سلام

میخاستم سر صیر چند مطلب بنویسم، که متاسفانه هتاکی یک نفر که اصلن فکرشو نمیکردم، باعث شد مطلب کوتاهی بذارم. انصافن برای آقای حسین علائی متاسفم! ما فکر کردیم مقاله شما درباره فرزند آقای روح الامینی که خود رهبری هم نسبت به اون اتفاق پیش آمده معترض بودند، از سر دلسوزیه. ولی دیدیم که گویا دشمن قاب شما رو هم دزدیده. آیا فکر نمیکنید الان ضدانقلاب از طعنه بی ابانه شما به رهبری خوشحاله!؟ آیا میدونید اولین کسائی که در صورت پیشامد یا خطری برای نظام لطمه میخورن، امثال شما آدمهای بیبصیرت و نادان هستن!؟ میدونی وکیپدیا چی درباره شما و مقالتون در روزنامه اطلاعات نوشته!؟ قابل توجه آقای علائی که از تهدیدات آمریکا ترسیده یا در تشخیص حق و باطل به اشتباه افتاده.چه خوب در سریال مختار اومده بود که:

تزویر بشما امان می دهد تا مقاومتتان را بشکند، پس از غلبه شک نکنید، گردنتان را خواهد شکست!

البته اجازه نمیدیم که امثال تو، آقای علائی، به رهبری هتاکی کنید. اگه لازم باشه خودمون قبل از قانون شما رو خلع درجه میکنیم!

الا یا ایهاالخواص، حواستونو جمع کنید!

انتقاد سازنده آزاد، اما همصدائی با دشمن ممنوع!

و ماالنصر الا من عندالله

سلام

یک بار دیگه دست جنایتکار آمریکا، اسرائیل، آل سعود، حکام خبیث قطر و دولت صهیونیستی ترکیه از آستین جنایتکار مخالفین دولت ضدامپریالیستی و مقاوم سوریه خارج شد و جمعی از شهروندان سوریه و تعدادی از زائرین ایرانی بیگناه رو امروز جمعه بشهادت رسانید.

هشدار به این جنایتکاران و حامیانشون که به حول و قوه الهی در صدد بررسی راههائی برای ضربه زدن به منافع اونها در زمینه هائی! هستیم و اونها رو ادب خواهیم کرد.

الله اکبر

مرگ بر استکبار غرب و ارتجاع عرب و خیانتکاران ترکیه

منبع: تابناک

سلام

انشائالله که آمریکائیها درباره ایران حماقت نکنن، چون قبراشونو آماده کردیم!

 اینها بخشی از اظهارات دریادار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه در یک برنامه تلویزیونی بود.

 به گزارش خبرآنلاین، حضور فرمانده نیروی دریایی سپاه در برنامه دیروز امروز وفردا کافی بود تا او درباره توانایی ایران در بستن تنگه هرمز و برخی توانایی های نظامی ایران سخن بگوید. آنجا که در لابلای صحبت هایش از تست سلاحی سخن گفت که پیش از این در رزمایش اول پیامبر اعظم(ص) تست شده و به روایت او «رسانه‌های دنیا اعلام کردند که هیچ سلاحی در دنیا به اندازه این موشک زیر آبی انعکاس نداشت.»

آن چیزی را که آمریکایی‌ها از ما می‌دانند، خیلی کمتر از آن چیزی است که نمی‌دانند

صراحت در سخنان فدوی آنجا مشخص شد که وی گفت:«مسلماً آن چیزی را که دنیا، آمریکایی‌ها و حتی مردم خودمان از ما می‌دانند، خیلی کمتر از آن چیزی است که نمی‌دانند و این دانش زمانی اتفاق می‌افتد که آمریکایی‌ها بخواهد دست به شرارت بزنند و امنیت ما و منطقه را از بین ببرند. »

فدوی در این برنامه زمان مانور نیروی دریایی سپاه پاسداران را بعد از ابلاغ در قالب رزمایش پیامبر اعظم(ص) 7 در بهمن ماه و در خلیج فارس، اعلام کرد و اظهار داشت:«مرکز ثقل عزیزان و برادران ارتش در دریای عمان بود و مرکز ثقل رزمایش سپاه در تنگه هرمز و خلیج فارس خواهد بود.»

