سفارش تبلیغ
صبا ویژن

منتقدانه
.. و زمانی که قائم ما ظهور کند، ندا در دهد: آگاه باشید ای جهانیان! که منم امام قائم.. آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده.. بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنه کام کشتند.. بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را عریان روی خاک افکندند.. آگاه باشید ای جهانیان که جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند.. *یالثارات الحسین علیه السلام*
قالب وبلاگ

سلام

پیامی برای ما در بیانات رهبر عزیز انقلاب برای رفع بداخلاقیها اگر بشنویم و گوشمان بسته نباشه:

بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى‌

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

خیلى خوشامدید آقایان محترم و خبرگان عالى‌شأن امت. و تشکر میکنم از زحمات برادران عزیز، آقایان محترم؛ چه در ضمنِ این اجلاس جارى، و چه در طول سال در کمیسیونهاى مربوط، که آقایان در آنجا حضور دارید و زحماتى که کشیده میشود. و شما را دعا میکنیم. خداوند ان‌شاءاللَّه از شما قبول کند و توفیق و تسدید بفرماید.

از همه‌ى آقایان تشکر میکنیم؛ بخصوص از جناب آقاى هاشمى رفسنجانى، براى اینکه در این اجلاس، انتظار خصمانه‌اى را که دشمنان داشتند، خنثى کردند. آنها انتظار داشتند که بین خبرگان امت اختلاف بیفتد؛ رقابتها به صورت رقابتهاى متعارف دنیاى مادى در بیاید و مسابقه‌ى در خدمت، تبدیل بشود به رقابت منفىِ در تصرف مراکز و جایگاه‌ها؛ که این بحمداللَّه نشد. خب، از جناب آقاى هاشمى انتظار هم همین بود؛ با توجه به سابقه‌ى عقل و احساس مسئولیتى که در ایشان همیشه ما مشاهده کردیم. و آنچه که انتخاب هم کردید آقایان! انتخاب بجا و بحقى بود. جناب آقاى مهدوى شخصیت برجسته و بارزى هستند؛ هم در عالم روحانیت، هم در عالم سیاست، هم در مسائل جارى کشور، در مسائل حوزه و دانشگاه، از اول انقلاب تا امروز. آنچه اتفاق افتاد، ان‌شاءاللَّه به برکت اخلاص آقایان و اخلاص شماها و عقل و تدبیرى که انسان در رفتارها و گفتارها مشاهده میکند، به خیر اسلام و مسلمین خواهد بود؛ انتظار هم همین است.

شرائط امروز کشور، به ملاحظه‌ى مسائل منطقه، شرائط بسیار مهم و حساسى است. مسائل منطقه، مسائلى است که ابعاد آن از متعارف مسائل جارى بکلى بیرون است. آنچه دارد اتفاق مى‌افتد، خیلى ابعاد عظیمى دارد. حالا دشمنان، سوءاستفاده‌کنان، فرصت‌طلبان بین‌المللى و مستکبران چه میخواهند و چه خواهند کرد، بحث دیگرى است. آنچه اتفاق افتاده، دو شاخصه‌ى بسیار مهم دارد، که این دو شاخصه مورد آرزوى همه‌ى مسلمانان صادق و اندیشه‌هاى والا در انقلاب اسلامى، در جمهورى اسلامى و در سایر نقاط عالم بوده است. این دو اتفاق، یکى حضور مردمى است، یکى شعار اسلام. این دو چیز، خیلى مهم است.

