طلاق نامه شهید باکری و فاطمه امیرانی!
خانم فاطمه امیرانی چقدر آدم باید دنیا پرست باشد و ذلیل که نام شهید باکری و همت را بازیچه دست خود کند ، خانم محترم از امثال شهید باکری شما و پسرتان را چه حاصل ، هر کس را در آخرت با اعمالش می سنجند . چرا اسمهایی را می آوری که دلشان از شیطنت امثال شما خون بود ، و در نماز شبهایشان آرزو می کردند دشمنان ولایت خوار و ذلیل شوند و در نمازهای یومیه ندای مرگ بر ضد ولایت فقیه سر می دادند .
آنها کجا و امثال شما کجا ، از نور و ظلمات صحبت می کنی ، از اینکه پسرت در خیابان به خاطراوباش گری و مخالفت با امام حسین (ع) در روزعاشورا و ... دستگیر می شود دفاع می کنی وای بر تو که در مرداب غفلت گرفتار شدی و با دشمنان همسر شهیدت دم خور ، البته تاریخ امثال تو را در خود دیده و فروبرده و جز نام ننگین چیزی بر جای نگذاشته .
خانم امیرانی اگر اندک آبرویی داشتی به خاطر همسر شهیدت بود و این احترام را هم امثال بچه بسیجی ها و حزب اللهی ها به شما می گذاشتند ، البته شاید بسیجی و مومن را نشناسی خوب بر شما حرجی نیست ، یادآور می شوم این افراد همان هایی بودند که توسط امثال پسر شما کتک خوردند ، جانباز شدند و شهید شدند آنهم فقط برای دفاع از امام معصوم و اسلام .
خانم امیرانی از انتخابات صحبت می کنی و دموکراسی ، مگر معانی آن را درک می کنید ، اگر بر معانی آن واقف هستی پس چرا 25000000 نفر را با حرفهای ظالمانه خود مورد خطاب قرار می دهید ، البته باید اصلاح کنم که شما احتمالا دموکراسی آمریکایی را می شناسید ، راستی شما هم دلار را دیدید چه رنگی دارد ....
دم از اتحاد می زنید مگر اتحاد کفر با نور امکان دارد ، دم از رفتار عقلانی زدید نمی دانم شاید به خاطر اینکه نوشته هایتان طولانی شد خواستید مزاحی کنید یا اینکه قافیه تنگ آمده بود نه شاید هم منظورتان چوب و چماق پسرتان و رفقایش باشد که در گوشه اطاقتان چشم شما به آن خورد ... خانم امیرانی از چه صحبت می کنید واضح تر بگویید .
دم از کنار مظلوم و طبقه مستضعف ماندن می زنی ، مظلوم هایی چون خاتمی ، کروبی و موسوی میلیاردر که املاک آنها را شاید بشود با شهر یا حتی کشوری عوض کرد ، آنها را مومن واقعی می خوانی که بوی گندیدنشان باکری ها و همت ها را اذیت می کند .
بگذار حقیقتی را بازگو کنم ، شهید کبیری را می شناسی (البته فکر نکنم شما ندا را می شناسی و ....) جوانی که در منطقه شهرری سکونت داشت و کمک خرج خانواده خود بود ، پسری دانشجو ،د لیر و مومن ، از طایفه باکری ها و همت ها هیچ می دانی که امثال پسر تو در همین میدان کاج منطقه سعادت آباد استخوان هایش را خورد کردند و به شهادت رساندند .
البته خطاب شما به سردار جعفری عزیز بود ، همرزم شهید همت ، باکری و آن بزرگوارانی که نام بردی ، باید بگویم که ایشان مدافع همت ها و باکری های زمانه هستند نه مدافع اوباش خیابان .
و در آخر ما بچه های طرفدار ولایت شاهدین طلاق شما و شهید باکری در روز قیامت هستیم .
خداوند ما را با شهید همت و باکری همنشین کند ، نه با ...
نقل از:aftabshargh.mihanblog.com
آخرین سخن من:
سازش با دشمنان علی خیانت به خود ماست.
...بخدای کعبه سوگند چنانچه هیچکدام از شما یاریم نکنید، خود یک تنه به یاری فرزند کعبه خواهم شتافت.
والسلام