 تجربه ایران در بستن تنگه هرمز

 تنگه هرمز و توانایی ایران برای بستن ان، یکی از سوالاتی بود که فدوی به صراحت درباره آن  سخن گفت و وقتی مجری از او سوال کرد آیا ایران توانایی بستن تنگه هرمز را دارد یا خیر؟ او از تجربه ایران در سالهای جنگ تحمیلی در بستن این تنگه سخن گفت و تصریح کرد: «ما بستن تنگه هرمز را بارها تجربه کرده‌ایم.»

اهمیت تنگه هرمز به روایت آمار و ارقام

تنگه‌ هرمز آبراهی است که دریای عمان را به خلیج فارس پیوند می دهد. این گذرگاه یکی از راهبردی‌ترین مسیرهای بین‌المللی کشتیرانی در جهان است و روزانه حدود 17 میلیون بشکه نفت خام  براساس بر آورد سال 2006 از آن عبور می کند. وابستگی به منابع خلیج فارس از دهه 70 به طور مرتب افزایش یافته است؛ فرمانده نیروی دریایی سپاه در این باره می گوید « اگر قبلا در روز کمتر از 10 میلیون بشکه نفت از این منطقه برای دنیا تامین می‌شد، امروز بیش از 19 میلیون بشکه تامین می‌شود و پیش‌بینی می‌کنند که در سال 2020 بیش از 35 میلیون بشکه در روز خواهد شد و این در حالی است که منابع سایر نقاط دنیا هر روز کمتر می‌شود امروز از 1300 میلیارد بشکه نفت در دنیا، 800 میلیارد بشکه نفت در خلیج فارس است.»

براساس همین آمار و ارقام بود که فرمانده نیروی دریایی سپاه در سخنان خود تاکید کرد: «اگر دشمن بخواهد شرارت دیگری را امروز در منطقه ایجاد کند آیا دنیا فقط 24 ساعت تحمل نبود انرژی خلیج فارس را دارد؟»

سابقه بستن تنگه هرمز به سال 66 باز می گردد که آمریکا تعداد ناوهای خود را ازحدود 12 ناو به بیش از 86 ناو در خلیج فارس رساند ، اما در نهایت  برخی از کشتی های این کشور غرق شدند. «در 27 مهرماه سال 66 اتفاقی در خلیج فارس رخ داد. آمریکایی‌ها در واکنش به اقدامات دفاعی ما، ساعت 10:30 در صبح ماه 27 مهر به دو سکوی رشادت و رسالت حمله کردند و بعد از آن در ساعت 12:30 همان روز به تائید تمام اقتصادیون دنیا بزرگترین بحران اقتصادی دنیا بعد از بحران ویرانگر 1929 در این تاریخ بوجود آمد.»

وی افزود: تمام گزارش‌دهنده‌های منابع اقتصادی دنیا از عبارت وحشتناک، غیرقابل قبول، غیرقابل تحمل استفاده می‌کردند، زیرا خلیج فارس دارای چنان اهمیتی در تامین انرژی جهانی است که آسیب به آن برای دنیا غیرقابل تحمل است. همچنین میزان ارزش سهام دنیا آنچنان سقوط کرد که دنیا فقط این سقوط را در بحران بزرگ 1929 دیده بود.

 ماجرای انهدام ناو یک میلیارد دلاری آمریکا

 اتفاقی که سال در سال 97 در خلیج فارس تکرار شده و براساس اظهارات فرمانده نیروی دریایی سپاه «ناو یک میلیارد دلاری آمریکا منهدم شد و بالگرد آمریکا سقوط کرد.»