 حضور مردمى معنایش این است که ملتها با تن خودشان، با حضور شخصى خودشان در میدانهاى مبارزه حاضر شوند و خطرات را تحمل کنند؛ مثل آن چیزى که در ایران اتفاق افتاد. وقتى این شد، هیچ قدرتى در مقابل این نمیتواند بایستد؛ حالا آمریکا و اینها که سهلند. اگر همه‌ى قدرتهاى عالم هم دست به یکى شوند، در مقابل ملتى که با همه‌ى وجود وارد میدان شده است، نمیتوانند مقاومت کنند، ایستادگى کنند. البته میزنند، میکُشند، خونریزى میکنند، اما مغلوب میشوند. همان طور که امام در آن سالها فرمودند، خون بر شمشیر فائق خواهد آمد، پیروز خواهد شد. این اتفاق افتاده است. مردم با جسم خودشان، با وجود خودشان وارد میدان شده‌اند؛ نماینده نفرستادند، به حرف اکتفاء نکردند؛ آن هم نه در یک کشور، در چندین کشور؛ که زمینه‌ى آن در کشورهاى دیگر هم وجود دارد. این یک نکته است که خیلى مهم است. جز دست قدرت الهى، کسى قادر نیست یک چنین وضعى را به وجود بیاورد. زمینه‌ها فراهم میشود، افراد نقش ایفاء میکنند - در اینها شکى نیست - اما این دست قدرت خداوند است که مالک دلهاست؛ که «قلب المرء بین اصبعى الرّحمن». خداى متعال است که دلها را عازم میکند، جازم میکند، اراده‌ها را بسیج میکند و این اتفاق مى‌افتد. در این حوادث، دست قدرت خداوند محسوس است. چون دست قدرت الهى هست، بنابراین پیروزى هم در آن قطعى است.

 نکته‌ى دوم در اینها، مسئله‌ى شعار اسلام است. خب، در این کشورها و در دیگر کشورهاى اسلامى، مردم، مردم مسلمانى هستند، جزو امت اسلامند. حتّى در آنجاهائى هم که مظاهر اسلامى محدود بوده است، همراه با فشار بوده است، مردم مؤمنند، مسلمند و اسلام ریشه دارد؛ این هم از خصوصیات اسلام است. در کشورهائى که مارکسیستها هفتاد سال با همه‌ى توان سعى کرده بودند اسلام‌زدائى کنند، بمجرد اینکه رژیم کمونیستى شوروى ساقط شد، مردم بیرون آمدند؛ جوانهائى که دوره‌ى اسلام را اصلاً درک هم نکرده بودند، شعار اسلام دادند. این، یک خصوصیت مربوط به عمق اسلام است در دلها.

 در اینجاها هم همین جور است. البته انگیزه‌هائى وجود داشت، الان هم وجود دارد - انگیزه‌هاى لیبرالیستى، شاید به نحو ضعیف‌ترى انگیزه‌هاى سوسیالیستى، قومیت‌گرائى یا امثال اینها - لیکن بدنه‌ى مردم، مسلمانند و شعارها اسلامى است؛ بخصوص در کشورى مثل مصر که آنجا اسلام خیلى عریق است، عمیق است، قرآن آنجا حاکم است، محبت اهل‌بیت آنجا حاکم است.

 بنابراین، این حادثه، حادثه‌ى عجیبى است که دارد اتفاق مى‌افتد. هنوز هم این حادثه در اول راه است. خب، ما حالا به عنوان جمهورى اسلامى، و ما تعداد موجود در اینجا به عنوان مسئولانى از جمهورى اسلامى، و همچنین دیگر مسئولان، وظائفى داریم؛ بایستى به این وظائف توجه کنیم و از این مقطع زمانى آسان نگذریم.

