منتقدانه
.. و زمانی که قائم ما ظهور کند، ندا در دهد: آگاه باشید ای جهانیان! که منم امام قائم.. آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده.. بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنه کام کشتند.. بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را عریان روی خاک افکندند.. آگاه باشید ای جهانیان که جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند.. *یالثارات الحسین علیه السلام*
قالب وبلاگ

سلام

پژاک گفت: ما تسلیمیم!

 پس از هلاکت و زخمی شدن 500 تروریست توسط سپاه؛

پژاک تسلیم شد
جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه گفت: گروهک پژاک تمام شرایط جمهوری اسلامی را پذیرفت و با سرافکندگی دست‌های خود را به نشان تسلیم بالا برد و از ارتفاعات جاسوسان عقب‌نشینی کرد.
 
سردار عبدالله عراقی، جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه‌ در جمع بازدیدکنندگان از نمایشگاه یاد یاران که به مناسبت هفته دفاع مقدس برپا شده است، با اشاره به برنامه‌ریزی‌های مختلف دشمنان برای ضربه زدن به نظام اظهار داشت: گروهی به نام پ.ک.ک پیدا شده که شاخه‌های مختلفی دارد و هدف دشمنان این است که این گروهک را ابزاری کنند تا هر زمان اراده کردند خنجری را درون قلب نظام وارد کنند.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، وی ادامه داد: این گروهک در منطقه عمومی خوی، سلماس، ماکو، منطقه چالدران در ارومیه و منطقه دالام پردا، اشنویه و پیرانشهر تا سردشت که چیزی حدود 200 کیلومتر در طول و حدود 40 کیلومتر در عمق، داخل خاک ایران، عراق و ترکیه است، پایگاه‌هایی را ایجاد کرده‌اند که نامش را منطقه «مدیا» گذاشته‌اند، یعنی منطقه آزاد شده‌ای که بستر اولیه کردستان بزرگ است.
جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه گفت: این گروهک در کنار مرز اقلیم کردستان عراق و پیوسته به حکومت اقلیم، منطقه بزرگی را اشغال کرده‌اند و آنجا دارند برای خودشان حکومت می‌کنند.
سردار عراقی با اشاره به اینکه آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها کاملا این گروهک را سازماندهی می‌کنند و به اعضای آن آموزش نظامی و تجهیزات می‌دهند، اظهار داشت: در روزهای ابتدایی که این‌ گروهک کارهای تروریستی خودشان را در ترکیه آغاز کرده بود، مهم‌ترین سلاح آنها سلاح‌های انفرادی و کلاشینکف بود اما امروز تا آخرین مراحل جنگ از خمپاره‌های پیشرفته و پدافند هوایی به ویژه پیشرفته‌ترین انفجارات مهندسی روز دنیا که اسرائیلی‌ها به این‌ها آموزش داده بودند، استفاده می‌کردند.
وی با تاکید بر اینکه هر روز که منطقه‌ای را می‌گرفتیم ابتدا باید مین‌روبی کرده تا بعد نیروها جابه‌جا شوند و تدارک برایشان ارسال شود، تصریح کرد: اگر امروز یک مین یا تله‌ای را کشف می‌کردیم، فردا مین جدیدی را کشف می‌کردیم که با تله یا مین دیروز فرق می‌کرد. اعضای این گروهک آموزش خوبی دیده بودند و از نظر توان جسمی روی این‌ها بسیار خوب کار شده بود و انگیزه بسیاری داشتند و به آنها تلقین کرده بودند که شما به دنبال استقلال این منطقه هستید.
سردار عراقی با اشاره به اینکه هرگاه ارتش ترکیه برای جنگ با این گروهک فعال شده فقط با تانک‌هایشان مانور کردند، خاطرنشان کرد: اعضای این گروهک تروریستی در مواجهه با رزمندگان ایران اذعان داشتند که ما تا به حال با یک نیروی این چنینی رو‌به‌رو نشده‌ایم و حقیقت هم همین بود چون رزمندگان ما بالای 180 نفر از اعضای این گروهک تروریستی را کشته و بالای 300 نفر را زخمی کرده‌اند.
وی ادامه داد: اگر می‌گوییم 180 نفر کشته شده‌اند یعنی 180 نفر چریک نظامی کشته شده‌اند.
جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه با تاکید بر اینکه اعضای گروهک پژاک با یکدیگر عهد کرده بودند تا آخرین نفس در ارتفاعات جاسوسان با جمهوری اسلامی بجنگند، گفت: بسیجیان و سپاهیان موفق شدند تمام ارتفاعاتی را که دست این‌ها بود یکی را پس از دیگری، پس بگیرند.
عراقی با بیان اینکه به همت بسیجیان و سپاهیان موفق شدیم همه مناطق را پس بگیریم، اظهار داشت: ارتفاعی به نام جاسوسان وجود دارد که در جریان عملیات در آن، تعدادی از رزمندگان ما شهید شدند اما با اقتدار پاسداران سرافراز، اعضای این گروهک تروریستی نهایتا دستان خود را بالا برده و اعلام کردند شما چه شرایطی دارید که ما گفتیم باید یک کیلومتر از مرز ایران عقب‌نشینی کنید چون جمهوری اسلامی تحمل نمی‌کند کسی در خاکش بماند.
وی با اشاره به اینکه به عنوان دومین شرط اعلام کردیم حق ندارید کار نظامی در داخل کشور ما انجام دهید، تصریح کرد: به آنها هشدار دادیم حق ندارید از نیروها و مردم ما برای استخدام اعضای خود پذیرش کرده و به عنوان پژاک از آنها سوء استفاده کنید.
جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه با تاکید بر اینکه گروهک تروریستی تمام شرایط جمهوری اسلامی را پذیرفت، عنوان کرد: هفته گذشته این گروهک با سرافکندگی دست‌های خود را به نشان تسلیم بالا کرد و از ارتفاع جاسوسانی که از آن به عنوان شرافتخود یاد می‌کردند، عقب‌نشینی کردند و اکنون رزمندگان اسلام در بالای ارتفاعات جاسوسان مستقر شده‌اند و در حال حاضر مشغول استحکامات و محکم‌سازی در ارتفاعات هستیم.
عراقی با بیان اینکه تا پایان عملیات‌ها نمی‌توانستیم کار تبلیغاتی انجام دهیم، افزود: اگر هر اقدامی را رسانه‌ای می‌کردیم اصل غافلگیری از بین می‌رفت ولی اکنون به گوشه‌هایی از اقدامات رزمندگان می‌توانیم بپردازیم.
وی با اشاره به اینکه لشکر علی بن ابیطالب(ع) یکی از افتخارات منطقه شمال غرب شد، خاطرنشان کرد: رزمندگان استان قم خوش درخشیدند، منطقه را پاکسازی ‌کردند. در ارزیابی‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) امتیاز بسیار خوبی را به‌دست آورد و بنده تبریک می‌گویم که هنوز خون شهیدان زین‌الدین، صادقی و دل آذر در رگ‌های این رزمندگان در حال جوشش است.
سردار عراقی تاکید کرد: بچه‌های ادوات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) واقعا کمر دشمن را شکستند و ارتفاعات را شخم زدند.
عراقی با بیان اینکه در عملیات شمال غرب، مردم قم شش شهید تقدیم انقلاب کردند، گفت: توفیق پیدا کردم و از نزدیک با خانواده‌های این شش شهید دیدار داشتم و متوجه شدم خداوند این شهدا را گزینش کرده بوده است و بنده واقعا روحیه گرفتم و در هر منزلی که رفتم دیدم این شهدا راهشان را مشخص کرده بودند.
منبع: جهان نیوز