فرمانده نیروی دریایی سپاه با بیان اینکه تنگه هرمز طبق کنوانسیون سال 1982 از تنگه‌هایی است که حقوقی را برای کشورهای ساحلی فراهم می‌کند، افزود: « مخصوصا زمانی که علیه یکی از کشورهای ساحلی این تنگه جنگی صورت بگیرد؛ اقداماتی که در این تنگه انجام می‌شود و می‌تواند به نفع دشمن تمام شود، برای ما حقوقی ایجاد می‌کند و ما توانسته‌ایم از تمام حقوق خود برای کنترل و بستن تنگه و هم برای اصابت قرار دادن تعداد زیاد هدف‌های دشمن در تنگه، و حتی غرق کردن کشتی‌های زیادی در تنگه استفاده کنیم؛ ما اینکار را در سال 66 و 67 به مرحله اجرا در آوریم.»

وی همچنین به نقل قول از یک مقام پنتاگون در آن زمان، یادآور شد: یک مقام پنتاگون اذعان کرده بود که ناوهای اعزامی به خلیج فارس نه تنها قادر نیستند ماموریت‌های محوله را انجام دهند بلکه حتی قادر نیستند از خود در برابر قایق‌های تندرو سپاه دفاع کنند.

فدوی افزود: حتی در آن زمان آمریکایی‌ها سه بار اعلام کردند که خلج فارس عاری از "مین" است، ولی مجدداً کشتی‌ها به روی مین رفتند. علاوه بر آن، هر زمان جمهوری اسلامی ایران اراده می‌کرد همه کشتی‌ها مورد بازرسی دقیق چند ساعته قرار می‌گرفتند و همه اینها در حالی بود که ما نه امکانات و نه سازماندهی و آموزش متناسب با این ماموریت‌ها را نداشتیم.

منبع: خبرآنلاین

سلام

فوری!!!:

به گزارش خبرآنلاین، بزرگترین رزمایش نیروی دریایی ارتش که در حوزه عملیاتی آبهای جنوب شرق کشور از شرق تنگه هرمز تا مدار 20 درجه شمال اقیانوس هند و در حوزه اطلاعاتی نیز تا مدار 10 درجه شمالی برگزار شد، ظهر امروز با برگزاری رژه پایانی یگان‌های شرکت‌کننده، پایان یافت.

در پی آغاز این رزمایش، یک روزنامه روسی گزارش داد که جمهوری اسلامی ایران قادر است تنگه هرمز را ببندد و این تصمیم می‌تواند چشم‌انداز صادرات نفت را به‌طور اساسی در معرض خطر قرار دهد.

در واکنشی دیگر، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در اظهاراتی  مدعی شد که اقدام نیروی دریایی ارتش ایران برای انجام آزمایش‌های موشکی، منعکس‌کننده وضعیت دشوار ایران بر اثر تشدید تحریم‌ها توسط جامعه بین‌المللی است.

پنتاگون نیز در برابر عملیات‌های دریادلان نیروی دریایی ارتش کشورمان در جوار تنگه هرمز ساکت نماند و تاکید کرد که هیچ‌گونه اقدامی را در جهت بستن مهمترین تنگه جهان تحمل نخواهد کرد.

وزارت امور خارجه فرانسه نیز در اظهاراتی، از آزمایش‌های موشکی در رزمایش اخیر نیروی دریایی کشورمان ابراز نگرانی کرد و یادآور شد که مسیر ترانزیت نفت باید باز بماند.

این واکنش های سراسیمه در حالی بود که رزمایش نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آبهای سرزمینی و با هدف آمادگی نیروهای نظامی انجام شد.

آزمایش چند موشک جدید از جمله محراب و اژدر "PT 47" در این میان بازتاب های فراوانی داشت. آنجا که در نهمین روز از این رزمایش، پروژه جدید موشکی نیروی دریایی ارتش با نام "محراب" از روی ناوچه‌ موشک‌انداز کلاس پیکان "گرز" برای نخستین‌ بار آزمایش شد.