 یکى از چیزهائى که بلاشک در این حوادث مؤثر بود، الگوسازى و گفتمان‌سازى انقلاب اسلامى بود. انقلاب اسلامى براى مسلمانها الگو شد؛ اولاً با پیدایش خود، بعد با تشکیل موفق نظام جمهورى اسلامى که توانست یک نظامى را با یک قانون اساسىِ کامل ارائه کند و آن را به کرسى بنشاند و تحقق ببخشد، و بعد ماندگارى این نظام در طول سى و دو سال که نتوانند به او ضربه بزنند، و بعد استحکام و تقویت هرچه بیشتر این نظام - که نظام جمهورى اسلامى امروز از لحاظ عمق و ریشه، قابل مقایسه‌ى با ده سال پیش، بیست سال پیش و سى سال پیش نیست - و بعد پیشرفتهاى گوناگون در این نظام، که پیشرفت علمى، پیشرفت فناورى و صنعتى، پیشرفتهاى اجتماعى گوناگون، پخته شدن افکار، پدید آمدن افکار نو، حرکت عظیم علمى در کشور و فعالیتهاى گوناگون است. عمرانهائى که در این کشور شده است، در مواردى کشور را به درجه‌ى چند کشور معدود دنیا درآورده است. اینها همه حوادثى است که اتفاق افتاده است. اینها براى ملتهاى مسلمان چیزهاى محسوسى است؛ اینها را مى‌بینند، مشاهده میکنند. این انقلاب آمد، نظام درست کرد، این نظام باقى ماند، روزبه‌روز قوى‌تر شد، روزبه‌روز هم پیشرفته‌تر شد؛ این میشود الگو. این الگوسازى یک گفتمانى را به وجود مى‌آورد که آن، گفتمان هویت اسلامى و عزت اسلامى است. امروز در بین ملتهاى دنیا، احساس هویت اسلامى، قابل مقایسه‌ى با سى سال قبل نیست؛ احساس عزت اسلامى و مطالبه‌ى این عزت، امروز قابل مقایسه‌ى با گذشته نیست. این، اتفاق افتاده است.

 خب، طبعاً نتائجش این است که جبهه‌ى مخالف و جبهه‌ى مقابل شکست میخورد. مستبدینِ فاسدِ وابسته‌اى در یک جاهائى در رأس کار بودند. خداى متعال وعده کرده است: «سیصیب الّذین اجرموا صغار عند اللَّه و عذاب شدید بما کانوا یمکرون».(1) مکرشان فایده‌اى براى آنها ندارد، بلکه به خاطر همین مکر، خداى متعال ذلت و خاک‌نشینى را بر اینها تحمیل میکند. این اتفاق افتاده است، این شده است، این جلوى چشم ماست.

 این هم یکى دیگر از آن مواردى است که ما آیات الهى قرآن را در مقابل چشم خودمان تجربه‌اش را مشاهده کردیم؛ که این مال زمان ماست، این خیلى باارزش است. آنچه را که خداى متعال در قرآن وعده داده است، ما داریم اینها را جلوى چشم خودمان، در تجربیات خودمان مشاهده میکنیم.

 بخش مهمى از تبلیغات ضد جمهورى اسلامى، ناظر به همین جهت است؛ ناظر به این است که الگوسازى نشود؛ در چشم ملتهاى مسلمان، جمهورى اسلامى به صورت یک الگوى موفق درنیاید. به نظر من این نکته‌ى بسیار مهمى است که همه‌ى ما باید به آن توجه کنیم. سعى دشمنان این است که جمهورى اسلامى به شکل یک الگوى موفق در چشم ملتها جلوه نکند؛ چون وقتى الگو پیدا شد، مردم به سمت آن حرکت میکنند؛ وقتى توفیق این الگو دانسته شد، مردم تشویق میشوند.

 یکى از نویسنده‌هاى مصرى در پنجاه سال قبل، شصت سال قبل در یک کتابى نوشته است که اگر ما بتوانیم یک نقطه‌ى از دنیا را با یک حکومت اسلامى اداره کنیم، از هزاران کتاب و تبلیغ براى پیشرفت اسلام این مؤثرتر است. راست میگوید. با اینکه الگوى ما از لحاظ انطباق با اسلام، آنجور که ما میخواهیم، نیست - خب، ما متأسفانه با شکل مطلوبِ تحقق اسلام خیلى فاصله داریم - اما همان اندازه‌اى که توانستیم، توفیق پیدا کردیم، اسلام را وارد جامعه و زندگى‌مان کردیم، آثارش را داریم مشاهده میکنیم، عزتش را مى‌بینیم، قدرتش را مى‌بینیم، پیشرفتش را مى‌بینیم، استقلالش را مى‌بینیم؛ این را مردم دارند مشاهده میکنند. پس آنها میخواهند این الگوسازى نشود؛ لذاست که سعى میکنند الگو را در چشم مخاطبان خراب کنند. یکى از کارهائى که از اول انقلاب تا حالا انجام گرفته، این است. اگر ضعفى داریم، آن ضعف را در چشمها بزرگ میکنند؛ اگر ضعفى نداریم، آن را بدروغ به ما نسبت میدهند؛ این را باید توجه داشته باشیم. یکى از کارهاى اساسى دشمن در تبلیغات ضد جمهورى اسلامى، ناظر به این معناست و همه‌ى تلاش هم براى این است.