[ جمعه 90/7/8 ] [ 2:39 صبح ] [ علی آلیانی ] [ نظر ]

سلام

اندر حکایت ماهائی که براحتی فیلم و کارتون خارجی نیگا میکنیم و از تاثیر مخرب و ناخواسته اونا و اهداف پنهانشون "ساده لوحانه" بیخبریم!:

 
نمادشناسی کمپانی والت دیزنی
 
اما نمادشناسی این کمپانی چیز دیگری می گوید.در سال 1930 به کمک شرکت کلمبیا پیکچرز موفق به عرضه تلویزیونی کارتون میکی موس شد که در نوع خود کاری بسیار جدید و عوام پسند بود. این کارتون پر سروصدا که خیلی معمولی به نظر می رسید، پس از گذشت یک دهه منادی تفکر ماسونی برای مردم دنیا به شکل نا محسوس بود . استفاده از چند نماد از قبیل لباس لوژ ها که بر تن شخصیت اصلی داستان بود و همینطور دستکش سفید که نمادی دیگر به شمار می آمد .
 
شاید به جرات بتوان گفت که القای پیام به مخاطب، یکی از سخت ترین و در عین حال پر سود ترین کارها در دنیا باشد. خواه تجاری، سیاسی و خواه فرهنگی . ارتباطات یا Communication عبارت است از فرآیند انتقال پیام از فرستنده به گیرنده، مشروط به آنکه در بستر اعتماد و مشارکت، به مشابهت معنایی مورد نظر فرستنده در گیرنده و به بازخورد مناسب بیانجامد.

با این تعریف درمی یابیم که نقش مخاطب در فرایند پیام بسیار تاثیرگزار بوده، و همچنین قابل احترام است.میتوان گفت که بستر ارتباط در چند شاخه خلاصه می شود، ارتباط انسانی، ارتباط کلامی، ارتباط غیرکلامی، ارتباط (تماس) ماشینی، ارتباط سازمانی کمپانی ها تبلیغاتی و فیلم سازی بیش از هشتاد سال است که نقش پیام رسان را برای مردم ایفا میکنند.یکی از این شرکت های عظیم والت دیزنی آشنای دیرین خانه های ایرانی ها است.

اولین انیمیشن والت دیزنی در دهه پنجاه شمسی در ایران پخش شد و تا همین الان هم این شرکت مهمان ناخوانده خانه های ما است.

کمپانی والت دیزنی در 16 آگست سال 1923 توسط دو برادر به نام های walt و roy.o شروع به کار کرد . در ابتدا این کمپانی به شکل یک استدیو انمیشین سازی اداره می شد و سپس با فرایند رو به رشدی که طی کرد تبدیل به یک کمپانی تاثیرگزار در دنیا شد. دنیایی که والت دیزنی تصویر می کرد، یک جامعه به اصلاح آرمانی بود که هنوز طرف داران خود را دارد.

در طول این سالها این کمپانی فرستنده هزاران پیام برای مخاطبان خود در سراسر دنیا بوده است.در علم ارتباطات فرستنده پیام یکی از عناصر آغازین فرآیند ارتباط است که می‌توان آن را به نوعی شروع پروسه ارتباط دانست. از شروط موفقیت یک فرستنده می‌توان به "شهرت فرستنده"، "اهداف (هدفمند بودن) فرستنده"، تجهیزات فرستنده (از لحاظ نیرو، برنامه، وسایل، مدیریت و سازمان"، "تخصص فرستنده") و نیز کسب اعتبار از طریق امانت‌داری صداقت و راستگویی اشاره کرد. همچنین فرستنده باید سازوکار "اصلاح خود" را با "پذیرش نقد" و "توجه به بازخوردها" فراهم کنند، وبه راستی در یک نگاه سطحی والت دیزنی همه اینها را با هم دارد.

اما نمادشناسی این کمپانی چیز دیگری می گوید.در سال 1930 به کمک شرکت کلمبیا پیکچرز موفق به عرضه تلویزیونی کارتون میکی موس شد که در نوع خود کاری بسیار جدید و عوام پسند بود. این کارتون پر سروصدا که خیلی معمولی به نظر می رسید، پس از گذشت یک دهه منادی تفکر ماسونی برای مردم دنیا به شکل نا محسوس بود . استفاده از چند نماد از قبیل لباس لوژ ها که بر تن شخصیت اصلی داستان بود و همینطور دستکش سفید که نمادی دیگر به شمار می آمد .

در دهه 1940 میلادی کمپانی انجام وظیفه ای خطیر را بر عهده گرفت. آماده سازی افکار نوجوانان 13 تا 18 ساله برای شکل گیری کشور اسرائیل. کمپانی والت دیزنی با تهیه کنندگی چند اثر تاریخی به این مهم دست یافت.

در اینجا پای مخاطب به میان می آید، دریافت کننده پیام در فرآیند ارتباط، "گیرنده"( Receiver) نام دارد. در موضوع گیرنده می‌توانیم به "تجهیزات دریافت"، "زمان دریافت"، "مکان دریافت، و "ابزار دریافت" اشاره کرد. "در دسترس بودن" و "برخورداری از روحیه انتقادی" در گیرنده‌ها قابل تأمل است. در گیرنده همچنین بهتر است "اعتماد به فرستنده" و "زبان مشترک" لحاظ شود.

والت دیزنی با هنرمندی تمام این عناصر را برای همه فراهم کرد .پس از جنگ جهانی دوم و تکاپوی صهیونیست برای شکل گیری کشور مستقل اسرائیل، این کمپانی دست به کار شد و شروع به ساخت انیمیشن های کرد که قوم یهود را مظلوم جلوه دهد. از این رو آثار بسیارقوی، تاثیرگزار و جذاب این کمپانی در دهه 1940 این شرکت را به اوج ثروت و شهرت رساند.