پروژه موشکی میان‌برد محراب به آخرین فناوری مقابله با اهداف ضد راداری و سامانه‌های هوشمند جلوگیری از اختلال در هدایت مسیر مجهز بوده و در رده تسلیحات دارای فناوری بالا و راهبردی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با بهره‌گیری از دانش متخصصان داخلی طراحی و تولید شده است.

آن گونه که ایسنا به نقل از امیر سرتیپ سیدعبدالرحیم موسوی جانشین فرمانده کل ارتش نقل کرده است موشک محراب هم‌اکنون به تولید انبوه رسیده است.

شلیک اژدرهای "PT 47" نیز از زیردریایی‌های کلاس غدیر به سوی شناورهای سطحی یکی دیگر از اقدامات انجام شده در این رزمایش بزرگ بود.

 

شلیک موفق موشک‌های "قادر"، "نصر" و "نور"

در سومین روز از مرحله‌ نمایش قدرت این رزمایش نیز موشک‌های ساحل به دریای برد بلند "قادر" و برد کوتاه "نصر" با موفقیت شلیک شدند.

سامانه فوق پیشرفته خوداتکای "قادر"، موشکی است که در بخش رادار، ماهواره، میزان دقت در انهدام اهداف، میزان برد و مسافت و نیز مکانیزم‌های هوشمند ضدرهگیری و اختلال در مسیر در مقایسه با نسل قبل از خود ارتقا یافته است.

همچنین موشک سطح به سطح "نور" از یگان شناور مستقر در دریا با موفقیت شلیک شد.  سامانه ای که ارتش آن را «سامانه موشکی فوق پیشرفته» خوانده اند و اعلام کردند: «نور نسبت به نسل قبلی خود در بخش سیستم‌های ضدراداری، تعقیب هدف، هدایت و کنترل و ضدجنگ الکترونیک ارتقاء یافته است و به راحتی پس از یافتن هدف مورد نظر می‌تواند آن را رهگیری کرده و مورد اصابت قرار دهد. »

هدف قرار دادن پهپادهای رادارگریز  از دیگر اقدامات آزمایش شده در این رزمایش بود که در راستای اجرای تاکتیک‌های رزمی و نمایش اقتدار خود، با استقرار بر روی یگان‌های شناور و پرتاب موشک‌های دوش‌پرتاب، مورد هدف قرار دادند.

عملیات تجسس و نجات، هلی‌برن و مقابله با دزدان دریایی، تیراندازی نواع سامانه‌های سبک و سنگین توپخانه دریایی مستقر بر روی ناوشکن‌ها، یگان‌های موشک‌انداز و یگان‌های پشتیبانی کننده نیروی دریایی علیه اهداف سطحی، پروازی و نورافشان، خنثی‌سازی اقدامات جنگ الکترونیک و ضدالکترونیک، تست نهایی سامانه‌های ماهواره‌ای و تجهیزات ارتباطی دوربرد، عملیات تبادل در دریا و همچنین گشت و شناسایی دریایی تا پسابندر، از جمله اقدامات انجام شده طی ده روز برگزاری رزمایش ولایت 90 بود.

 

انجام دو عملیات واقعی، همزمان با برگزاری رزمایش

یکی از نکات قابل توجه این رزمایش، انجام دو عملیات واقعی از سوی نیروی دریایی ارتش در حین انجام رزمایش بود که در یک مورد، یک فروند نفتکش عربستانی توسط یگان‌های نیروی دریایی ارتش کشورمان، از چنگ قایق‌های ناشناس نجات یافت و در مورد دوم، یک بالگرد فرامنطقه‌ای مجبور به ترک منطقه رزمایش شد.

همزمان با برگزاری این رزمایش، یک فروند بالگرد متعلق به نیروهای فرامنطقه‌ای وارد حوزه رزمایش شد ولی به سرعت توسط سامانه‌های راداری نیروی دریایی کشف و شناسایی شد و نیروهای خودی به سرعت به آن اخطار دادند که وارد این محدوده نشود و پس از اعلام اخطارهای لازم، این بالگرد از محدوده خارج شد.