 خب، در تضعیف این الگو، دو عامل به یکدیگر کمک میکنند: یک عامل، عامل درونى است؛ نقصهائى که وجود دارد. کوتاهى‌هاى ما، کم‌کارى‌هاى ما، تنبلى‌هاى ما، مبتلاشدن ما به چیزهائى که مضر به حرکت است - مثل اختلافها، مثل کارهاى خلاف گوناگون، میل به دنیا پیدا کردنها، به سمت دنیا کشیده‌شدنها، قدرت‌طلبى‌ها، بى‌سیاستى‌ها و از این قبیل چیزها - اینها چیزهائى است که ناشى از وجود ماست، ما داریم این نقصها را ایجاد میکنیم. این عامل درونى، به این الگو صدمه میزند.

 عامل دیگر، مربوط به دشمن است؛ که همینى که ما داریم، این را صد برابر بزرگ میکنند و به چشم دیگران میکشانند؛ عیبهائى هم که نداریم، به ما نسبت میدهند. خب، حالا ما چه کار کنیم؟ اول باید به آن چیزهاى درونىِ خودمان بپردازیم. اول بایستى به آن چیزى که تقصیر خود ماست، کوتاهى خود ماست، بپردازیم. اگر این را درست کردیم، خداى متعال آن دومى را هم کفاف خواهد کرد؛ یعنى خداى متعال تبلیغ دشمن را هم خنثى خواهد کرد.

 در این «مناجات الشّاکین» که منسوب به حضرت سجاد (سلام اللَّه علیه) است، اولین شکایت این بزرگوار، شکایت از خودش است: «الهى الیک اشکو نفسا بالسّوء امّارة و الى الخطیئة مبادرة». بعد که مبالغى از خود شکایت میکند، آن وقت عرض میکند: «الهى اشکو الیک عدوّا یضلّنى». اول شکایت از خودمان، بعد شکایت از دشمن. باید این را مراقبت کنید.

 خب، حالا کى مراقبت کند؟ چگونه مراقبت کنیم؟ جوابش این است که در درجه‌ى اول، مسئولان و زبدگان و برجستگان و روشنفکران و دانشمندان و علما و کسانى که محیطِ تأثیر دارند، از رفتارهاى خودشان مراقبت کنند. همان طور که عرض کردیم، قدرت‌طلبى است، دنیاطلبى است، دنبال اختلاف رفتن است، جنجال درست کردن است،  خلاف اخلاق حرکت کردن است؛ که من در اینجا میخواهم روى این مسئله‌ى خلاف اخلاق حرکت کردن تکیه کنم.

 فضاى اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکى از آن چیزهائى است که اسلام مانع از آن است؛ نباید این اتفاق بیفتد. فضاى هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسى است. انتقاد، مخالفت، بیان عقاید، با جرأت، هیچ اشکالى ندارد؛ اما دور از هتک حرمتها و اهانتها و فحاشى و دشنام و این چیزها. همه هم در این زمینه مسئولند. این کار علاوه بر اینکه فضا را آشفته میکند و اعصاب آرام جامعه را به هم میریزد - که امروز احتیاج به این آرامش هست - خداى متعال را هم از ما خشمگین میکند. من میخواهم این پیامى باشد به همه‌ى آن کسانى که یا حرف میزنند، یا مینویسند؛ چه در مطبوعات، چه در وبلاگها. همه‌ى اینها بدانند، کارى که میکنند، کار درستى نیست. مخالفت کردن، استدلال کردن، یک فکر سیاسى غلط یا یک فکر دینى غلط را محکوم کردن، یک حرف است، مبتلا شدن به این امرِ خلاف اخلاق و خلاف شرع و خلاف عقل سیاسى، یک حرف دیگر است؛ ما این دومى را به طور کامل و قاطع نفى میکنیم؛ نباید این کار انجام بگیرد. متأسفانه بعضى این کار را میکنند. من بخصوص به جوانها توصیه میکنم. بعضى از این جوانها بلاشک مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبى هم هستند، اما خیال میکنند این وظیفه است؛ نه، من عرض میکنم این خلاف وظیفه است، عکس این وظیفه است.