ایستگاه بعدی والت دیزنی جا انداختن نمادهای غیر اخلاقی در ذهن کودکان بود. دیزنی با لایحه پورن (مسائل شهوت انگیز) اینترنتی و همینطور قانون حفاظت از کودکان در مقابل اینترنت که مسائل جنسی و شهوت انگیز را برای کودکان محدود می کند مخالفت کرد.

استفاده از اشکال نامناسب بصری و شوخی های غیراخلاقی در انیمیشن ها و نشان دادن برخی مسائل که بر روحیه کودکان اثر بسیار زیادی داشت از کارهای کمپانی والت دیزنی بود. در پاره ای از مواقع خانواده های آمریکایی برای انتقال مسائل جنسی در انمیشین های والت دیزنی به این کمپانی شکایت کردند و یا حتی کودکان خود را از دیدن این فیلم ها منع کردند. به طور مثال در دهه 1990 میلادی انمیشینی پخش شد که در آن یک کشیش در زمان خواندن عقد بین دو نفر حرکت بسیار ناپسندی را به نمایش می گذاشت که باعث تجمع تعدادی از والدین کودکان مقابل دفتر کمپانی شد. در ژوئن 1996، دیزنی به راه اندازی ششمین همایش «روز همجنس بازان مرد و زن در دنیای دیزنی»کمک کرد. دراین همایش، دیزنی اجازه داد تا دست اندرکاران همجنس باز، میکی ماوس (Mickey Mouse) و دونالد داک (Donald Duck) را به صورت عاشقان همجنس باز مرد به تصویر کشند. همینطور اجازه داد مینی ماوس (Minnie Mouse) و دیزی داک (Daisy Duck) به عنوان عاشقان همجنس باز دختر به تصویر کشیده شوند.

تاثیرگزاری والت دیزنی بدون شک هدفدار بوده است. در یک پژوهش ساده از انیمیشن های تولید شده بین 1980 تا کنون به وضوح می توان دریافت که در هر زمانی به فرا خور صفات و اهداف برخی از کشورهای دنیا این کمپانی تغییر مسیر داده و در راهی متفاوت گام برداشته است. با بالا گرفتن تب شیطان پرستی در دنیا هدف بعدی این کمپانی تبلیغ این فرقه انحرافی برای مردم دنیا بود. کمپانی والت دیزنی با مشارکت در پروژه های شیطان پرستی،تهیه و جمع بندی آثار ادبی در بین کودکان سعی کرد که دیدگاه معنوی و بسیار موجه به این جریان بدهد. یکی از این کارها مشارکت در ساخت فیلم هری پاتر بود که سود خوبی را برای کمپانی در بر داشت .به طور مثال همواره گربه نماد اصلی فیلم های والت دیزنی است. جا انداختن مفهوم کودتا و انقلاب های دموکراتیک در ذهن کودکان خاورمیانه و همینطور تامین اعتبار از بنیادهای صهیونیستی به ویژه "ایپیک"نیز در کارنامه این شرکت انیمیشن سازی دیده می شود. میانگین درآمد این شرکت 34 میلیارد در هر سال بوده است که در نوع خود بسیار قالب توجه است.

والت دیزنی گذشته از سرگرمی و شوخی یک فرایند جامعه شناسی را طی کرده و به تربیت چند نسل پرداخته است. شاید بتوان گفت پدر و مادرهای بی تفاوت امروز جامعه ما دست پرورده کارتون های والت دیزنی باشند، وشاید التهاب بصری کودکان در برخی زمینه ها کار انیمیشن های این کمپانی است.در تعریف التهاب بصری میتوان گفت:تلاش یک جلوه بصری برای عادی نشان دادن مسائل جنسی برای قشر نوجوان.

با بیشتر مخاطبان والت دیزنی که صحبت میکنی به موضوعی جالب پی میبری همه به یک عنصر توجه میکنند. و آن هم غیر سیاسی بودن این کمپانی است.هنر این کمپانی دقیقا در همین است که تمام پیام های خود را در پناه غیر سیاسی بودن انتقال داده و همواره در تلاش است تا به همین منوال ادامه بدهد.

شاهکار این کمپانی پس از سال 2000 میلادی مشهود شد. چون تمام شرکت های تابع آن به طور مستقل تبدیل به یک کمپانی مستقل شدند.پس از مرگ بنیان گزاران این شرکت فیلم سازی کمپانی ترجیح می دهد که بیشتر سرمایه گزار باشد تا سازنده اصلی ،اما هنوز آثار این کمپانی قابل توجه است. شرکت والت دیزنی در واقع شامل شرکت فیلم و شرکت برگزار کننده نمایش های داخل سالن می باشد . از سال 2002 این شرکت توسط آقای دیک کوک اداره می شود.

منبع: گزاره

[ جمعه 90/7/8 ] [ 2:37 صبح ] [ علی آلیانی ] [ نظر ]

سلام

دیشب همراه یکی از دوستان گفتم بعضی افراد برای مرگ در بستر حیفن و به کمتر از شهادت راضی نیستن! و الحق و الانصاف که این عزیز ما که مطلب دربارشونه از این گروهن! هرچند دعا میکنم که سالیان سال سایه شون بر سر بچه های انقلابی این کشور پایدار باشه.

  

حکایتی جالب از فرمانده سپاه قدس؛

دعا کنید شهید شوم

قیافه‌اش خیلی برایم آشنا بود. اما هرچه فکر می‌کردم یادم نمی‌آمد تا این‌که بالاخره فهمیدم این مرد کیست؛ این مرد لاغر‌اندام همان سرداری است که دشمنان و معاندان جمهوری اسلامی با شنیدن اسمش لرزه بر اندامشان می‌افتد: او کسی نبود جز سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران.
به گزارش جهان، یکی از گزارشگران و مجریان صداوسیما که در همایش بیداری اسلامی حضور داشته، حاشیه ای از این همایش را در مورد سردار قاسم سلیمانی نقل کرده است.، در وبلاگ خود، سازش، چنین بیان کرده است: 

تبیان به نقل از وبلاگ این مجری سیما نوشت: امروز در اجلاس بین‌المللی بیداری اسلامی مشغول تهیه گزارش بودم. هنگامی که رئیس‌جمهوری آمد، در راه‌روی پشتی سالن دکتر ولایتی، ابراهیم جعفری نخست‌وزیر سابق عراق و شهاب‌الدین صدر به استقبال رئیس‌جمهور آمده بودند. ناگهان چشمم به یک مرد لاغر‌اندام افتاد که کت‌و‌شلواری مشکی که معروف است به "کت احمدی‌نژادی" تنش بود. 