 

فرمانده کل ارتش: ناو هواپیمابر آمریکا به تنگه هرمز برنگردد

در پایان این رزمایش، امیر سرلشگر عطاءالله صالحی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران در جمع خبرنگران حضور یافت و با اشاره به خروج ناو هواپیمابر آمریکایی از تنگه هرمز که در آغاز رزمایش ولایت 90 انجام شد، گفت: تذکر می‌دهیم ناو هواپیمابر آمریکایی که برای ما تهدید محسوب می‌شود، دوباره بازنگردد و ما عادت نداریم حرف‌های خود را دوباره تکرار کنیم.

وی همچنین درباره پیام رزمایش ولایت 90 برای دشمنان تصریح کرد: دشمن آنچه را که می‌توانست از این رزمایش دریافت کند، دریافت کرده است؛ چراکه ناو هواپیمابر آمریکایی در زمان آغاز رزمایش ولایت 90 از تنگه هرمز خارج شد و به خلیج عدن رفت. تاکید ما این است که به دنبال ترویج هیچ کار غیرمنطقی نیستیم اما به این ناو هشدار می‌دهیم که بازنگردد.

 

فرمانده کل ارتش اضافه کرد: رزمایش ولایت 90 نه یک حرکت انفعالی است و نه تهاجمی، بلکه برای اثبات این موضوع است که در همه مناطق می‌توانیم منافع خود را حفظ کنیم. کسب توانمندی به معنای تهدید نیست بلکه به این معناست که ما وقتی در دریای بزرگی مثل مدیترانه می‌توانیم منافع جمهوری اسلامی ایران را حفظ کنیم، مطمئنا در تنگه هرمز این کار راحت‌تر اتفاق می‌افتد.

  

سرلشگر فیروزآبادی رییس ستادکل نیروهای مسلح نیز تاکید کرد: ملت ایران قابل تهدید نیست و هر کس به این فکر باشد باید هزینه سنگینی را بپردازد. ملت ایران در فناوری نظامی و پیشرفت‌های علمی رشد ماهانه دارد و در هر رزمایش، یک سلاح نیرومند مطابق با دکترین نظام جمهوری اسلامی که دفاعی و بازدارنده است، ارائه می‌دهد.

 

وی با اشاره به برگزاری رزمایش بزرگ ولایت 90، اظهار کرد: فرماندهان قدرتمند ارتش در یگان‌های مختلف در کنار فرماندهی انقلابی و پرتلاش نیروی راهبردی ارتش به صحنه آمدند و طرح این رزمایش را که قرارگاه خاتم‌الانبیاء آن را ابلاغ کرده بود، زیر نظر حدود 40 نفر از ناظران ستادکل نیروهای مسلح به اجرا گذاشتند.

 

فیروزآبادی خاطرنشان کرد: پیام رزمایش، پویایی، تحرک، کارآمدی و وجود سلاح‌های نوساز استراتژیک و افزایش بردهای عملیاتی برای دفاع از نظام و منافع ملت ایران در ماموریت راهبردی نیروی دریایی ارتش است.

 

رییس ستادکل نیروهای مسلح هم از نمایش اقتدار نیروی دریایی سپاه در آینده نزدیک خبر داد و گفت: رزمایش، یکی از برنامه‌هایی است که نیروهای ارتش و سپاه برای تمرین آمادگی خود در هر سال برگزار می‌کنند و به زودی نیز اقتدار نیروی دریایی سپاه را شاهد خواهیم بود.