 البته از نفوذها، از اغواهاى شیطانى دشمنان، از دخالتهاى دشمنان هم نباید غفلت کرد. همان طور که امام بارها میفرمودند، گاهى اینجور افراد وارد اجتماعات پرشور و مؤمن و مخلص میشوند و آنها را به یک سمتى و یک حرکتى میکشانند؛ از این هم نباید غفلت کرد؛ هم غفلتهاى ناشى از احساساتى شدن، هم ناشى از ندیدن دستهاى دشمن. بنابراین من بخصوص از جوانها میخواهم که نگذارند این فضاى غیبت و تهمت و فحاشى و هتاکى و شکستن حرمتها ادامه پیدا کند. وقتى که ادامه پیدا کرد، طبعاً همان طور سرایت هم میکند - مثل بیمارى مسرى - ناگهان مى‌بینید مثلاً در نمازهاى جمعه که محل خشوع و ذکر و توجه است، یک چنین چیزهائى گاهى احیاناً دیده میشود، که غلط اندر غلط است. انسان اگر چنانچه آن خطیب نماز جمعه را قبول ندارد، خب، اصلاً پاى خطبه‌اش نمى‌نشیند، به او اقتداء هم نمیکند، مى‌آید بیرون. یا حتّى گاهى اوقات در درسها، در محیطهاى علمى و درسى از این چیزها دیده میشود؛ که اینها غلط است، مضر است و مخالف مصلحت انقلاب است؛ اینها همان ضربه زدن و شکاف ایجاد کردن و تَرک‌دار کردن هیئت عظیم و شفاف و باشکوه نظام اسلامى است که دارد با قدرت حرکت میکند و پیش میرود.

 من به بزرگان هم نصیحتى بکنم. این نصیحت به جوانها بود، پیرها هم محتاج نصیحتند؛ آنها هم باید توجه کنند. مواضع درست گرفتن، حرف درست زدن، تحت تأثیر خبرهاى دروغ قرار نگرفتن، این هم وظیفه است. هزاران نفر در نظام اسلامى دارند محض رضاى خدا زحمت میکشند و تلاش میکنند و شب و روز خودشان را میکُشند، براى اینکه طبق حرکت اسلامى یک کارى انجام بگیرد، نظام اداره شود، وظائفِ بسیار سنگین انجام بگیرد؛ اما انسان یک خبر دروغى را بشنود، بنا کند همه‌ى اینها را زیر سؤال بردن - مسئولین دولتى را، دیگران را، دیگران را - این هم مصلحت نیست، این هم خلاف است. هم جوانها باید مراقبت کنند، هم پیرها باید مراقبت کنند. ما، هم در جوانى‌مان احتیاج به نصیحت داریم، هم حالا که پیر شدیم، احتیاج به نصیحت داریم.

 امیدواریم خداوند متعال ان‌شاءاللَّه به همه‌ى ما کمک کند تا بتوانیم این الگوى موفق و باشکوه و بسیار باعظمت را - که نظام جمهورى اسلامى است - حفظ کنیم و این را ان‌شاءاللَّه همین طور به نسلهاى آینده بسپاریم و از این جهت پیش خداى متعال سرافراز باشیم.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌

1) انعام: 124

[ جمعه 89/12/20 ] [ 11:5 عصر ] [ علی آلیانی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

لینک دوستان
برچسب‌ ها
امکانات وب
ایران رمان