قیافه‌اش خیلی برایم آشنا بود. اما هرچه فکر می‌کردم یادم نمی‌آمد تا این‌که بالاخره فهمیدم این مرد کیست؛ این مرد لاغر‌اندام همان سرداری است که دشمنان و معاندان جمهوری اسلامی با شنیدن اسمش لرزه بر اندامشان می‌افتد: او کسی نبود جز سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران.

اول شک کردم، دویدم طرفش، از جوانی که به نظرم همراه سردار بود و پشت سرش راه می‌رفت، پرسیدم: "سردار سلیمانی اند دیگه؟" گفت: بله، ناگهان میکروفن من و دوربین تصویربرداری که همراهم بود را دید که یک‌هو جا خورد و گفت: "نزدیک نشوید و اصلاً فیلم نگیرید". سریع میکروفن را دادم به تصویربردار و دویدم سمت سردار که داشت از پله‌ها بالا می‌رفت. سلام کردم و خودم را معرفی کردم. 

چهره محجوبی داشت. جوابم را داد. گفتم: "سردار خیلی دلم می‌خواد که از شما یه مستند بسازم؛ حیفه که شما گمنام بمونید!" سردار گفت: "دعا کن شهید بشم، اون‌وقت می‌تونی مستندت رو بسازی!" گفتم: "نه دیگه؛ همیشه تا شماها شهید میشید میان سراغتون، حیفه گمنام باشید؛ به خدا ما جوونا نیاز داریم به شماها." سردار خنده‌ای کرد و در آغوشم گرفت و شروع کرد به بوسیدن و گفت: "تو رو خدا دعا کن شهید بشم، دعا کن شهید بشم!" من دیگر هیچ حرفی برای گفتن نداشتم. سردار رفت با همان چهره محجوب و آرامش. انگار نه انگار که او همان کسی است که پشت خیلی از دشمنان اسلام و ایران را به خاک مالیده است.
نقل از: جهان نیوز


[ یکشنبه 90/7/3 ] [ 2:23 صبح ] [ علی آلیانی ] [ نظر ]

سلام

خدایا غیرتی مانند شهدا به ما عطا کن که در این دنیا نگنجیم:

 

دیدار دانشجویان اهوازی با خانواده شهید مجتبی بابازاده
وصیت نامه غیرتی و حماسی یک شهید نسل سومی مبارزه با پژاک

دانشجویان بسیجی دانشگاه‌های اهواز به مناسبت هفته دفاع مقدس با خانواده شهید بابایی زاده شهید مبارزه با گروهک تروریستی پژاک ملاقات کردند.


به گزارش جهان، به مناسبت هفته دفاع مقدس شورای مرکزی بسیج دانشجویی 2 دانشگاه شهید چمران و علوم پزشکی اهواز به دیدار خانواده شهید مجتبی بابایی‌زاده از شهدای اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در درگیری با گروهک تروریستی پژاک در اندیمشک رفتند.

در دیدار دانشجویان با خانواده شهید، برادر این شهید انقلاب اسلامی ولایت‌مداری و ولایت‌پذیری را مهمترین ویژگی و شاخصه وی عنوان کرد و گفت: آقا مجتبی در سال 78 در کاروانی که خودم مسئولش بودم با پای پیاده به مدت 22 روز، از اندیمشک برای دیدار با امام خامنه‌ای(مدظله العالی) به تهران آمد. وی در تمام طول مسیر علمدار و پیش قراول کاروان ما بود.

برادر شهید بابایی‌زاده در نقل خاطره‌ای از این دیدار گفت: در آن دیدار خود من بچه‌ها را معرفی می‌کردم و آقا بچه‌ها را به تهذیب و تحصیل و ورزش توصیه می‌کردند و مجتبی و یکی از دوستان آنقدر اشک شوق می‌ریختند که حضرت آقا آنها را در آغوش کشید و نوازششان کردند.

وی ادامه داد: اگر شما دانشجویان عکس‌ها و فیلم‌های تشییع جنازه آقا مجتبی را ببینید، متوجه مردمی بودن آقا مجتبی می‌شوید، در تشییع جنازه او همه آمده بودند برزگ، کوچک، پیر و جوان همه آمده بودند. خیلی‌ها را هم ما نمی شناختیم ولی وقتی می‌پرسیدیم شما برای چه آمدید، می‌گفتند برای صفا و اخلاص آقا مجتبی.

برادر شهید بابایی‌زاده در نقل خاطراتی از برادر شهیدش گفت: یکی از دوستان آقا مجتبی در کنار سردار شوشتری به شهادت رسید و مجتبی در تبریز برای تشییع پیکرش شرکت کرد و همانجا یک سخنرانی حماسی ایراد کرد، همین باعث شد که دوستانش بهش گفتند: مجتبی ما هم شهید شدیم باید بیای و همچنین سخنرانی‌ای برای ما هم انجام بدهی که مجتبی در پاسخ به آن‌ها گفته بود که من به شما ثابت می‌کنم که قبل از همه شما شهید می‌شوم.

بابایی‌زاده در ادامه افزود: مجتبی در شب قدر امسال با همه خداحافظی کرد. با همه دوستان، با خواهران و برادران و به من هم گفته بود که تو باید مراسم تشییع‌ام را مدیریت کنی.

وی در این دیدار بار دیگر از سعید عبدولی، کشتی‌گیر کشورمان به منظور اهدای مدال جهانی خود به خانواده شهید بابایی‌زاده تقدیر و تشکر کرد و گفت: در این مراسم که جمعی از مسئولان شهرستان هم حضور داشتند سعید عبدولی به همراه استقبال‌کنندگان، با حضور در منزل شهید مجتبی بابایی‌زاده، امتیاز و مدال قهرمانی خود را به پدرم اهدا کرد.

بابایی‌زاده ادامه داد:‌یکی از آرزوهای شهید مجتبی بابایی‌زاده این بود که در کنار پسرعمه بزرگوارش فرمانده شهید عزت الله حسین‌زاده دفن شود که به این آرزوی خود نیز دست یافت.

به گزارش فارس متن وصیت‌نامه شهید بابایی‌زاده به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت می‌دهم به خدای واحد، پیامبر من محمد(ص)، امام علی(ع) ولی و وصی خدا. خدایا این نوشته‌ها قبل از اینکه برای بازماندگان من باشد برای توست و درددلی با توست چون این ناله‌ها متعلق به لحظه جدایی از دنیا است و مربوط به لحظه‌ای است که دارم آزاد می‌شوم پس چون از شرایط آن لحظه مطلع نیستم و نمی‌دانم در چه حالی هستم پیش دستی نموده و سعی بر آن دارم طلب استغفار کنم. و چه خوب است که انسان از لحظه مرگش مطلع نیست و موت بی خبر به سراغ آدمی می‌آید اگر این چنین نبود چه بسا آدمی به واسطه آگاهی از لحظه مرگش تا دقایقی قبل از مرگ به خدا فکر نمی‌کرد و چه گناهانی که مرتکب نمی‌شد و در لحظه مرگ استغفار می‌نمود و چنین دنیایی چه می‌شد ولی الحق که جای حق نشسته و اینجاست که عدالت تو در آزمون خودنمایی می‌کند.

خدایا وصیتم را در چند قسمت و برای هر مخاطب می‌نویسم ابتدا به خالق عزیز خودم این یگانه باور صادق. خدایا من به جایی رسیده‌ام که انسان روزی باید بمیرد پس تلاش برای بقاء را نمی‌پسندم. خدا عیبی ندارد که باور خودم را در مورد شهادت و آزادگی اعلام کنم چرا که می‌دانم خدای من سخت‌گیر نیست. خدایا برای من شهادت لحظه‌ای است که در اوج آمادگی جان می‌دهم چون در عصر ما این باور است که شهید باید در راه جهاد و در معرکه نبرد با کفار شهید شود ولی سؤال من از آن این است که کافر برای پیروزی کفرش به معرکه جنگ و با سلاح تفنگ و شمشیر می‌آید. پس اگر این چنین بود تاکنون با اولین جنگ باید تکلیف حق و باطل مشخص می‌شد. پس من این را آموختم که اسم شهید آن هم از نظر زمینیان مهم نیست بلکه مهم آن است که تا دقایق آخرین عمرم در صف حق جویان و در تقابل با ظالمان باشم.

حالا این صف ممکن است در جبهه باشد یا در خیابان شهرم و یا در هر جایی دیگر که ظلم شود خدایا در این مدت زمان عمرم که نمی‌دانم که کم بود یا زیاد قصد خدایی بودن داشتم ولی در مواردی دشمن تو شیطان مرا اغفال نمود خدا طلب عفو و مغفرت می‌کنم خدایا باز هم به من فرصتی بده تا در لحظه جان کندن بتوانم این کلمات را بر زبان بیاورم.

خداوندا عمر من همزمان شد با شروع حکومت الهی و اسلامی از وقتی که خوب و بد را هم تشخیص دادم تمام عشقم به این انقلاب بود در زمان حیات خمینی کبیر کودکی بیش نبودم. البته حسرت نمی‌خورم چون بعد از آن پیر بزرگ سایه ولی و امامی دیگر بر سر این ملت ماند خدایا خودت خوب می‌دانی که از همان نوجوانی عشق به ولایت در من زنده شد که البته شیعه اثنی عشری غیر از این مقبول نیست که البته خانواده‌ام بخصوص برادران بزرگترم در انتخاب این واقعیت بی‌تأثیر نبودند که انشاءالله هم من و هم آنان تا آخر عهد نشکنیم و ثابت قدم باشیم.

خدایا دعا می‌کنم که مرگ من فایده‌ای برای خلق خودت و دین خودت داشته باشد که خود آن را شهادت نامیده‌ای و شهادت من رو به دشمن و قاتلان من از شقی‌ترین و ظالم‌ترین دشمنان تو باشد، ملیت و دین ظاهر آنها برایم فرقی ندارد، مهم این است که در مقابل دشمنان تو شهید بشوم. خدایا مرگ مرا حادثه‌ای طبیعی قرار نده، خدایا مرگ مرا شرافتمندانه و جوانمردانه قرار بده. خدایا کمکم کن که قبل از شهادت سهمی در انتقام ظلمی که در حق محمد و آل او شد داشته باشم و خدایا تمام دغدغه‌های من را خودت می‌دانی، رحمت و عنایت را از این ملت و این حکومت و این رهبر کم نکن.

و اما ملت عزیزم:
ملتی که شهادت دارد، اسارت ندارد. ملت عزیزم ای آزاده ترین ملت مبادا لحظه‌ای شک و تردید کنید که شک و تردید برای شما مصائب و مشکلاتی ایجاد می‌کند. اگر امروز نزد خدا و اولیای خدا آبروئی دارید، از یقین و ایمانتان است.

ملت عزیز ولایت و شهداء را فراموش نکنید که فراموشی این ثروت‌ها برای شما اسارت و ذلت می‌آورد. ولایت گوهری است که با داشتن آن تمام گوهرها را در پیش خود دارید و خودتان خوب می‌شناسید، که در ادعا خدا و پیامبر دارند ولی در ذلت هستند می‌دانید چرا؟ چون ولایت ندارند واقعا که مکمل بعثت جهاد بود و مکمل جهاد غدیر بود و اگر غدیر نبود بعثت هم نمی‌ماند.

ای ملت آزاده به گوشه کنار خود نگاهی بیندازید ببینید چه خبر است. از آمریکا گرفته تا اروپا و آسیا و آفریقا جایگاه خود را ببنید که هر چه دارید از این انقلاب است. اهداف انقلاب را فراموش نکنید ولایت را تنها نگذارید که اگر نبود مبارزه شهدا با هوای نفس آزادی بدست نمی‌آمد.

به مدیران و خدمتگزاران نظام می‌گویم نگاه خمینی و خامنه‌ای به راه شماست مبادا لحظه‌ای از یاد خدا و ملت غافل شویم. مبادا خود را از فرهنگ جهاد و شهادت جدا کنید. مبادا بین شما و خانواده شهداء فاصله‌ای بیفتد مبادا از آنهائی باشید که بخاطر عملتان در زمان ظهور جزء دشمنان حضرت حجت(عج) باشید.

مبادا در خانه‌ای محکم و مستحکم زندگی کنید و در گوشه‌ای دیگر از شهر خانه‌های خشتی دست در مقابل تندبادهای زندگی وجود داشته باشد و مبادا کم کاری شما دچار زجر و سختی شود که در این صورت وای بر شما باد و پیام آخر به کارگزاران و مدیران و مدیران نظام، نکند لحظه‌ای در ولایت شک کنید و حضرت امام خامنه‌ای را تنها بگذارید که هر چه داریم از ولایت است.

و اما خانواده عزیزم:
پدر و مادرم لحظه‌ای بعد از شهادت من به خود سختی راه ندهید که با آشنایی که از شما دارم انشاءالله هیچ سختی ندارید، پدر و مادرم در این مدت 20 و چند ساله که در کنار شما بوده‌ام برای شما بسیار زحمت و سختی داشتم مرا حلال کنید.

اگر کوتاهی کردم اگر بی احترامی کردم از خدا طلب عفو و بخشش دارم با تمام وجود شما را دوست داشتم ولی شاید به روی خود نمی‌توانستم بیاورم. مبادا بخاطر شهادت من ادعای سهم و سهم خواهی کنید که شما حقیقتاً حق الله را بجا آورده‌اید و اجر شما ابدی و جاودانی است و مبارک باد بر شما ای کاش می‌شد در لحظه جان کندن بوسه‌ای بر زیر پای شما می‌زدم ولی نمی‌دانم در کجا و چطور به شهادت خواهم رسید که امیدوارم در دل خاک دشمن به شهادت برسم چون اگر در خانه خود شهید بشوم احتمالاً نشانه آن است که از ضعف ما دشمن به ما احاطه داشته است که انشاءالله این چنین نیست.

پدر و مادر و خانواده عزیزم انقلاب و ولایت را از یاد مبرید که انتظار خدا از شما بیشتراست چون شما خودتان صاحب این انقلاب هستید، شما بخصوص برادرانم از این به بعد باید بیشتر مراقب خود باشید به واسطه خانواده شهید بودن. نظراتتان، اعمال شما، رأی شما زیر ذره‌بین دوست و دشمن است مبادا با رأی خود شیطان را خوشحال کنید. شما را می‌شناسم برادرانی هستید پیرو ولایت و مطیع رهبر و این روحیه را هر چه بیشتر تقویت کنید تو را به خدا از انقلاب و ملت سهم خواهی نکنید.

مواظب فرزندان و اولاد خود باشید که خدایی ناکرده با آبروی شما بازی نکنند. فرزندانی مؤمن و باتقوا برای انقلاب مهدی(عج) تربیت کنید و دین خود را به انقلاب و اسلام ادا کنید.

خواهران عزیزم، ای ارزش‌های عزیز خانوادگی، ای وارثان حضرت فاطمه(س) از باب عزیز بودنتان جملاتی کوتاه برای شما می نویسم. از شما خواهش می‌کنم نماینده‌ای برای من باشید توجه بیشتری از جانب دوست و دشمن به شماست. پس مواظب باشید بازی روزگار شما را پیش خدا شرمگین نکند.

دوباره می گویم اسلام، انقلاب و ولایت را فراموش نکنید که آبروی همه ما در گروی همین‌هاست و چه زیباست سیاهی چادر شما. نمی‌دانم این چه حسی بوده چادر شما به من می‌داد اما می‌دانم که با دیدن آن امید، قوت قلب و آبرو می‌گرفتم باور کنید چادر شما نعمت است، قدر این نعمت را بدانید که به برکت مجاهدت حضرت زهرا(س) بدست آمده است.

امیدوارم که هرگز رنگ سیاه چادر شما کم رنگ و پریده نشود و خدا نکند که روزی حجاب شما کم رنگ و کم اهمیت شود که اگر خدائی ناخواسته اینچنین شود اصلا دوست نمی‌دارم به ملاقات من سر مزار بیائید. و شما را قسم به خدا و امام که با عفت خود مایه سربلندی خانواده‌مان شوید و یادتان نرود که یکی از بزرگترین وظایف یک زن مسلمان تربیت فرزندانی خوب و مؤمن است برای مملکت پس از وظیفه اصلی خودتان باز نمانید که جامعه ما نیاز به تربیت صحیح دارد و به شما خانواده عزیزم می‌گویم که بعد از شهادت من دارائی که از من بجا ماند مقداری از آن را بیاد لب تشنه حضرت ابا عبدالله و لب تشنه خودم هنگام شهادت آبسردکن تهیه کنید و در نقاط شلوغ نصب کنید تا خیل رهگذران بنوشند.

نقل از:جهان نیوز


[ یکشنبه 90/7/3 ] [ 2:13 صبح ] [ علی آلیانی ] [ نظر ]

سلام

بمناسبت برنامه ای که در پست قبلی اعلام کردم گفتار ارزشمندی از شهید مهدی رجب بیگی میذارم برای عبرت گیری اهل عبرت و بصیرت. برای اونهائی که در راه مبارزه و کارهای فرهنگی- سیاسی گرایش به روشها و شیوه های غربی بنام استراتژیهای فرهنگی پیدا نکنن، که التقاط و نفاق دردیست بی درمان!

نوشتاری از شهید مهدی رجب بیگی / از اعضای دفتر تحکیم وحدت:

نوشتاری از شهید مهدی رجب بیگی / از اعضای دفتر تحکیم وحدت

 

 

 

 

 

 

سرانجام حمایت بی چون و چرا از لیبرالیسم و شکست این جریان آمریکایی سبب شد تا مجاهدین در یک موضع صد در صد انفعالی قرار گرفته و پرده های نفاق خویش را به کناری نهند که اطلاعیه 11 تیر ماه حضرات بارزترین دلیل این مدعاست. هر چند متن اطلاعیه خود به حد کافی گویا بوده و دنائت و پلیدی آنان و همچنین همنوایی آنان را با بوقهای تبلیغاتی امپریالیستی و صهیونیستی به خوبی آشکار می کند و اگر چه مجاهدین در این اطلاعیه با دشنامگویی ناشی از عصبانیت بیش از حد در اثر ته نشین همان جزیی منطق سابق در اثر پی بردن به عاقبت شوم خود یعنی شکست مفتضحانه روی روزنامه های آمریکایی و رادیو هایی نظیر کلن و بغداد را سفید نموده اند؛ اما برای بهتر روشن شدن ماهیت این جماعت پاره ای نکات را در رابطه با این اطلاعیه ذکر می نماییم.

1- این اطلاعیه بدون آرم سازمان و به صورت دست نویس نوشته شده است و دلیل آن هم این است که اگر در آینده در اثر این اطلاعیه ضربات کاری بر پیکر این سازمان وارد آید، سازمان بتواند آن را به سادگی تکذیب کند. لازم به تذکر است که قبلاً نیز مجاهدین چندین اطلاعیه را به صورت دست نویس منتشر ساخته علاوه بر آن با لحنی غیر از لحن همیشگی سازمان نوشته اند.

2- نسبت به اطلاعیه های قبلی سازمان این اطلاعیه حاوی مسلمان نمایی بیشتری بوده و در آن از حدیث و آیه استفاده شده است.

3- مجاهدین می گویند امام می خواهد تمام مردم را به دستگاه اطلاعاتی تبدیل کند و حسرت نداشتن سازمان امنیتی نظیر شاه، ایشان را وادار به این امر نموده است. باید پرسید:

الف- اگر رژیم مردمی نباشد آیا چنین چیزی امکان دارد؟ چرا شاه دست به چنین کاری نزد و ناگزیر از پدید آوردن ساواک گردید؟ اگر شما پایگاه مردمی دارید چرا هر روز مردم شما را(حتی اگر جزء فرزندانشان هم باشید) لو می دهند؟ آیا این افتخار امام خمینی نیست که در هر کاری از مردم کمک می گیرد و این ننگ شما نیست که از مردم می هراسید؟

ب- سازمان که ادعا می کند سرنخ تمام قضایا را کشف کرده و به محض آنکه کوچکترین مطلبی علیه سازمان انتشار می یابد محل انتشارات، شماره اتومبیل ها و نام افراد و...را ذکر می کند و تمام روزنامه های خود را پر از به اصطلاح افشاگری از این اداره و آن گروه و آن وزارتخانه می کند، اطلاعات خود را از چه طریق به دست می آورد؟ آیا غیر از آن است که سازمان هواداران خود را به ساواکی ها بدل کرده و با دادن آموزش های لازم به آنان، در واقع خود نوعی ساواک پدید آورده است؟ شناسائی تمام خانه ها و مغازه های افراد مسلمان و پیرو خط امام از چه طریقی جز از طریق همین هواداران شبه ساواکی صورت پذیرفته است؟

4- مجاهدین می گویند امام گفته است که آنها می خواهند از سایر نیروها و شخصیتها به مثابه پل پیروزی استفاده نمایند و سپس سر ببرند. ما می پرسیم آیا غیر از این است؟ اگر شما لیبرال ها را بجز برای این مقصود می خواهید طبق حرفها و نظرات و تحلیل های خودتان یک سازمان بورژوا- لیبرالیستی هستید(مجاهدین معتقدند بورژوازی لیبرال با شیوه های تولید وابسته به امپریالیسم در مرحله اول باید مورد حمایت قرار گیرند زیرا ارتجاع، پایگاه های توده ای وسیعتری دارد. تحلیل درون گروهی انتشار یافته سازمان) و اگر حمایت شما از لیبرال ها تاکتیکی است که هست پس حرف امام صحیح می باشد آیا تحلیل شما از قرار دادن لیبرال ها به عنوان آلترناتیو واسطه و خودتان به عنوان آلترناتیوهایی غیر از این است؟(مجاهدین می گویند لیبرالها در مرحله ی اول باید جایگزین ارتجاع شوند و سپس می توان آنها را به راحتی سرنگون کرد و خود جای آنان را گرفت)

5- مجاهدین می گویند امام ذهن مردم را نسبت به مجاهدین متوهم کرده است و حمله مجاهدین به مردم و خرمن کوفتن آنان تهمتی بیش نیست؛ اما رادیو جدیدالتاسیس آن ها در تاریخ 30 تیر ماه مسئولیت تمام انفجارها را به عهده می گیرد و حتی مردم را نیز پشتیبان این اعمال می داند. شما که بنا بر ادعای خودتان و هواداران دستگیر شده اتان نقشه بمب گذاری در تمام مناطق را دارید و از جمله عملیات محیرالعقولتان کشتار مردم بی دفاع و بمب گذاری در مناطق شلوغ جنوب شهر و مساجد و آتش زدن کتابخانه ها می باشد و حتی از آتش زدن کودک 3 ساله در جهاد ماهشهر نیز دریغ نورزیده اید، هنوز هم ادعا می کنید امام ذهن مردم را متوهم نموده است؟ آیا با این اعمال جنایتکارانه شما هنوز هم جای شبهه برای هیچ یک از مردم مانده است که کسی بخواهد آنان را شبهه دار نماید؟ وقتی که شما خود مسئولیت انفجارهای انقلابی(رادیو مجاهدین خلق 30/4/60)را به عهده گرفته اید و تمام بوق های امپریالیستی بدون استثناء برایتان کف زده اند، آیا هنوز هم در خط امپریالیسم نیستید؟ آنها به امام ناسزا می گویند و از شما تمجید می کنند، حالا کدامیک در خط امریکا هستید و چه کسی دروغ می گوید؟

6- مجاهدین می گویند امام نیز همچون شاه مجاهدین را خرابکار و اغفال شده می نامند. باید گفت مجاهدین نیز همچون شاه و آمریکا امام را مرتجع می دانند و بی پایگی استدلال آنان از همین جا روشن می شود. اشکال مجاهدین این است که آنها به ارزشها و معیارهای ثابتی معتقد نیستند وگر نه دچار چنین تناقض گویی نمی شدند. آنها نمی دانند(یا می دانند و نمی خواهند به روی خود بیاورند= نفاق) که برای سنجیدن هر عمل بایستی آنرا بر طبق یک نظام ارزشی خاص ارزیابی کرد نه بوسیله ی افراد حق و باطل را تشخیص داد.

7- مجاهدین می گویند ما هرگز امام را به عنوان جانشین پیغمبر(ص) و امام زمان(عج) قبول نداشته و نداریم و نخواهیم داشت؛ با این حساب القابی نظیر "حضرت آیت الله العظمی امام خمینی"، "مجاهد اعظم"، "پدر بزرگوار"، "زعیم استوار و سازش ناپذیر" و از این قبیل که در ابتدای پیروزی انقلاب از جانب آنان به کار می رفته، در واقع تاکتیکی بوده است(تاکتیک نفاق) و آنان هرگز این مسائل را قبول نداشته و صرفا برای فریبکاری و متوهم کردن اذهان توده مردم از چنین روشهائی سود می برده اند. از این گذشته گویا مجاهدین در چنان تنگنائی قرار گرفته اند که ناگزیر از مهمل گوئی و دروغ بافی هم شده اند. آنها در نامه اول بهمن ماه 57 خود که با امضای "مسعود رجوی- موسی خیابانی" به امام نوشته شده است، حضرت امام را ادامه دهنده و وارث راه انبیاء و اولیاء الهی نیز دانسته اند. به قسمتی از این اطلاعیه توجه کنید(...همچنین امیدواریم که خلق و انقلاب ایران و طبقات رنجبر و محروم جامعه که خداوند در قرآن کریم به نام مستضعفین به آنها وعده پیروزی نهائی داده است، همیشه این سعادت را داشته باشند که آن وجود گرامی در پیشایش آنها بوده و ... که سیره ی همه ی انبیاء و اولیاء مکتب یکتا پرستی، بت شکنی و مبارزه با جمیع موانع عدل و قسط، شیوه ی قدیم آن حضرت بوده است. و می بینید که در این نامه (به تاریخ اول بهمن ماه 57 که در کتاب مجموعه اعلامیه ها و موضعگیری های سازمان مجاهدین خلق از انتشارات سازمان درج گردیده است) منافقین مجاهدنما ادامه دادن راه انبیا و اولیا مکتب را شیوه قدیم حضرت امام دانسته اند.