منبع: خبر آنلاین

سلام

الان از دوباره نشستم مطلب بذارم. خوابم نیومد. دیشب قبل از خواب یکی از دوستام مقداری از قول یه آدم معروف مربوط به سپاه حرفای تندی زد که من ناراحت شدم! گفتم چرا بعضیا باید چنین تفکرات اشتباهی داشته باشن. مگر امام نبود که گفت اگر سپاه نبود، کشور هم نبود؟ چرا بعضیا همراه دشمنای خارجی داخلی انقلاب باید حرفی رو بزنن که شاید ظاهراً با نیت دلسوزیه، اما در واقع آب به آسیاب دشمن ریختنه و وقتی خوب نگاه میکنی فقط آمریکا و دستهای داخلی اونو خوشحال میکنه؟! هرچند که سپاه هم مثه هر سازمان دیگه ای عیب و ایراد داره، امام مجوز برای تضعیف اون، که همانا تضعیف نظام و انقلاب و اسلامه، نمیشه. این بود که همینطوری وقتی داخل گوگل اسم سپاه رو سرچ کردم، یه مطلب جالب درباره قاسم سلیمانی دیدم که بذارم. خیلی جالبه. بخونید:

شاید از سر همین بهت است که یکی از مقامات بلندپایه ارتش امریکا عاجزانه می‌گوید: «من اگر او را ببینم، خیلی ساده از او خواهم پرسید که از ما چه می‌خواهد؟!»

جوان آنلاین نوشت:
اینجا داخل ایران اسلامی، آنها که او را می‌شناسند، از حجب و تواضع و آرامش او می‌گویند، مردی که برخلاف آنچه امریکایی‌ها می‌گویند، مرموز نیست.

هر قدر که داخل ایران، او را کم می‌شناسند، خارج از این مرزهای جغرافیایی، قصه‌های حیرت‌آوری از او بر سر زبان‌هاست که با آمیخته‌ای از راست و دروغ، شبحی ترسناک و هول انگیز از او ارائه می‌دهد که گویی همه منافع امریکایی‌ها را در خاورمیانه به خطر انداخته است و جالب آنکه هر قدر آنها او را ترسناک‌تر و هول‌انگیزتر معرفی می‌کنند، اینجا داخل ایران اسلامی، آنها که او را می‌شناسند، از حجب و تواضع و آرامش او می‌گویند، مردی که برخلاف آنچه امریکایی‌ها می‌گویند، مرموز نیست.

هر قدر او آرام و بی‌سر و صدا می‌رود و می‌آید و کارهایش را انجام می‌دهد، بیرون از مرزهای جمهوری اسلامی در مورد او، یعنی سردار سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران خیلی خبرها هست. آنها از او و سپاه تحت امرش می‌ترسند و همین ترس سرآغاز خبرهای بعدی است، آنها او را تروریست می‌خوانند، بارها و بارها تحریمش می‌کنند، به او اتهام دخالت در امور سایر کشورها را می‌زنند، او را فردی بسیار قدرتمند در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی در خاورمیانه توصیف می‌کنند، او را متهم پرونده ترور رفیق حریری می‌دانند و سرانجام آنکه، آنها در کنگره امریکا، صریحاً و رسماً پیشنهاد ترور او را می‌دهند! شاید تعجبی هم نباشد، آخر آنها از مبارزه با قاسم سلیمانی و نیروهایش ناتوان شده‌اند، به همین سادگی!

و این البته همه آن چیزی نیست که در مورد او گفته می‌شود. روزنامه انگلیسی گاردین در مورد قاسم سلیمانی می‌نویسد: «حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی با هوش می‌دانند. بسیاری از مقامات امریکا که این چند ساله را صرف متوقف کردن کار افراد وفادار به سلیمانی کرده‌اند، می‌گویند مایل هستند او را ببینند و معتقدند که مبهوت کارهای او شده‌اند.»

شاید از سر همین بهت است که یکی از مقامات بلندپایه ارتش امریکا عاجزانه می‌گوید: «من اگر او را ببینم، خیلی ساده از او خواهم پرسید که از ما چه می‌خواهد؟!»

