسلامى زورگویى نیست، در جمهورى اسلامى ستم نیست، در جمهورى اسلامى آزادى است، استقلال است. همه اقشار ملت در جمهورى اسلامى باید در رفاه باشند. در جمهورى اسلامى براى فقرا فکر رفاه خواهد شد؛ مستمندان به حقوق خودشان مىرسند. در جمهورى اسلامى عدل اسلامى جریان پیدا مىکند، عدالت الهى بر تمام ملت، سایه مىافکند آن چیزهایى که در طاغوت بود در جمهورى اسلامى نیست. من جمهورى اسلامى را به شما تبریک عرض مىکنم. امیدوارم در زیر سایه اسلام همه ما با رفاه و سعادت به سر ببریم.» (صحیفه امام،ج6، ص525) موضوع عدالت و برخورداری یکسان عامه مردم از مواهب به ویژه اقتصادی از دیگر آرمان های حضرت امام در تاسیس جمهوری اسلامی است ، که علیرغم تاکید بسیار رهبری انقلاب ، هنوز در نقطه مطلوب قرار ندارد . رفاه و سعادتی که امام از آن نام می برند گر چه بلا شک با در نظر گرفتن وضعیت عامه مردم در سراسر کشور بهبود پیدا کرده است ، اما هنوز هم وضعیت اقتصادی و رفاهی مردم از جمله دغدغه هایی است که در کشور وجود دارد و لازم است که خیلی سریع تر و هدف دار ، در جهت تحقق عدالت در کشور کوشیده شود . در حال حاضر که ایدئولوژی امام خمینی (ره) در دل و جان ملت های منطقه ریشه دوانده است ، کارآمدتر کردن نظام سیاسی ابداع شده توسط امام و نشان دادن آن به عنوان الگویی برای حکومت سازی های نوین در منطقه بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است و مردم هم چون همیشه که در عرصه های سرنوشت ساز کشور حضوری تمام قد داشته اند ، توقع دارند که مسئولان هم غفلت های خواسته و یا ناخوسته را کناری نهاده و با تمام وجود در خدمت آباد کردن کشور و ارتقاء هویت سیاسی و اجتماعی ملت ایران در عرصه های مختلف منطقه ای و بین المللی باشند. با این وجود و بدون شک دستاوردهای مختلفی که جمهوری اسلامی ایران داشته است ، به میزانی پررنگ و پر افتخار هست که مبنایی برای ایجاد اعتماد به نفس و پیمودن دیگر قله های پیموده نشده دیگر باشد. به شرط آنکه مسئولان این گفته امام را فراموش نکنند که جمهوری اسلامی وقتی که عمل شود، دنیا خواهد فهمید که چیست و این نهایت اعتماد امام به نظام جمهوری اسلامی است که با تاسیس ، خود دباره ماهیت و کارآمدی اش با همه سخن ها خواهد گفت. منبع:تابناک
[ دوشنبه 91/1/14 ] [ 2:41 صبح ] [ علی آلیانی ]
[ نظر ]
سلام
[ دوشنبه 91/1/14 ] [ 2:27 صبح ] [ علی آلیانی ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |