سلام

یکی از مهمترین اخبار این روزها که متاسفانه تا مدتی میتونه افکار عمومی دنیا رو از مسائل اصلی منطقه دور نگه داره، موضوع کشته شدن اسامه بن لادن(به ادعای اوباما) هست. مطلبی در زیر گذاشتم. هر چند دلایل 3گانه ای دارم که به مشکوک بودن این موضوع صحه میگذاره که بهش اشاره میکنم:

1. عکس نمایش دراومده که نسخه ای از اون رو در پائین میبینید میتونه تصادفً به بن لادن شباهت داشته باشه

2. با بررسی یکی از عکسهای بن لادن در زمان زنده بودن و قیاس اون با عکس بعد از مرگش میفهمیم که اون چند سال پیش کشته شده و آمریکا تعمداً الان موضوع رو طرح کرده یا اینکه عکس ها با فتوشاپ دستکاری شدن!(قویترین فرضیه)

3. چرا آمریکا حالا مسئله رو مطرح میکنه؟! آیا علتش این نیست که به این نتیجه رسیدن جواب مهمترین معمای خودشون رو باید در حساسترین برهه زمانی منطقه یعنی اینروزها بذهن ملتها تحمیل کنن!(که البته دیکه این ملتها، اون ملتهای سابق نیستن و کنترل مسائل منطقه هم کلاً از دست آمریکا برای همیشه خارج شده))

عکس1

عکس2 

به گزارش خبرنگار دیپلماسی عمومی و جنگ نرم خبرگزاری فارس، اندیشکده "سابان " به قلم "سوزان مالونی " عضو ارشد بخش ساسیت خارجی حوزه سیاست خاورمیانه آورده است: مرگ اسامه بن لادن، روند تغییر یک کشور درطول یک دهه را به خوبی نشان می دهد، حتی اگر آن کشور، جمهوری اسلامی ایران باشد که کشوری بدون تغییر بنظر می رسد. 10سال پیش و طی پیامدهای حملات 11سپتامبر، دولت و مردم ایران احساس همدردی شدید خود را با مردم آمریکا اعلام کردند.


پس از مرگ بن لادن بنظر می رسید که پایان کدورت های تلخ میان دوکشور و بازگشت ایران به مجامع بین المللی، برای اولین بار و برای یک دوره ی زمانی کوتاه، چشم اندازی قابل تصور باشد. در واقع، همانگونه که پیش بینی می شد، روحیه ی آشتی و دوستی که بعد از حملات تروریستی بین تهران و واشنگتن بوجود آمده بود، زودگذر و ناپایدار بود. همکاری های متوقف و عدم اعتماد تشدید شد و سیاست داخلی ایران به دوران سوء ظن شدید و سرکوب افراد بازگشت. تقریبا 10سال بعد، واکنش تهران به خبر کشته شدن بن لادن توسط نیروهای ارتش آمریکا، به گونه ای بود که بیشتر به بدگمانی و بدبینی شبیه بود تا ابراز همدردی. وزیر خارجه ایران با لحنی سرد و غیردوستانه اظهار داشت که با مرگ بن لادن، دیگر نیازی به حضور آمریکا در خاور میانه نخواهد بود. او همچنین از این خبر استفاده کرد تا واشینگتن را برای جمع آوری تمامی نیروهای نظامی خود از منطقه، مخاطب قرار دهد.

عده ای دیگر از مقامات ایرانی و رسانه ها در راستای سخنرانی های محمود احمدی نژاد رئیس جمهور این کشور، تفکراتی را ترویج دادند. رئیس جمهوری که به "دروغ بزرگ " خواندن حوادث 11سپتامبر و متهم کردن دولت آمریکا به مشارکت و همدستی در این حوادث پرداخته است. مرگ بن لادن، به جای ایجاد فرصت های جدید برای همکاری های دوجانبه در زمینه منافع مشترک، تنها آثار به جای مانده از خصومت دوجانبه و تداوم آن در ایجاد فاصله بین واشنگتن و تهران را نمایان می سازد.


دولت بوش بیش از اندازه به انتقال اجتناب ناپذیر قدرت در جمهوری اسلامی اطمینان داشت، درحالیکه رهبران ایران بیش از اندازه گرفتار مبارزات انتخاباتی خود بودند و به چندین بخش تقسیم شده بودند؛ به همین دلیل در برخورد خود با شیطان بزرگ، اجازه هیچگونه تغییر و تحولی در روابط فی ما بین نمی دادند.

علیرغم ناکامی های گذشته تهران، مرگ بن لادن می تواند فرصتی برای تجدید نظر در خصوص مذاکرات مستقیم در خصوص افغانستان و امکان احیای مجدد آن برای هردو کشور باشد. واشنگتن در این حوزه و به دلیل واهمه از عرضه ی تلاش های دیپلماتیک خود به بهایی ناچیز و ممانعت از انگیزه ها و تلاش های هسته ای ایران، تا این لحظه مردد بوده است. این طرز تفکر، باریک بینی و کوته فکری است. موفقیتی که واشنگتن مدت هاست در مبارزه علیه القاعده بدنبال آن است، تنها با موضع دولت و طرز برخورد آن با کشوری سرسخت و ناسازگار به نام ایران تقویت می شود. اکنون برای توجه و بهره برداری از استعدادها و غریضه های پرورش یافته ایران زمان ایده آلی است تا به نتایج بهتر و پایدارتری در افغانستان دست یابیم و چشم انداز هرگونه دیپلماسی مستقیم و سازنده بین آمریکا و ایران را احیا کنیم.

منبع: خبرگزاری فارس