واقعیت آن است که گرچه غربی‌ها او را ژنرال می‌نامند و او فرمانده یک نیروی نظامی است و امریکایی‌ها دوست دارند قبل از هر چیز او یک تروریست به نظر برسد که فقط با عملیات‌های نظامی به اهدافش دست می‌یابد، اما خود نیز نمی‌توانند معترف نباشند که او، بی‌آنکه وارد عرصه نظامی شود، از بعد سیاسی به پیروزی دست می‌یابد، اتفاقی که او با تکیه بر ویژگی‌های اخلاقی‌اش و تکیه بر اصول انقلاب اسلامی که منشأ منش رفتاری او نیز هست، رقم می‌زند، نه با تکیه بر قدرت نظامی‌اش.

روزنامه امریکایی «مک کلثی» در سی‌ام مارس 2008 گزارش داده بود: «سلیمانی برای توقف درگیری‌ها میان نیروهای امنیتی عراق که بیشترشان شیعه هستند و نیروهای رادیکال مقتدی صدر در شهر بصره، پا در میانی کرده است. . . یکی از نخستین و مهمترین پیروزی‌های سلیمانی بر امریکا در عراق، ایجاد برتری سیاسی بود، نه نظامی.

وی در ژانویه سال 2005، زمانی به عراق آمد که عراقی‌ها برای نخستین بار پس از سقوط صدام حسین، به پای صندوق‌های رأی می‌رفتند. در حالی که امریکا حمایت شدیدی از نخست‌وزیر شدن ایاد علاوی می‌کرد، سلیمانی فعالیت خود را در حمایت از شیعیان طرفدار ایران آغازکرد و به شدت به راهنمایی آنان برای پیروزی در انتخابات پرداخت. پس از انتخابات، بوش انگشت‌های رنگی مردم عراق را پیروزی بزرگی برای دمکراسی دانست، اما علاوی و متحدانش شکست خوردند.»

زلمای خلیل‌زاد، سفیر سابق امریکا در افغانستان نیز می‌گوید: «همان‌قدر که مقامات امریکایی سلیمانی را به جنگ افروزی متهم می‌کنند، او در ایجاد صلح نیز برای رسیدن به اهدافش فعال بوده است. او در پایان دادن به درگیری‌های نیروهای مقتدی صدر و نیروهای عراقی در بصره، نقشی حیاتی داشت، تهدیدی که می‌رفت ناآرامی‌های آن گسترش یافته و پیامدهای وخیمی به ویژه برای منابع نفتی عراق در پی داشته باشد.»

یکی از نمایندگان مجلس عراق که از دستیاران ارشد نوری المالکی هم هست، درباره سردار سلیمانی می‌گوید: «او فقط یکبار در این هشت ساله به عراق آمده است. او فردی است که آرام سخن می‌گوید و منطقی و بسیار مؤدب است. وقتی با او حرف می‌زنید، بسیار ساده برخورد می‌کند. تا زمانی که پشتوانه او را نشناسید، نمی‌دانید چه قدرتی دارد، هیچ کسی نمی‌تواند با او بجنگد.»

سردار قاسم سلیمانی و سردار شهید کاظمی در دوران دفاع مقدس


قاسم سلیمانی آن گونه که آنها در موردش نقل می‌کنند، بی‌محافظ و فقط با دو همراه، به عراق رفته و در منطقه حفاظت شده توسط امریکایی‌ها، موسوم به منطقه سبز حضور یافته و دیدارهایش را در کمال آرامش سروسامان داده و بعد به ایران بازگشته است!

خیلی فرقی نمی‌کند که این ادعاها چقدر مستند است یا حتی چقدر می‌تواند صحیح باشد؛ همین مؤلفه‌ها و قصه‌های راست و دروغ دیگری که از او می‌گویند، برای ذهن شهروندان غربی که مقهور شانتاژهای رسانه‌ای دولت هایشان هستند، کفایت می‌کند تا به نمایندگان کنگره امریکا معترض نشوند که چرا دور هم نشسته‌اید و با صراحتی باور نکردنی، پیشنهاد ترور می‌دهید!