8- مجاهدین می گویند که این چه موضوع ضد آمریکایی است که از یک سو مجاهدین را که سینه مستشاران آمریکایی را هم می درند، آمریکایی می نامند و نونهالان خردسال را نیز به جوخه اعدام می سپارند. باید پرسید:

الف- اکنون گلوله های شما سینه چه کسانی را هدف می گیرد؟ به جز پاسداران انقلاب، روحانیون و اخیرا هم مردم بی گناه کوچه و خیابان کدام آمریکائی را بعد از انقلاب نشانه رفته اید؟

ب- اگر ضد آمریکایی هستید چرا تمام امپریالیست ها به دفاع از شما برخاسته اند و وظیفه مداحی شما را به عهده گرفته اند؟ بر طبق انتشارات خود که در اول اطلاعیه نیز بدان استناد کرده اید، در کتاب شیوه تحلیل سیاسی، همسوئی جریانات را از جمله موارد تشخیص جریانات نام برده اید. همسوئی خودتان را با امپریالسیم چگونه توجیه می کنید؟

ج- شما می گوئید نونهال ها(یعنی همان ها که به تکلیف شرعی هم رسیدند و طبق گفته حاکم شرع 18ساله هم بوده اند. وقتی شما عکس یکی از 18 ساله های اعدامی را در صدر روزنامه تان چاپ می کنید، نشان دهنده آن است که کمتر از این سن وجود نداشته است وگرنه پوستر می کردید) را به جوخه اعدام نمی سپارند. ما می پرسیم آیا نارنجک جنگی و سه راهی و کوکتل را برای خرابکاری به دست نونهالان می سپارند؟ آیا کودک 4 ساله را در(اصفهان)هم ترور می کنند؟ آیا اگر نونهالی حزب الهی باشد، شما حق دارید که به ضرب و شتم او بپردازید؟ آیا نونهال محصل دبیرستان "هدف" را که فجیعانه به قتل رساندند، از قانونمندی دیگری برخوردار بوده است؟

9- مجاهدین می گویند که منتظر فتوای مراجع و اعلامیه نیروها و شخصیت های مختلف مبنی بر حکم عقوبت کسانی که در خیابان ها موجب رعب مردم می شوند، هستند. هر چند معلوم نیست که مجاهدین از چه تاریخی تابع مرجعیت شده اند، اما با توجه به موضع مراجع عظام لابد آنها چنین حکمی را از مرجع آخرین خود آیت الله! عزالدین حسینی یا آیت الله علی تهرانی و یا شاید هم امثال قمی و شریعتمداری که اسنادشان در جاسوس خانه بدست آمده است، می خواهند. از این گذشته رعب و وحشت را کسانی ایجاد می کنند که در زیر اتومبیل ها ،جلو سینماها در مساجد و نمازهای جمعه بمب می گذارند. حکم آنها هم به عنوان مفسد فی الارض اعدام است. حالا مجاهدین مجازند که اگر کسی غیر از خود را یافتند که بدین کار ننگین اشغال داشته باشد با چنگ و دندان پدرش را در بیاورند.

10- مجاهدین می گویند که پیشاپیش در قبال اشد مجازات عناصر ایادی خبرچین، هر که باشد، از خود سلب مسئولیت می کنند و در اول اطلاعیه هم که گفته بودند امام مردم را به افشای محل اختفای آنان امر کرده است و عملا هم مردم این کار را کرده اند. با این حساب معلوم می شود که مجاهدین قصد دارند مردم را به اشد مجازات برسانند و موج بمب گذاری ها هم لابد به همین علت بوده است.

11- مجاهدین می گویند که اسلام امام در پاریس و تهران متناقض است و امام در سال 42 عریضه بسوی پیشگاه ملوکانه نوشته اند(و لابد به همین جرم هم ابتدا راهی زندان و سپس تیعید گردیدند..) به فرضِ صحت این ادعا، چهره کریه و منافقانه مجاهدین بیش از بیش آشکار می شود؛ زیرا آنان که از این جریان اطلاع داشته اند، نوشتن نامه های از موضع فرزندی به امام و حتی شروع اطلاعیه با ((به نام خدا و بنام خلق قهرمان ایران و بنام حضرت آیت الله العظمی امام خمینی و..))معنایی جز نفاق ندارد. اگر آنها به راستی به نوشتن چنین نامه ای از جانب امام معتقدند، چرا ایشان را کاندید ریاست جمهوری نمودند؟!

اگر آنها به نقش نداشتن امام در نهضت عقیده دارند، چگونه است که ادعای پخش پیامهای ایشان (یعنی کسی که به شاه نامه نوشته!)را نموده اند؟ آنها خود به خوبی می دانند. در طول انقلاب اصولا دارای تشکیلاتی حتی برای پخش اعلامیه نیز نبوده اند و تنها در نزدیکی پیروزی انقلاب تیم هایی برای جمع آوری غنائم و دزدیدن سلاح از پادگانها تشکیل داده بودند و لابد هنوز هم اگر به حضرات منافق گفته شود، ترش می کنند. آنها باید برای درج جملات امام به عنوان شعار در بالای نشریه اشان و امام را رهبر امپریالیست دانستن و قربان صدقه رفتن خود توجیهی پیدا نمایند یا لااقل اگر ذره ای صداقت در وجودشان هست اعتراف نمایند که منافقانه با انقلاب و رهبری برخورد کرده اند و در واقع بین اسلام امام در پاریس و تهران تناقضی نیست. تناقض در افکار مجاهدین قبل و بعد از رو شدن دستشان در پیشگاه ملت می باشد.

12- مجاهدین می گویند که امام در محاسبات خود دچار اشتباه شده و مردم را ناآگاه پنداشته است و حال آنکه ظاهرا مجاهدین دچار اشتباه شده اند. گواه این مدعا نیز تحلیل آنان مبنی بر روی کار آمدن لیبرالها می باشد که در اثر آگاهی مردم کاملا بر عکس شده است و اساسا همین دست و پا زدنها و این قبیل اعلامیه صادر کردن و متوسل شدن به عزالدین حسینی ساواکی و قاسملو و عناصر چپ (هزار خانی، ملکی، همسجزنی و...) و راست (علی تهرانی، قمی و ...) و سرمایه دار(دستمالچی، جواهریانو...) و فئودال (خسرو خان قشقائی و...) خود حاکی از اشتباه بودن همه تحلیل ها و دنبال مفر گشتن آن ها می باشد. ما با مجاهدین موافقیم که مردم قهرمان بیدارتر و هوشیارتر از آنند که کسی بتواند آنها را فریب دهد و دقیقا به همین علت نیز می باشد که ملت مسلمان دشمنان خود را به سرعت تشخیص داده و خانه های تیمی آنان را کشف و عناصرشان را دستگیر می کند. اینها تنها نشانه بیداری و آگاهی امت است و منافقین نیز قدرت بینائی این آگاهی را از دست داده اند.

و العاقبه للمتقین

نقل از:جهان نیوز


[ یکشنبه 90/7/3 ] [ 2:0 صبح ] [ علی آلیانی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

لینک دوستان
برچسب‌ ها
امکانات وب
ایران رمان