 این ادعاها برای پروپیمان کردن پروژه ایران‌هراسی و به طور اخص، سپاه هراسی کفایت می‌کند؛ حتی اگر دلیلی بر درستی‌شان اقامه نشود! ذهن شهروند غربی، برای فریب چنین تبلیغاتی را خوردن، از مدت‌ها قبل آماده شده است. او به دیدن و شنیدن افسانه‌های هالیوودی عادت دارد!

ما اما به قصه‌های هالیوودی عادت نداریم، آرمان ما حقیقت اتفاقی است که روز دهم محرم سال 61 هجری در صحرای کربلا روی داده است. این است که می‌گوییم کسی از آن جماعت امریکایی اگر توان ترور حاج قاسم سلیمانی را داشت، درنگ نمی‌کرد. این است که در برابر پیشنهاد ترور او می‌گوییم: بسم الله اگر حریف مایی!

قاسم سلیمانی مرموز نیست اما فرمانده سپاه قدس ایران است و همین فرمانده سپاه قدس ایران بودنش، کافی است تا جماعت امریکایی از او بترسند و در توجیه این ترس خویش، او را به نحوی اغراق‌آمیز، ترسناک معرفی کنند. بر این جماعت حرجی هم نیست البته؛ چه آنکه آدم ترسیده، اگر نخواهد که ترسو لقب بگیرد، باید علت ترس را ترسناک و ترسناک‌تر معرفی کند تا ترسش توجیه شود.

اینها، همه که گفتیم، آن هم از قول آنهایی که خارج مرزهای جمهوری اسلامی ایران هستند، تنها یک روی سکه بود؛ روی اشداء علی الکفار سردار قاسم سلیمانی؛ این روی سکه اما، در داخل مرزهای عقیدتی انقلاب اسلامی، او تمام قد سرباز ولایت است. از آن جنس آدم‌هایی که مکلف به تکلیفند و همه حیاتش را از جوانی تاکنون، وقف نهضت حضرت روح الله کرده است. این روی سکه، او، رحماء بینهم است.

جنگ که شد، قاسم سلیمانی جوان بنایی بود در کرمان؛ متولد اسفند 1336. سرش هم گرم کار خودش. جنگ که شد، بنایی را همان جا رها کرد و راهی جبهه شد. کمی بعدتر، این جوان بسیجی فرمانده بسیجی‌های هم‌ولایتی‌اش شد و بعد‌تر لشکری از همین بسیجی‌های آفتاب سوخته کویر تشکیل داد که شد لشکر 41 ثارالله.

جنگ که تمام شد، امنیت آن خطه کویری را که مستعد جولان اشرار بود به او سپردند و هنوز هم، هر قدر او، میان مردم کشورش ناشناخته باشد، مردم سیستان و بلوچستان و کرمان خوب می‌دانند که در آن سال‌های فرماندهی او، امن‌ترین دوران را گذرانده‌اند.

سال 1379، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، فرماندهی کل قوا، او را به تهران فراخواند و مسئولیت سپاه قدس را به او سپرد. مسئولیتی که قاسم سلیمانی را به کابوسی در ذهن امریکایی‌ها بدل ساخت. کابوسی که اگر دستشان برسد، خیلی زود، همچون عماد مغنیه ترورش خواهند کرد!

کابوسی که همان قدر که غربی‌ها را می‌ترساند، به جان ما، غروری مقدس می‌ریزد و اینها این روی سکه اوست، روی رحماء بینهم قاسم سلیمانی، فرماندهی با صلابت، با موهایی جوگندمی و بدنی لاغر و صورتی آفتاب سوخته و نگاهی محجوب و آرام. فرماندهی که در میان هم‌ولایتی هایش و در مراسمات و مجالس‌شان، خیلی خاکی و خودمانی حضور دارد. فرماندهی که اگر لباس نظامی تنش نباشد، کسی حدس هم نخواهد زد که او یک فرمانده نظامی است. فرماندهی که در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی، بسیار شناخته شده‌تر از داخل مرزهاست.
منبع: تابناک